به گزارش تابناک، در ژوئن ۲۰۲۵، با شدت گرفتن حملات اوکراین به خاک روسیه، از جمله استفاده از تسلیحات پیشرفته غربی علیه اهداف نظامی در عمق قلمرو این کشور، روسیه در موقعیتی بغرنج قرار گرفته است.
حملات پهپادی اوکراین به پایگاههای نظامی و زیرساختهای انرژی، همراه با پیشرویهای محدود اما معنادار در جبهههای شرقی، کرملین را تحت فشار بیسابقهای قرار داده است. ولادیمیر پوتین، که از زمان آغاز تهاجم به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ بارها از سلاحهای هستهای تاکتیکی (TNWs) بهعنوان ابزاری برای بازدارندگی و نمایش قدرت استفاده کرده، اکنون در برابر یک دوراهی استراتژیک قرار دارد: تشدید تهدیدات هستهای یا عقبنشینی تاکتیکی برای حفظ اعتبار جهانی.
>>پوتین چه خواهد کرد؟ آیا برگ آخر را رو می کند و به سمت استفاده از سلاح هسته ای تاکتیکی می رود؟ سئوال اصلی این است!
سلاحهای هستهای تاکتیکی، برخلاف همتایان استراتژیک خود که برای تخریب شهرها و زیرساختهای کلان طراحی شدهاند، برای استفاده در میدان نبرد و علیه اهداف نظامی خاص ساخته شدهاند.
این تسلیحات با قدرت انفجاری بین ۰.۱ تا ۱۰۰ کیلوتن، قادر به نابودی پایگاههای نظامی، خطوط لجستیک، یا تجمعات نیروها هستند، بدون آنکه تخریب گستردهای مانند سلاحهای مگاتنی ایجاد کنند. با این حال، حتی یک کلاهک ۱۰ کیلوتنی میتواند منطقهای به شعاع ۱-۲ کیلومتر را به کلی نابود کند و تا ۵ کیلومتر اثرات گرمایی و پرتویی مرگبار به جا بگذارد.
روسیه، با زرادخانهای شامل حدود ۱,۸۰۰ تا ۲,۰۰۰ کلاهک تاکتیکی فعال (بر اساس گزارش SIPRI و مرکز کنترل تسلیحات آمریکا تا تابستان ۲۰۲۳)، بزرگترین مجموعه این سلاحها را در جهان دارد. این تعداد، بخش قابلتوجهی از کل ۴,۴۸۹ کلاهک هستهای این کشور را تشکیل میدهد.
تنوع سیستمهای پرتاب این سلاحها، از موشکهای بالستیک کوتاهبرد اسکندر-ام (با برد ۵۰۰ کیلومتر و کلاهک ۵ تا ۵۰ کیلوتنی) تا موشکهای کروز کالیبر و موشکهای مافوق صوت کینژال، انعطافپذیری بینظیری به روسیه بخشیده است.
اژدر هستهای پوزیدون، که برای ایجاد امواج رادیواکتیو در سواحل دشمن طراحی شده، و سیستمهای توپخانهای مانند ۲S۷ Pion، نمونههایی از خلاقیت و جاهطلبی هستهای کرملین هستند، هرچند برخی از این سیستمها، مانند پوزیدون، هنوز در مرحله توسعه هستند.
دکترین هستهای: بازدارندگی یا تهدید تهاجمی؟
دکترین هستهای روسیه، که در سال ۲۰۲۰ بهروزرسانی شد، آستانه استفاده از سلاحهای هستهای را بهطور قابلتوجهی کاهش داده است. این دکترین، استفاده از TNWs را در چهار سناریو مجاز میداند:
پاسخ به حمله هستهای به خاک روسیه یا متحدانش.
تهدید موجودیت دولت در برابر حملات متعارف عظیم.
حمله به زیرساختهای حیاتی یا سیستمهای هشدار هستهای.
شکست قریبالوقوع نیروهای متعارف در یک درگیری بزرگ.
این رویکرد، که به "تشدید برای کاهش تنش" (escalate to de-escalate) معروف است، به روسیه اجازه میدهد با استفاده محدود از سلاحهای هستهای، دشمن را به عقبنشینی وادار کند. رزمایشهای هستهای اخیر در می ۲۰۲۴، که شامل تمرین با موشکهای اسکندر و کینژال در نزدیکی اوکراین بود، پیامی روشن به ناتو داشت: دخالت مستقیم غرب میتواند عواقب فاجعهبار داشته باشد. مشارکت بلاروس، که میزبان برخی از این تسلیحات است، این تهدید را تقویت کرد.
تحلیلهای اتاقهای فکر غربی، مانند RUSI و CSIS، نشان میدهند که پوتین این سلاحها را "مزیت رقابتی" در برابر ناتو میداند، بهویژه با توجه به برتری عددی روسیه (حدود ۱,۸۰۰ کلاهک در برابر ۲۰۰ کلاهک تاکتیکی آمریکا). اسناد لو رفته در می ۲۰۲۵، که جزئیاتی از سایتهای ذخیرهسازی کلاهکها و برنامههای مدرنسازی ارائه میدهند، از عزم روسیه برای حفظ این برتری حکایت دارند. با این حال، تحلیلگرانی مانند پروفسور لارنس فریدمن هشدار میدهند که شکستهای نظامی در اوکراین ممکن است پوتین را به استفاده از این سلاحها سوق دهد، نه از سر قدرت، بلکه از سر استیصال.
روانشناسی پوتین چه می گوید؟
برای پیشبینی حرکت بعدی پوتین، باید به روانشناسی تصمیمگیری او توجه کرد. پوتین، که خود را نگهبان میراث ژئوپلیتیک روسیه میداند، فروپاشی شوروی را "بزرگترین فاجعه قرن بیستم" خوانده است. این دیدگاه، همراه با احساس محاصره شدن توسط ناتو، او را به سمت سیاستی تهاجمی سوق داده است.
تحلیلهای روانشناختی، مانند گزارشهای موسسه RUSI، نشان میدهند که پوتین از منطق "بازیگر عقلانی" پیروی میکند، اما تحت فشارهای داخلی و خارجی، ممکن است به تصمیمگیریهای پرخطر متمایل شود. شکستهای نظامی در اوکراین، کاهش محبوبیت داخلی، و تحریمهای اقتصادی، او را در موقعیتی قرار دادهاند که حفظ وجهه قدرتمندش حیاتی است.
با این حال، پوتین آگاه است که استفاده واقعی از سلاحهای هستهای تاکتیکی میتواند پاسخ ناتو را در پی داشته باشد، از تحریمهای فلجکننده تا واکنش نظامی مستقیم. این امر، احتمال استفاده از TNWs را به سناریوهای بحرانی محدود میکند، مانند از دست دادن کریمه یا شکست کامل در دونباس. محتملترین استراتژی پوتین در کوتاهمدت، تشدید جنگ روانی است: تهدیدهای کلامی، رزمایشهای هستهای، و مانورهای دیپلماتیک برای ایجاد شکاف در ائتلاف ناتو. اظهارات اخیر او در ژوئن ۲۰۲۵، که قدرت TNWs را "چهار برابر بمب هیروشیما" توصیف کرد، بخشی از این جنگ روانی است.
حتی یک انفجار تاکتیکی کوچک میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد. یک کلاهک ۱۰ کیلوتنی، علاوه بر تخریب فوری، آلودگی رادیواکتیو (فالاوت) ایجاد میکند که میتواند مناطق وسیعی را برای هفتهها غیرقابل سکونت کند. سلاحهای نوترونی، که پرتوهای کشنده بیشتری منتشر میکنند، آسیب زیستی عمیقی به انسانها وارد میکنند، در حالی که تخریب فیزیکی کمتری دارند. این اثرات، همراه با خطر تشدید درگیری به یک جنگ هستهای تمامعیار، استفاده از TNWs را به گزینهای پرریسک تبدیل کرده است.
جنگ ترکیبی: فراتر از میدان نبرد
روسیه از TNWs نهتنها بهعنوان سلاح نظامی، بلکه بهعنوان ابزاری در جنگ ترکیبی علیه غرب استفاده میکند. تهدید به قطع کابلهای زیردریایی، اختلال در زیرساختهای انرژی اروپا، یا حتی استفاده از اژدر پوزیدون، بخشی از استراتژی ایجاد هراس و بیثباتی است. پوتین به دنبال تضعیف اراده غرب بدون درگیری مستقیم است.
در مجموع می توان چنین گفت زرادخانه هستهای تاکتیکی روسیه، با تنوع و تعداد بینظیر، همچنان ابزاری کلیدی برای بازدارندگی و نمایش قدرت است. احتمالاً پوتین به تهدیدات کلامی و رزمایشهای بازدارنده ادامه خواهد داد تا غرب را از حمایت قاطع از اوکراین بازدارد. با این حال، تحلیل روانشناختی پوتین نشان میدهد که در صورت بحرانیتر شدن شرایط، مانند از دست دادن قلمروهای کلیدی، احتمال تصمیمگیریهای غیرمنتظره افزایش مییابد.