یکشنبه، 25 خرداد، 1404

بردن نام تو شیرینی بی‌حد دارد...‏

به گزارش>> >>خبرنگار مهر، از ۱۵ اردیبهشت تا ۲۴ اسفند، به فاصله ۴۰ روز مانده تا روز غدیر، بنا داریم هرروز یک شعر از شاعران معاصر و نیز شاعران بزرگ زبان فارسی درباره امیرالمومنین، علی بن ابیطالب (>>ع) و روز غدیر بخوانیم.

در هفدهمین شماره از پرونده «>>غدیریه در شعر فارسی» سراغ احمد علوی می‌رویم که شعرهای فراوانی درباره حضرت علی امیرالمومنین (>>ع) سروده است و در این شعر از «کویر قم»، به «دریای نجف» رفته است.

در ادامه >>غدیریه احمد علوی را با هم می‌خوانیم؛

*

در کویری که به دریای کرم نزدیک است

عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است

نجف اینجاست… فقط چند قدم… نزدیک است

کفر و ایمان من امروز به هم نزدیک است

در مقامت دهنم بسته بماند بهتر

عشق آهسته و پیوسته بماند بهتر

‏*

نخل‌ها اشک تو را زیر نظر داشته‌اند

رودها از جَرَیان تو خبر داشته‌اند

بادها پرده >>ز اسرار تو بر داشته‌اند

خاک‌ها چشم به دستان پدر داشته‌اند

ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند

فقرا در حرمت صاحب >>مکنت شده‌اند

*‏

شمّه‌ای هست >>ز اوصاف تو حیدر بودن

>>لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن

فاتح یک‌تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن

با پیمبر همه‌ی عُمر برادر بودن

نفست عطر نفس‌های محمد دارد

بردن نام تو شیرینی بی‌حد دارد…‏

*‏ ‏

نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم

متفرّق شده بودیم که یک‌دست شدیم

عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم

تا >>ز پیمانه‌ی «اَکمَلتُ >>لَکُم» مست شدیم

عطر «>>اَتمَمتُ عَلیکُم» همه جا را پر کرد

نان بدگوی بد >>اندیش تو را آجر کرد

‏*

اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است

اجر همراهی تو >>بوذر و سلمان شدن است

صاحب دائمی ملک سلیمان شدن است

زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است

در شب قدر به آوای >>جلی می‌گوید

>>بعلیٍ >>بعلیٍ >>بعلی می‌گوید...

3 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها