به گزارش >>خبرگزاری مهر، سیام اردیبهشتماه در تقویم ملی کشورمان، به عنوان روز ایرانشناسی نامگذاری شده است. این روز فرصتی مغتنم برای پاسداشت تاریخ و فرهنگ غنی ایران است. بنیاد ایرانشناسی در راستای دستیابی به یکی از اهداف اصلی خود مبنی بر شناسایی و شناساندن ایران عزیز به مردم کشورمان و جهان، بستری مناسب برای پژوهشگران داخلی و خارجی فراهم میسازد.
به همین مناسبت آئین گرامیداشت روز ملی ایرانشناسی با حضور وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، معاون رئیس جمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، سفرا و دیپلماتهای آلمان، عربستان سعودی، امارات، رومانی، قزاقستان، عراق، اردن، ترکیه، قطر و کویت و جمعی از فرهیختگان، اندیشمندان، استادان برجسته ایرانشناسی، مسئولان محترم نهادهای ذیربط در روز پنجشنبه اول خرداد ماه در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
این مراسم که با هدف تعمیق شناخت از فرهنگ و تمدن ایران و تقویت دیپلماسی علمی و فرهنگی برگزار شد، فرصتی فراهم آورد تا متفکران و پژوهشگران به بررسی جایگاه ایرانشناسی در عرصههای داخلی و بینالمللی بپردازند.
در ابتدای این مراسم، علیاکبر صالحی، رئیس بنیاد ایرانشناسی، با خوشآمدگویی به میهمانان داخلی و خارجی، بر اهمیت این روز و نهادینهسازی نگاه آیندهنگر به فرهنگ و تمدن ایران تأکید کرد. وی در سخنان خود گفت: «امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آن هستیم که بنیاد ایرانشناسی را به نهادی پویا، خلاق و برخوردار از جایگاهی درخور در عرصه بینالمللی بدل کنیم؛ نهادی که نه فقط پاسدار گذشته، بلکه >>افقگشای آیندهای زاینده باشد.»
صالحی با مروری بر پیشینه تأسیس بنیاد در دهه هفتاد خورشیدی، نقش زندهیاد حسن حبیبی را در پایهگذاری و تثبیت ساختار این نهاد، حیاتی خواند و گفت: «حبیبی، با نگاهی ژرف به تاریخ و آینده ایران، ساختار پژوهشی، کتابخانه، مرکز اسناد و موزههایی غنی را بنیان گذاشت که امروز پشتوانهای برای ایرانشناسی معاصر بهشمار میروند.» وی همچنین از زحمات رؤسای پیشین این بنیاد قدردانی کرد و مأموریت خود را ارتقا ساختاری، احیای شعب استانی و >>بینالمللیسازی کرسیهای ایرانشناسی عنوان نمود.
صالحی در ادامه سخنان خود، مفهوم "ایرانشناسی نوین" را مطرح کرد و افزود: ایرانشناسی امروز فراتر از تحلیل آثار باستانی است؛ این حوزه باید تحولات اجتماعی، ادبی، هنری، علمی و فناوری معاصر را نیز در بر بگیرد. ما باید به سمت بازآفرینی فرهنگی؛ به معنی فرهنگی زاینده، نوآفرین و >>گفتگوگر با آینده، حرکت کنیم.
رئیس بنیاد ایرانشناسی، نسبت به خطر "فرهنگ بازتابگر" که صرفاً بر گذشته تمرکز دارد هشدار داد و بازآفرینی فرهنگی را ضرورتی تاریخی برای تداوم تمدن ایرانی دانست. از منظر رئیس بنیاد ایرانشناسی، دستیابی به این هدف نیازمند بازنگری در نظام آموزشی، ارتقا خودباوری نسل جوان و تعامل فعال با جهان است.
در بخش دیگری از سخنان صالحی، به ظرفیتهای فرهنگی و علمی ایران در عرصه بینالمللی پرداخته شد. وی بر نقش سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات معاصر ایران در ساخت تصویر جهانی ایران تأکید کرد و حضور درخشان دانشجویان و محققان ایرانی در مرزهای دانش جهانی را گواهی بر پویایی علمی کشور و از نمادهای ایران امروز دانست.
رئیس بنیاد ایرانشناسی همچنین از رشد چشمگیر شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها در ایران بهعنوان نمادی از هویت نوین علمی-فناورانه ایران یاد کرد و به اهمیت نقش ایرانیان خارج از کشور در ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی در سطح جهان اشاره کرد و اذعان نمود که میبایست از ظرفیتهای آنان بهرهمند شد.
صالحی ضمن تاکید بر جهانیسازی ایرانشناسی در بنیاد ایرانشناسی خاطر نشان ساخت با هدف گسترش تعاملات بینالمللی، این مجموعه اقدامات متعددی از جمله برگزاری رویدادهای مشترک با مؤسسات بینالمللی، دیجیتالسازی منابع و آرشیوهای بنیاد، حمایت از کانونهای فرهنگی ایرانیان مهاجر و ترجمه و انتشار آثار ایرانشناسی به زبانهای مختلف در دست اقدام دارد.
صالحی در پایان ضمن تأکید بر نقش بنیاد ایرانشناسی در تداوم عزت ملی و بازنمایی تصویری واقعی از ایران در جهان، اظهار امیدواری کرد که با مشارکت نسل جوان و همت فرهیختگان، آیندهای پر افتخار برای ایران رقم بخورد.
آقای اونتالاپ >>اونالبایف، سفیر جمهوری قزاقستان در ایران، با ابراز سپاس از دعوت علیاکبر صالحی، رئیس بنیاد ایرانشناسی، گفت: «مایلم ابتدا از جناب آقای صالحی بابت دعوت به این مراسم مهم تشکر کنم. حضور در بنیاد ایرانشناسی برای من ارزشمند است، چرا که خود نیز علاقهمند و پژوهشگر حوزه تاریخ و ایرانشناسی هستم.»
او در سخنرانی خود به زبان فارسی، با اشاره به زیبایی و ارزش معماری ساختمان بنیاد ایرانشناسی گفت: «این ساختمان با وجود آنکه قدیمی نیست، ولی بهخوبی روح و اصالت معماری ایرانی را بازتاب میدهد. به مردم ایران بابت داشتن چنین بنای زیبایی تبریک میگویم.»
سفیر قزاقستان با بیان تجربیات شخصیاش از تحصیل در دانشگاه شرقشناسی آلماتی افزود: «من فارغالتحصیل رشته تاریخ از دانشگاه شرقشناسی آلماتی هستم؛ دانشگاهی که ارتباطات علمی و فرهنگی نزدیکی با حوزه ایرانشناسی دارد. اخیراً انجمنی با بیش از ۷۰ عضو از ایرانشناسان در قزاقستان شکل گرفته است که خواهان ارتباط مستمر و ساختارمند با بنیاد ایرانشناسی در تهران هستند.»
آقای >>اونالبایف همچنین به برگزاری نشستهای مشترک میان تاریخپژوهان دو کشور اشاره کرد و اظهار داشت: «در سال گذشته، انجمن تاریخنگاران ایران و قزاقستان شکل گرفت و دو نشست مشترک نیز در تهران برگزار شد. این همکاریها با حضور کارشناسانی از دفتر سیاسی ریاستجمهوری ایران و پژوهشگران آکادمی علوم قزاقستان، ادامه یافته است.»
سفیر جمهوری قزاقستان در ایران به چاپ چند اثر علمی مشترک نیز اشاره کرد و افزود: تا کنون سه کتاب در همکاری میان پژوهشگران ایران و قزاقستان منتشر شده است که کتابی درباره نسخههای خطی و چاپ سنگی موجود در کتابخانههای دانشگاههای قزاقستان، کتابی با عنوان "گفتمان پویش ساخت دولت ملی در تجربه ایرانی" که به زبان قزاقی ترجمه شده و بر پایه اندیشه عدالت است و کتابی درباره تاریخ منطقه عمومی ترکستان با تمرکز بر نقش قزاقستان در این حوزه تاریخی، از جمله این کتابها میباشند.
سفیر قزاقستان در بخش پایانی سخنان خود آمادگی کشورش برای گسترش همکاریهای علمی و فرهنگی را اعلام کرد و افزود: «دانشمندان >>قزاق علاقهمند به توسعه تعاملات علمی با ایران هستند. ما آمادهایم که در حوزه نسخههای خطی، تحقیقات مشترک، و تبادل علمی گامهای بیشتری برداریم. از بنیاد ایرانشناسی دعوت میکنم که همکاریهای بینالمللی خود را با نهادهای دانشگاهی و پژوهشی قزاقستان تقویت نماید. من شخصاً نیز از این روند حمایت خواهم کرد.» سفیر جمهوری قزاقستان با اشاره به دوران تحصیلش در دانشگاه تهران از استاد ستوده یاد کرد.
در ادامه مراسم، آقای عبدالکریم حسینزاده معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، سخنان خود را با تمرکز بر موضوع «دیپلماسی علمی و فرهنگی» آغاز کرد. وی با اشاره به زادگاه خود گفت: «من در شهری >>چندفرهنگی، در استان آذربایجان غربی و شهر >>نقده به دنیا آمدهام و بزرگ شدهام؛ جایی که اقوام مختلف از جمله کرد، آذری، شیعه، سنی، ارمنی و یهودی در کنار یکدیگر زندگی میکردند. تجربه زیسته من در این فضا، از تقابلهای فرهنگی تا رسیدن به همزیستی مسالمتآمیز، باعث شده به اهمیت فرهنگ و همبستگی ملی با نگاهی ویژه بنگرم.»
معاون رئیسجمهور در ادامه سخنان خود ضمن تبریک به صالحی برای انتصاب به ریاست بنیاد ایرانشناسی، افزود: «صالحی نماد یک ایرانی صلحدوست و متعهد به توسعه فرهنگی است. انتظار میرود بنیاد ایرانشناسی در دوره مدیریت ایشان، نقش مهمتری در تقویت انسجام ملی و شناخت هویت ایرانی ایفا کند.»
وی ادامه داد: «رمز استواری ایران، مشارکت واقعی همه ایرانیان در پیروزیها و شکستهاست. ایران باید متعلق به همه ایرانیان باشد؛ نه فقط در شعار، بلکه در عمل. این رسالتی است که نهادهایی مانند بنیاد ایرانشناسی، وزارت میراث فرهنگی، وزارت ارشاد و دولت باید آن را تحقق بخشند.»
او با اشاره به اهمیت حوزه تمدنی نوروز گفت: «ما با کشورهای همجوارمان اشتراکات عمیق تاریخی و فرهنگی داریم. نخستوزیر پیشین پاکستان گفته بود اگر انگلیسیها نبودند، امروز ما با زبان فارسی با هم سخن میگفتیم. در کردستان شاهنامهخوانی رایج است، در آذربایجان شعر شهریار خوانده میشود. اینها ابزارهای همبستگیاند. سرمایهگذاری راهبردی بر نوروز و حوزه تمدنی مشترک، میتواند آینده روشنی برای ما رقم بزند.»
حسین زاده همچنین به مفهوم ایرانیبودن به عنوان چتر فراگیر هویتی اشاره کرد: «اگر بر سر نام ایران، واژهای کم یا زیاد شود – ایران شیعی، ایران ترک، ایران آذری – بسیاری از مردم خود را بیرون از این چتر خواهند یافت. ایرانیبودن باید هویت جامع و مانع ما باشد. صلح درونسرزمینی، نخستین گام در تحقق توسعه پایدار است.»
آقای مارکوس >>پوتسل، سفیر جمهوری فدرال آلمان در ایران، ضمن ابراز خرسندی از حضور در این مراسم و تمجید از «ساختمان زیبا بنیاد ایرانشناسی» بیان نمود: «اگرچه تسلط کامل بر زبان فارسی ندارم، اما ایرانشناس هستم و علاقهام به زبان و فرهنگ فارسی سابقهای طولانی دارد.»
سفیر آلمان با اشاره به پیشینه تحصیلی خود در حوزه ایرانشناسی گفت: «تحصیلاتم در زمینه ایرانشناسی از سال ۱۹۸۶ آغاز شد و تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشت. در این مدت چند ماهی نیز در تاجیکستان به مطالعه و تحقیق پرداختم. پس از پایان دوره دانشگاهی، وارد خدمت دیپلماتیک جمهوری فدرال آلمان شدم و نخستین بار در سال ۲۰۰۰ به عنوان دیپلمات به ایران آمدم. در آن زمان، رئیس بخش اقتصادی سفارت آلمان در تهران بودم و فارسی را تمرین کردم و آموختم.»
وی افزود: «در سالهای بعد در افغانستان نیز زندگی و فعالیت کردم؛ هم به عنوان سفیر آلمان و هم معاون نماینده ویژه سازمان ملل متحد. اگرچه زبان دری تفاوتهایی با فارسی دارد، اما هر دو از یک ریشه فرهنگی و زبانی برخوردارند و در واقع یک زباناند.»
آقای پوتسل با تأکید بر اهمیت زبان به عنوان دروازهای به سوی فرهنگ و هویت، بیان کرد: «ایرانشناسی فقط مطالعه زبان یا ادبیات نیست؛ بلکه شامل تاریخ، فرهنگ و هویت یک ملت میشود. این حوزه، سهم مهمی در شناخت متقابل ملتها دارد و از ارزش بالایی برخوردار است.» وی در پایان با تمجید از سعدی، سخنرانی خود را با این شعر تمام کرد:
«بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی»
گودرز رشتیانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در مراسم بزرگداشت «روز ایرانشناسی» بر ضرورت تعامل دوسویه در حوزه ایرانشناسی اذعان نمود و به ریشههای کهن این حوزه اشاره و بر ضرورت تعامل علمی میان ایرانشناسان داخلی و خارجی تأکید کرد و خواستار تقویت گفتوگوی سازنده برای گسترش فهم مشترک از تاریخ و فرهنگ ایران شد. رشتیانی در بخشی از سخنان خود خاطرنشان کرد که ایرانشناسی نه صرفاً رشتهای وارداتی از غرب، بلکه ریشهدار در سنتهای تاریخی، فرهنگی و ادبی این سرزمین است. وی با اشاره به آثار کهنی همچون کتیبه بیستون از داریوش بزرگ، شاهنامه فردوسی، و مکاتب مختلف تاریخنگاری ایرانی، این آثار را نمونههایی از خودآگاهی تاریخی و فرهنگی ایرانیان در طول قرون دانست.
رشتیانی گفت: «کتیبه بیستون، روایت دقیق و نظاممندی از تاریخ، ملتها و ساختار قدرت ارائه میدهد که نشاندهنده شکلگیری ایرانشناسی در بطن تاریخ این سرزمین است.»
وی با تأکید بر اینکه شاهنامه فردوسی یکی از نمادهای برجسته هویت ملی و فرهنگی ایرانیان است، افزود: «فردوسی فراتر از یک مورخ، تصویرگر آرمانهای ملی و فرهنگی ایران است و شاهنامه همچنان چون میثاقی ملی در ذهن و زبان ایرانیان باقی مانده است.»
او در ادامه، به مکتبهای مختلف تاریخنگاری ایرانی همچون آثار طبری، گردیزی، رشیدالدین فضلالله و دیگر مورخان اشاره کرد که ایران را در بستر تاریخ جهان و با نگرش چندوجهی بررسی کردهاند. رشتیانی همچنین از متون جغرافیایی نظیر المسالک و الممالک ابواسحاق استخری بهعنوان منابع ارزشمند شناخت طبیعی، انسانی و فرهنگی ایران یاد کرد.
رشتیانی با مروری بر شکلگیری جریان شرقشناسی از قرن شانزدهم میلادی، افزود: «جریان شرقشناسی در دوران جدید، بهویژه در قرن نوزدهم، گاه با اهداف استعماری همراه بوده است؛ اما نمیتوان تمامی دستاوردهای آن را تحت این نگاه محدود تفسیر کرد.»
استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران با ذکر نام پژوهشگرانی چون ادوارد براون، ویلیام جونز، گوبینو و نیز ولادیمیر مینورسکی، خاطرنشان کرد که بسیاری از این مطالعات، سهم مهمی در معرفی فرهنگ و تمدن ایران به جهان داشتهاند. او در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به ظهور جریان «ایرانشناسی بومی یا ایرانشناسی ایرانی» از دوره قاجار تاکنون، تأکید کرد: «مراکز علمی داخلی نظیر بنیاد ایرانشناسی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام و مؤسسات پژوهشی متعدد، در دهههای اخیر نقش مؤثری در توسعه این حوزه داشتهاند.»
وی افزود: «ایرانشناسی امروز بیش از هر زمان نیازمند تعامل، همکاری و گفتوگوی مستمر میان پژوهشگران داخلی و خارجی است. این گفتوگو میتواند از طریق پروژههای علمی مشترک، همایشهای بینالمللی و حتی جوایزی مانند جایزه جهانی ایرانشناسی محقق شود.»
در پایان، رشتیانی سخنان خود را با قطعهای از مقدمه ابنخلدون به پایان رساند: «ایران دیاری است که از آفتاب علم و دین روزگارش روشن گشته و اگرچه تاریخش از تهاجمهای پیدرپی پرغبار است، اما هنوز غرنده و استوار چون کوه ایستاده است.»
آتوسا مؤمنی، رئیس مرکز میراث ناملموس تهران و مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی، در آئین بزرگداشت روز ایرانشناسی، میراث و هویت ایرانی را «نگین تابان حلقه معنا» و «جوهر زیستن» توصیف کرد و بر ضرورت انتقال بیننسلی این فرهنگ متعالی تأکید ورزید.
مؤمنی در سخنرانی خود که بهعنوان آخرین سخنران آئین گرامیداشت روز ایرانشناسی ایراد شد، ایرانشناسی را نه صرفاً دانشی از بطن شرقشناسی، بلکه آئینی برای بازشناسی انسان و خرد متعالیاش دانست. وی گفت: «گرد آمدهایم تا در آئینه فرهنگ ایران، چهره انسان را از میان برگهای تاریخ ایرانشناسی از نو ببینیم؛ آمدهایم تا روایت سرزمینی را باز بخوانیم که جهانی سر به سر حکمت و داوری است.»
مؤمنی ایران را سرزمینی خواند که «تاریخ را نه با تیغ و شمشیر، که با زبان شعر، تمثیل و نغمه نگاشته» و فرهنگ آن را «رامشگر جان جهان» توصیف کرد که «بانگ غذا نیست، نغمه شفاست؛ نمیکوبد، مینوازد؛ نمیسوزاند، میرویاند».
وی با تأکید بر کارکرد فرهنگی ایران در پهنه تاریخ، افزود: «ما وارثان این سلوک، بر این پیمان ایستادهایم که حافظ فرهنگی باشیم که بیهیاهو، جهان را گهواره معنا ساخته است.»
مؤمنی با اشاره به شکوه میراث ملموس و ناملموس ایران، از نمادهایی چون گنبد، قنات، سازههای تاریخی، و هنرهای اصیل همچون فرش، سفال، کاشی و نگارگری یاد کرد و گفت: «گنبد ایرانی، تنها سازهای اعجابانگیز نیست؛ استعارهای از گفتوگوی زمین و آسمان با یکدیگر است و فرش ایرانی نه زینت دیوار، که طنین جان است.»
او دانش مدیریت آب در ایران را نه صرفاً یک مهارت، بلکه «آئینی قدسی» خواند و بر ارزشهای نهفته در دانایی سنتی ایرانیان تأکید کرد؛ داناییای که به تعبیر او، «قدرت نرم میان دستان ماست.»
وی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: «اکنون زمان آن است که از ایران بنویسیم؛ نه فقط به زبان فارسی، بلکه به همه زبانهای رایج دنیا تا سهم خود را در احیای خرد زیسته ایران در عیار میراث بشری ادا کنیم.»
مؤمنی در پایان با اشاره به آیینهایی چون نوروز و یلدا، این آئینها را نمادهایی از «امید، صلح، تابآوری و زندگی همیشه بهارانه» خواند و گفت: «ما وارثان این فرهنگ، رسالتی جز این نداریم که نام ایران را نه فقط بر نقشه، بلکه بر دلها بنگاریم؛ تا جهان دوباره با ایران، ایرانتر شود.»
از دیگر برنامههای آئین گرامیداشت روز ملی ایرانشناسی میتوان به اجرای موسیقی سنتی نواحی ایران، نقالی خوانی به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی و گفتگوهای دو جانبه و چندجانبه میان سفرا و دیپلماتها در حاشیه برنامه اشاره کرد.