یکشنبه، 25 خرداد، 1404

نام او عشق است، آری می‌شناسیدش: علی‌ست

به گزارش >>خبرنگار مهر، از ۱۵ اردیبهشت تا ۲۴ اسفند، به فاصله ۴۰ روز مانده تا روز غدیر، بنا داریم هرروز یک شعر از شاعران معاصر و نیز شاعران بزرگ زبان فارسی درباره امیرالمومنین، علی بن ابیطالب (>>ع) و روز غدیر بخوانیم.

در یازدهمین شماره از پرونده «>>غدیریه در شعر فارسی» سراغ قاسم صرافان می‌رویم که شعرها و سرودهای بسیاری در وصف امیرالمومنین (>>ع) نوشته است.

در ادامه شعر غدیری قاسم صرافان را با هم می‌خوانیم؛

*

دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد

تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:

مؤمنین! یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:

خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟

نام او عشق است، آری می‌شناسیدش: علی‌ست

من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم

با مددهای علی بن ابی‌طالب شدم

در >>حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی

تا مبارز خواست «عمرو >>عبدود» گفتم: علی

در >>حرا گفتم: علی، شب با خدا گفتم: علی

تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی...

>>مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم

با «یدُ الله» آمدم تا «فوقِ >>اَیدیهِم» شدم

تا که ساقی اوست سرمست‌اند «اصحابُ >>الیمین»

وجه باقی اوست، «اِنّی لا >>اُحبُّ >>الآفِلین»

دست او در دست من، یا دست من در دست اوست؟

ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست؟

یکصد و بیست و چهار آئینه با هر یک هزار،

ساغر آوردند و او پر کرد با چشمی خمار

آخرین پیغمبر دلداده‌ام در کیش او

فکر می‌کردم که من >>عاشق‌ترینم پیش او...

بعد از این سنگ محک، دیگر ترازوی علی‌ست

ریسمان رستگاری، تار گیسوی علی‌ست

من نبی‌اَم در کنارم یک «>>نبأ» دارم «عظیم»

طالبان «>>اِهدنا» این هم «صراط >>المستقیم»

چهره‌اش تفسیر «نور» و شانه‌هایش «مُحکمات»

خلوتش «>>والطور» و شور مرکبش «>>والعادیات»

هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست

>>هرکه من مولای >>اویم، این علی مولای اوست

4 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها