دوشنبه، 22 اردیبهشت، 1404

بررسی اقتباس‌های ادبی مهرجویی، تقوایی و فرهادی در یک نشست

به گزارش >>>>خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، چهارمین نشست تخصصی «کتاب و سینما» با موضوع «نقد ادبی و سینمایی؛ تفاوت‌ها و شباهت‌ها» روز گذشته ۲۰ اردیبهشت با حضور شیوا مقانلو نویسنده و مترجم، مهرزاد دانش منتقد سینما و مدیر نشست، در سرای هنرگان کتاب برگزار شد.

در ابتدای این نشست، مهرزاد دانش به تأملاتی درباره‌ نسبت خود با نقد فیلم پرداخت و گفت: در ابتدا تصورم این بود که نقد فیلم فرصتی برای بیان نقاط ضعف و قوت یک اثر است. اما بعد به این نتیجه رسیدم که این نگاه، من را در جایگاه معلمی قرار می‌دهد که قصد دارد به هنرمند درس بدهد و این درست نیست. بنابراین، سعی کردم از رویکرد تعلیمی فاصله بگیرم و به سوی تفسیر آثار بروم. با گذشت زمان، دریافتم که حتی تفسیر صرف نیز کافی نیست؛ بلکه نقد باید مبتنی بر کشف و شهود باشد. در موقعیت سوم، با خودم گفتگو کردم و به شهوداتی رسیدم که آنها را به‌عنوان یافته‌های فرامتنی با دیگران به اشتراک می‌گذارم تا بستری برای گفتگو پیرامون اثر فراهم شود.

در ادامه مقانلو در پاسخ به پرسش مهرزاد دانش مبنی بر این‌که «نقد چیست؟» گفت: زمانی که با یک رمان ضعیف روبه‌رو می‌شوم، معمولاً به‌وضوح می‌فهمم که اثر از کیفیت لازم برخوردار نیست اما تلاش می‌کنم از بیان مستقیم چنین قضاوت‌هایی پرهیز کرده و به‌جای آن، با شکافتن لایه‌های اثر، فضا را به‌گونه‌ای پیش ببرم که مخاطب خود، متوجه نقاط ضعف شود. شاید این رویکرد تا حدی محافظه‌کارانه به نظر برسد، اما به مخاطب این فرصت را می‌دهد که بدون گارد گرفتن در برابر تحلیل، آن را بشنود و درگیر شود. ما نباید با واژگان خود به یک اثر ستاره بدهیم یا آن را سلب امتیاز کنیم. نقد، جهان یک اثر هنری را برای مخاطب ملموس‌تر و قابل درک‌تر می‌کند و چگونگی مواجهه‌ او با آن را توضیح می‌دهد.

>>تفاوت نقد فیلم و کتاب از منظر زمان و تجربه

دانش ادامه داد: در سینما، فیلم ۲ ساعته است و بلافاصله پس از تماشا، میکروفون‌ها به سوی منتقدان نشانه می‌روند، بی‌آنکه فرصتی برای تأمل در رسوبات ذهنی‌شان باقی بماند. در نتیجه، نقد فیلم اغلب در لحظه و بر پایه ادراک و احساس آنی شکل می‌گیرد. اما این وضعیت درباره کتاب صدق نمی‌کند؛ چرا که کتاب با تأمل خوانده می‌شود و نقد آن حاصل فرایندی طولانی‌تر و عمیق‌تری است. فیلم اما ناگزیر از تکیه بر احساس و دریافت آنی مخاطب در لحظه است.

>>چالش‌های اقتباس از آثار ادبی در سینما

مقانلو در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چرا سینمای ایران به اندازه کافی از گنجینه ادبی برای اقتباس استفاده نمی‌کند، گفت: یکی از مشکلات اصلی، مسئله بودجه است. بار اصلی تولید فیلم بر دوش نویسنده قرار دارد اما برای او بودجه کافی اختصاص نمی‌دهند و جایگاه نویسنده در سینما چندان جدی گرفته نمی‌شود. علاوه بر این، در جامعه سینمایی، توجه به خواندن آثار ادبی اهمیت ندارد. بسیاری از سینماگران گمان می‌کنند که خودشان می‌توانند بنویسند و نویسندگی را به‌عنوان یک فن و تکنیک نمی‌بینند. چنین نگاهی بسیار آسیب‌زننده است.

وی ادامه داد: در هنرگان کتابی که پیش‌تر در حاشیه نمایشگاه برگزار شده بود، ایده‌ای نوآورانه برای دسترسی مخاطبان به خلاصه‌ کتاب‌ها از طریق کیو آر کدها ارائه شد که برای هر کتاب اختصاص داده شده بود. این ابتکار به ویژه در نمایشگاه‌ها بسیار کاربردی بود و می‌تواند به‌عنوان یک منبع غنی برای سینماگران در دفاتر فیلم و کانون‌های سینمایی مورد استفاده قرار گیرد. این ایده می‌تواند یک گنجینه ارزشمند برای سینماگران باشد و باید آثار جدید به آن افزوده شوند تا در دسترس جامعه هدف قرار گیرد. در چنین فضایی، ناشران نیز کتاب‌های خود را معرفی می‌کنند بدون آنکه حاشیه‌ای پیرامون آن شکل بگیرد.

دانش در ادامه گفت: درواقع، این کار پلی میان ادبیات و سینما است.

مقانلو نیز در پاسخ تاکید کرد: اگر بخواهیم آثار سینمایی‌مان در سطح جهانی رقابت کنند، چاره‌ای جز وام گرفتن از ادبیات ایران و فرهنگ این مرز و بوم نداریم. این رویکرد می‌تواند همکاری‌های بیشتری میان دنیای سینما و ادبیات را رقم بزند و فرصتی بی‌نظیر برای ارتقای کیفیت آثار سینمایی ایران ایجاد کند.

دانش در ادامه بیان کرد: کارگردان‌هایی مثل ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی خودشان نویسنده بودند و نمونه‌های موفقی از اقتباس‌های سینمایی را ارائه دادند. چه در «ناخدا خورشید» تقوایی و چه در آثار اقتباسی مهرجویی، شاهد این نکته هستیم که آنها توانستند با اقتباس از آثار ادبی به سینما عمق و ارزش اضافه کنند. مهرجویی حتی در اقتباس از آثار ایرانی هم موفق عمل کرد، همانطور که در فیلم «لیلا» مشاهده می‌کنیم.

مقانلو نیز افزود: ما در گذشته ادبیات موج نویی داشتیم که امکان اقتباس از آن وجود نداشت اما امروز در ادبیات ایران داستان‌هایی داریم که بسیار مناسب برای اقتباس سینمایی هستند. یکی از چالش‌ها هم بحث کپی‌رایت است. گاهی اوقات نویسندگان متوجه نمی‌شوند که از آثارشان اقتباس صورت گرفته و حتی از آنها اجازه گرفته نمی‌شود. این مسائل اخلاقی و انسانی باید رعایت شوند.

دانش در پاسخ به سوال یکی از حاضران درباره چگونگی اقتباس فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی نیز گفت: «فروشنده» اصغر فرهادی برداشتی آزاد از «عزاداران بیل» نوشته علامحسین ساعدی و همچنین «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر بود.

1 روز پیش

دسته‌بندی‌ها