یکشنبه، 25 خرداد، 1404

آمده‌ام ای شاه پناهم بده

>>خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- محدثه جوان دلویی: قطعاً روزی و لحظه‌ای بر همه ما گذشت که از صمیم قلبمان امام رئوف ما علی بن موسی‌الرضا (>>ع) را صدا زده‌ایم و مهر و صفایش را در معجزه‌هایش دیده‌ایم. شما کجا و کی صدایش زدید و معجزه‌هایش را دیدید؟

پرستار یکی از بیمارستان‌های بجنورد می‌گوید: هر موقع از امام رضا (>>ع) حاجتی داشتم خدا را شکر استجابت کردند اما از لطف و عنایت امام رضا>> ع خیلی شنیده‌ایم.

او اضافه می‌کند: یکی از دوستانم چند وقت قبل سفری به مشهد داشتند وبا خانواده به زیارت مشرف شدند و شرایطی پیش آمده بود که این سفر برای آن‌ها بسیار سخت گذشته بود و به امام رضا (>>ع) گلایه کردند که آقا اگر ما را می‌طلبید لااقل اینقدر سختی و مشقت روحی نداشته باشیم. در کمال ناباوری شب بعد هم برای موضوعی عازم مشهد و زیارت امام رضا (>>ع) می‌شوند و این بار به اتفاق همسرشان به پابوسی امام می‌روند که در این زیارت آرامش روحی عجیبی داشتند و اجابت درخواستش متعجب بود.

وی که تمایلی به ذکر نامش ندارد به عنایات دیگری از امام رضا>> ع اشاره و عنوان می‌کند: فرزند یکی از دوستانم در ۶ سالگی دچار تشنج می‌شوند و به دکترهای اینجا مراجعه می‌کنند با داروهای تجویز شده درمان نمی‌شود و شرایط سخت و دردناکی برای این کودک به وجود می‌آید.

این پرستار ادامه می‌دهد: مادر این کودک متوسل به امام رضا (>>ع) می‌شود و به حرم می‌روند و در آنجا نذر حضرت می‌کنند. امام رضا (>>ع) حاجتشان را مستجاب می‌کند و فرزندشان شفا می‌یابد و دیگر تشنج نمی‌کند و بعد از گذشت ۱۰ سال در صحت و سلامتی هستند.

>>شفای مادرم

مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری خراسان شمالی در پاسخ به این سوال که کجای زندگی‌تان امام رضا (ع) را با تمام وجود صدا زدید، عنوان می‌کند: شفای مادرم را از عنایت امام رضا (ع) دارم. تشخیص پزشکان سرطان ریه بود و قرار بود عملش کنند. شب ولادت امام حسین (ع) بود، با خواهرهایم به حرم امام رضا (ع) رفتیم و تا صبح به حضرت متوسل شدیم.

ملیحه یغمایی می‌گوید: صبح به بیمارستان رفتیم، پزشک‌ها با تعجب اعلام کردند، بافت مرده است و خبری از توده نیست و چند بار دیگر آزمایش کردند ولی نتیجه همان بود.

>>توفیق پوشیدن لباس خادمی رز قم شد

عباس ناصری چهره بین‌المللی کاریکاتور و رئیس خانه کاریکاتور خراسان شمالی از عنایت ویژه آقا علی بن موسی‌الرضا (ع) می‌گوید: از اینکه هفته قبل توفیق پوشیدن لباس خادمی>> رزقش شد.

وی عنوان می‌کند: جمعی از هنرمندان حوزه هنری کشور در قالب یک گروه و به مدت سه شب و هر شب در شیفت‌های چهار ساعته در چایخانه حرم در خدمت زائران امام رئوف ما بودیم.

می‌پرسم دوست دارید در کدام قسمت حرم غیر از چایخانه به زائران خدمت کنید که می‌گوید: دوست دارم در همان چایخانه و در قسمت‌های مختلفش مثل ظرف‌شویی، ضد عفونی، چای دم کردن، چای شیرین کردن، چای دادن، لیوان جمع کردن باشم.

>>امام رضا (ع) همه زندگی ما است

حمیده حقانی معلم است او هم از یک اتفاق جالب سخن می‌گوید و عنوان می‌کند: روزی سر کلاس نقالی به دانش آموزان درس می‌دادم که وقتی چوب نقالی دستتان هست سر چوب برای افراد مثبت داستان و انتهای چوب برای افراد با نقش منفی داستان استفاده می‌شود اما اگر تمثال ائمه اطهار (>>ع) بود، نباید از چوب استفاده کنیم و باید با دست راست روی صورت تمثال مبارک دست بکشیم و سلام بدهیم و تبرک بجوییم بعد یک دایره کشیدم گفتم بچه‌ها مثلاً این نقل ضامن آهو هست و این دایره هم مثلاً آقا امام رضا (>>ع) هستند دست کشیدم و سلام دادم و ناگهان دلم لرزید چشانم نم دار شد.

وی ادامه می‌دهد: همان لحظه تلفن همراهم شروع به زنگ زدن کرد اول رد دادم باز زنگ زد و باز رد دادم سر کلاس بودم دفعه سوم تلفن را پاسخ دادم دوستم بود گفت سلام خانم حرم و نزدیک ضریح امام رضا (ع) گوشی را می‌گیرم سلام بدهید و من چشم به آن دایره بود و اشک واقعاً امانم و بریده بود.

محدثه>> نیری فعال فرهنگی مساجد استان خراسان شمالی هم می‌گوید: هر آنچه داریم از عنایت امام رضا (>>ع) است.

مریم رضویان هم می‌گوید: سال پیش برای خرید منزل به آقا امام رضا (>>ع) متوسل شدم و از صمیم قلبم عنایتی کنند تا که بعد چند ماه به خواسته‌ام رسیدم. آقا امام رضا (>>ع) دست رد به سینه کسی نمی‌زند.

>>دو راهی سخت زندگی

اکرم هفت سال قبل در بین دو راهی ماندن و رفتن از زندگی مشترکش به دامن پرمهر امام رضا (>>ع) پناه می‌برد. او با بغض می‌گوید: زمانی که زندگی‌ام دچار آشفتگی شد بنا به دلایلی با دو فرزند قصد جدایی از همسرم را داشتم و اولین جایی که رفتم حرم امام رضا (>>ع) بود و خیلی گریه کردم و از آقا خواستم من را قوی و عاقبت خودم و بچه‌هایم و زندگی‌ام را ختم به خیر کند و آقا لطف کرد دوباره زندگی‌ام سر پا شد و در کنار همسر و فرزندانم زندگی ما را از نو ساختیم. اصلاً زندگی دوباره ما را مدیون لطف و عنایت امام رضا (>>ع) می‌دانم.

آقای اکبری هم از عنایت چندباره امام رضا (>>ع) می‌گوید و ادامه می‌دهد: هر وقت به حرم امام رضا (>>ع) مشرف شدیم به من لطف شده است آخرین بار وقتی سخت مریض بودم رفتم زیارت برای شفای خودم و بعد زیارت اتاق عمل رفتم و بیماریم برطرف شد. خدا را شکر تا الان به لطف امام رضا (>>ع) سالم هستم.

مریم رئوفی طلبه حوزه علمیه است و تحصیل در حوزه را از لطف امام رضا (>>ع) می‌داند و ادامه می‌دهد: هر خواسته‌ای از خداوند داشتم به امام رضا (>>ع) خواستم زائر امام رضا (>>ع) بودم که خبر قبولی در آزمون حوزه علمیه را شنیدم.

افسانه قاسمی در پاسخ به سوالم می‌گوید: پسرم وقتی کوچک بود درگیر بیماری شد و خیلی حال بدی داشت بسیار گریه می‌کرد و من هم از وضعیتش بسیار بی تاب بودم.

وی با بیان اینکه ولادت آقا امام جواد (>>ع) بود، شنیده بودم هر که امام رضا (>>ع) را به جوادش قسم بدهد دست رد به سینه‌اش نمی‌زند و غروب یک روز از غصه و خستگی وضعیت پسرم فقط امام رضا (>>ع) را صدا زدم که متوجه شدم پسرم آرام خوابش برده است، ادامه داد: سه روز بود درست و حسابی نخوابیده بود چند دقیقه بعدش بیدار شد دیگر نه از گریه نه از آن حال بد خبری بود.

آیناز دانش>> آموز کلاس دهم است، او هم از عنایت امام رضا (>>ع) می‌گوید: خیلی دلم می‌خواست مدرسه نمونه قبول شوم و من این خواسته‌ام را بعد نماز می‌گفتم و خدا را شکر با آقایی امام>> رضا (ع) قبول شدم.

>>ارادت خاص

علی ما را به سال‌های کودکی‌اش می‌برد و می‌گوید: بچه بودم یک روز از سانحه‌ای بد جور ترسیدم و مریض شدم و لکنت زبان گرفتم. مادرم خیلی برایم گریه می‌کرد. یک روز پدرم من را به مشهد و حرم امام رضا (>>ع) برد و کنار پنجره فولاد نشست و دعا کرد و گفت تا پسرم خوب نشود از اینجا نمی‌روم. چند ساعت بعد من در کمال ناباوری و بدون لکنت به حرف آمدیم و به بابایم گفتم برویم حالم خوب خوب شده است.

وی اضافه می‌کند: قربان مهر و صفای امام رضا (>>ع) شوم که دعای مادر و پدرم را بی جواب نگذاشت. سلامتی>> ام را مدیون امام رضا (>>ع) هستم و ارادت خاصی به ایشان دارم.

سمیه احمدزاده دکترای زلزله شناسی است و به‌گفته خودش عاشق امام رضا (ع) است و می‌گوید: آخرین باری که به مشهد رفتم حاجت مهمی داشتم و اما آخرش گفتم آقاجان هرطور صلاح می‌دانید.

وی افزود: یک بار موقع سفر به مشهد بدن درد شدیدی داشتم بقدری که نمی‌توانستم در ماشین بشینم موقع تشرف به حرم از آقا خواستم کمک کنند تا برای هم سفرانم دردسرساز نشوم و خدا را شکر تا موقع برگشتن حالم خوب شدم.

>>نظر کرده امام رضا (ع)

فاطمه زاهدی هم همه زندگی‌اش را از عنایت امام رضا (>>ع) می‌داند و تاکید می‌کند: فرزندانم را از امام رضا (>>ع) خواستم و اسم مبارک رضا را برایشان گذاشتم و اما پسر بزرگم مریض شده بود و همسرم برای مأموریت در شهر دیگری بود و با خواهر شوهرم در مشهد کارهای بستری شدن را با بهترین دکتر که بیماری می‌گفت من هشت ماه در نوبت ویزیت>> مطبش هستم، چطور شما در زمان کمی وقت عمل گرفتید؟ که همه اینها از عنایت امام رضا (>>ع) بود.

او ادامه می‌دهد: برادرم مریضی سختی داشت مادر و پدرم او را حرم بردند و امام رضا (>>ع) او را از مرگ نجات داد همیشه پدرم می‌گفت: این پسر نظر کرده امام رضا (>>ع) است.

>>نذر ۲۰ ساله

غیب الله حصاری و همسرش ۲۰ سال قبل در شب ولادت امام رضا (>>ع) برای فرزند دار شدن دست به دامن این امام رئوف می‌شوند و نذر می‌کنند تا در شب ولادت آقاجان آش بپزند و میان نیازمندان پخش کنند. حالا پسرشان ۱۲ ساله شده است و نذر خانواده حصاری‌ها امسال پرشورتر از قبل با حضور شهروندان بجنوردی در منزلشان برگزار شد.

حصاری می‌گوید: اول از یک دیگ آش شروع کردیم و کم کم به تعداد دیگ‌ها بیشتر شد و امسال در شب ولادت امام رضا>> ع بین حدود هزار نفر آش پخش شد.

او اضافه می‌کند: چندسالی است که دوستان و همسایگان و مردم عادی هم قبل از ولادت امام رضا (>>ع) با من یا همسرم تماس می‌گیرند و عنوان می‌کنند که بخشی از هزینه این نذری را بپردازند و می‌گویند ما را هم در این امر خیر شریک کنید.

وجود با برکت امام رضا (>>ع) برای همه ما خراسان شمالی‌ها نعمت بزرگی است و مفتخریم که در جوار حرم مطهرشان روزگارمی گذرانیم.

1 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها