به گزارش>> خبرنگار مهر، آگاتا کریستی نویسنده انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی از مشهورترین نویسندگان دنیا است که >>بر اساس >>آثارش فیلم‌ها و سریال‌های مختلف و مطرحی ساخته و پخش شده است. «پوآرو» و «خانم >>مارپل» از شخصیت‌های >>داستانی آگاتا کریستی هستند که به حل معماهای جنایی می‌پردازند.
ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان تئاتر و تئاتر رادیویی در راستای معرفی ادبیات جهان به مخاطبان و علاقه‌مندان تئاتر و نمایش‌های رادیویی، >>بر اساس داستان‌های «خانم >>مارپل» کریستی مجموعه‌هایی را کارگردانی کرده که از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش شده‌اند.
یکی از این آثار نمایش رادیویی «شعبده» است که در ۵ قسمت تولید و پخش شده است.
در این نمایش رادیویی اقتباس و تنظیم برای رادیو توسط مهسا >>پیروزفر انجام شده است.
بازیگران پنجمین قسمت «شعبده» به ترتیب اجرا >>عبارتند از بهرام سروری‌نژاد، شیرین سپه‌راد، رویا فلاحی، شیما جان‌قربان، فریبا طاهری، امیر منوچهری، علی میلانی، بهادر ابراهیمی، نوشین حسن‌زاده، >>احمد هاشمی.
گوینده وحید منوچهری، >>افکتور نرگس موسی‌پور، صدابردار جعفر جودتی و تهیه‌کننده فرشاد آذرنیا دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.
خانم >>روت نگران خواهرش کارولین است و از خانم >>مارپل می‌خواهد برای باخبر شدن از اتفاقات زندگی خواهرش به استونی >>گیتز برود. کارولین به همراه همسرش >>سراکولد در >>عمارتی به نام استونی >>گیتز که مؤسسه بازپروری کودکان بزهکار است زندگی می‌کنند. کارولین از ازدواج >>اول خود ۲ فرزند به نامهای >>پیپا و >>میلدرد دارد. از نظر >>روت اهمیت >>بیش از حد خواهرش به >>پیپا باعث شده تا >>میلدرد احساس سرخوردگی داشته باشد. افراد دیگری که در این عمارت رفت و آمد دارند الکس و استفان فرزندان همسر دوم کارولین هستند. >>جینا دختر >>پیپا هم به همراه والتر >>هاد همسر آمریکایی خود >>مدتی است در این >>عمارت زندگی می‌کنند اما والتر علاقه‌ای به این >>مکان ندارد.
خانم >>مارپل در استونی >>گیتز با ادگار >>لاوسن منشی >>سراکولد که دچار شیزوفرنی است، آشنا می‌شود. در خیالبافی‌های ادگار، پدرش اشخاص مطرحی است و افرادی نیز او را تحت نظر دارند. >>جینا و دیگران برای اینکه ادگار پدری نامعلوم دارد تحقیرش می‌کنند. تنها کسی که به او اهمیت می‌دهد >>سراکولد و همسرش است. در این میان با ورود ناگهانی کریستین >>گالبراندسن پسرخوانده کارولین که نسبت به سلامتی او نگران است، >>توجهات به >>گالبراندسن جلب می‌شود. وی مشتاق است با >>سراکولد درباره موضوعی مهم صحبت کند. بعد از صرف شام >>گالبراندسن برای نوشتن نامهای به اتاقش می‌رود. در این زمان ادگار >>لاوسن که گمان می‌کند >>سراکولد پدرش است، دست به >>انتقام از او می‌زند.
زمانی که تمام اعضای خانه ذهن‌شان درگیر سوءقصد >>لاوسن به >>سراکولد است، >>گالبراندسن به قتل می‌رسد. الکس >>رستاریک کارگردان گروه >>تئاتری اندرزگاه نیز در این شب به استونی >>گیتز وارد می‌شود.
>>سروان کاری تحقیقات درباره شب قتل را آغاز می‌کند. از آنجا که ذهن افراد حاضر متوجه سوءقصد >>لاوسن به >>سراکولد بود تنها کسانی که سالن را ترک کردند، والتر >>هات و خانم >>بلاور هستند. از این رو یکی از مظنونین والتر و دیگری الکس >>رستاریک است که در زمان وقوع قتل در راه هتل به >>عمارت بوده است. >>سراکولد با بیان نگرانی >>گالبراندسن درباره سلامت همسرش، توجه >>سروان را به نامه نیمه‌کاره‌ای جلب می‌کند که پیش از قتل به دکتر >>گالبرایت نوشته است.
وی معتقد است یکی از افراد نزدیک به همسرش، او را به سم آرسنیک مسموم کرده و علائم روماتیسم و آرتروز در کارولین نتیجه مسمومیت او است. >>به همین دلیل >>سراکولد مانع از >>استفاده داروهای کارولین شده است.
>>سروان کاری در بازجویی از الکس >>رستاریک متوجه می‌شود که او در آن شب مه‌آلود صدای دویدن شخصی را شنیده است. >>رستاریک همچنین صدای شلیک ۲ تیر را تأیید می‌کند. خانم >>مارپل که در این پرونده با >>سروان کاری همکاری می‌کند معتقد است مسمومیت تدریجی کارولین با سم آرسنیک توسط افراد نزدیک او صورت گرفته اما >>سراکولد به دلیل علاقه شدید خود به همسرش نمی‌توانسته چنین کاری را انجام دهد.
ادگار >>لاوسن که بعد از سوءقصد دچار عذاب وجدان شده، دلیل رفتار >>دور از عقلش را >>افکار غیرقابل >>کنترلش می‌داند. خانم >>مارپل و >>سروان کاری در بازسازی صحنه حادثه هفت‌تیری را که >>گالبراندسن با آن به قتل رسیده است پیدا می‌کنند و ….
با هم پنجمین و آخرین >>قسمت نمایش رادیویی «شعبده» را با مدت‌زمان ۲۹ دقیقه و ۵۶ ثانیه بشنویم.