به گزارش گروه رسانههای >>خبرگزاری تسنیم، سیدامیر انتظاریفر در یادداشتی نوشت: باید بیپرده این حقیقت را فریاد زد که این جنگ تا زمان دست یازیدن جمهوری اسلامی ایران به یک اقدام دراماتیک علیه اسرائیل ادامه خواهد داشت. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و فرماندهی جنگ در کشور، بخوبی در حال مدیریت زرادخانه کشور در برابر شناسایی دشمن و البته برای احتمال تدریج جنگ یا وسعت پیدا کردن با حضور احتمالی آمریکاست؛ با تقدیر از این مدیریت مآلاندیشانه باید گفت این دستفرمان بدون اقدام به یک کنش دراماتیک علیه اسرائیل، موجب اجتماعیتر شدن جنگ در ایران و مخابره پیام ضعف خواهد شد.
منظور از کنش دراماتیک، نه لزوماً افزودن بر تعداد موشکهای شلیکشده به سرزمینهای اشغالی یا ارتقای کیفی آنهاست، بلکه کنش دراماتیک به باور نگارنده، به کنشی در تقابل با اسرائیل گفته میشود که موجب درگیری روزمره و اجتماعی ساکنان اراضی اشغالی یا موجب مختل کردن برخی کارکردهای زیستی آنان شود. فشار روزمره اجتماعی با تلفاتگیری شهری ارتباط مستقیم دارد و باید رد خون جنگ در شهرهای اراضی اشغالی پاشیده شود تا این فشار، موجب تغییر محاسبه سیاستمداران سرزمینهای اشغالی در رابطه با ادامه جنگ یا گسترش آن با حضور آمریکا شود.
برای کنش دراماتیک میتوان انواعی ذکر کرد و البته این قلم بخوبی میداند فرماندهان نظامی کشور، به مصادیق این مفهوم بسیار مسلطترند اما از انواعی که احساس در مخاطره بودن زندگی روزمره به اشغالگران بدهد و ضربه از نظر حجم و درگیری اجتماعی چنان باشد که فشار تسلط هوایی آنان بر آسمان ایران را بکاهد، میتوان به آسیب بزرگ و چشمگیر به آبشیرینکنهای اراضی اشغالی یا هدف قرار دادن پناهگاهها برای القای عدم امنیت در بیرون و داخل پناهگاه اشاره کرد. هر چه بیشتر اجتماعی شدن جنگ، با محاسباتی که از طرف دشمن غیرقابل پیشبینی است، کلیدی است که میتواند سیاستمداران دشمن را به زانو درآورد. کنش دراماتیک، مانند هدف قرار دادن آبشیرینکنهای اراضی اشغالی، خارج از نظام محاسبات فعلی دشمن است و علاوه بر آنکه زندگی اجتماعی اشغالگران را تحت تاثیر قرار میدهد، موجب تجدیدنظر آنان در نظام محاسباتی جنگ خواهد شد. کنش دراماتیک، کنش بازیگری که تلاش دارد خود را مزین به زیور عقلانیت بینالمللی نشان دهد نیست، بنابراین باید با یک تغییر نقش در بازنمایی نظام عقلانیت بینالمللی کشور، به سمت بازیگر غیرقابل پیشبینی پیش برویم.
دشمن بخوبی از این بازی استفاده میکند و تلاش میکند کشور را در میانه محدودیتهای قابل پیشبینیاش گیر بیندازد. نمونه آن، نوعی اخطار اولیه حمله به زیرساختهای انرژی در ایران بود که نیروهای مسلح کشور، بلافاصله با هدف قرار دادن پالایشگاه حیفا، آن را با الگوی چشم در برابر چشم پاسخ دادند. لازمه آسیب هر چه بیشتر به دشمن و خروج از جنگ با دست بالا، فراموش کردن معادله چشم در برابر چشم است. میدان تا امروز به گونهای چیده شده است که ما در معادله درست و اصولی چشم در برابر چشم گیر افتادهایم. کشور نیاز دارد با کنش دراماتیک، اصول جنگ را بر دشمن دیکته کند. کنش دراماتیک آسمان کشور را هم تا مدت قابل قبولی از گزند در امان نگه میدارد و اجازه بازسازی و بازآرایی پدافندی و آفندی را نیز میدهد.
کنش دراماتیک، اعم از آسیب به زیرساختهای حیاتی زندگی روزمره به صورت گسترده تا تلفات بالای نظامی و غیرنظامی در اراضی اشغالی، بیش از آنکه موجب تحریک آمریکا به حضور در نبردی با چشمانداز بیپایان شود، میتواند به بازتنظیم محاسبات طرف آمریکایی نیز کمک کند و فشار بینالمللی برای پایان جنگ را نیز افزایش دهد. با اجتماعیتر شدن جنگ، خروج از معادله چشم در برابر چشم و کنش دراماتیک، ایران با دست بالا و آسیب چشمگیر به طرف مقابل از میدان بیرون خواهد آمد. هر روز تعلل در تعریف یک کنش دراماتیک، تسلط دشمن بر آسمان ایران و دست یازیدن به این کنش را برای ایران سختترمیکند.
منبع:>> وطن امروز
انتهای پیام/