به گزارش گروه رسانههای >>خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعات محوری بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 14 خرداد بیاعتمادی به امریکایی بود که اکنون با ردای تهدید بر سر مهار غنیسازی در داخل کشور، چانهزنی میکند. ایشان با اشاره به خلفوعده و نقضعهد امریکا در ماجرای غنیسازی 20درصد، به عواقب هر گونه اعتماد به امریکا هشدار دادند و آن را امری متزلزل و نامطمئن دانستند. رهبر معظم انقلاب در این رابطه فرمودند: «در دهه 80 سر سوخت 20درصد، رئیسجمهور امریکا (جرج بوش) خودش دو نفر از رؤسای جمهور دوست ما را واسطه کرد که به ایران بگویید یک مقداری از غنیسازیهای 3/5 درصد را به ما بدهد، ما 20درصدی را که احتیاج دارد به او میدهیم، ما احتیاج داشتیم به 20درصد، مسئولان قبول کردند، بنا شد که مبادله بشود. بنده گفتم که این مبادله باید اینجوری باشد که آنها 20درصد را بیاورند بندرعباس، ما آزمایش کنیم، ببینیم درست است، بعد آن را میگیریم، 3/5درصد را به آنها میدهیم. وقتی دیدند ما روی گرفتن 20درصد دقت داریم و اصرار داریم، زیر قول خودشان زدند و ندادند!»
تأکیدات و هشدارهای امروزه رهبر معظم انقلاب به این جهت است که ایران دوباره در دام توافقی شومتر از برجام نیفتد، حتی اگر امریکا از توقف غنیسازی عبور کند و غنیسازی حداقلی 3/67 درصدی سقف توافق را پوشش دهد چراکه نیاز ما به غنیسازی 20درصدی برای محصولات ضروری، چون تأمین رادیوداروها دوباره کشور را به همان وضعیت قبل برمیگرداند؛ جایی که امریکا از عمل به تعهدش و تحویل دادن آنها خودداری کرد.
>> موارد مصرف غنیسازی 20 درصدی
غنیسازی 20درصد اورانیوم کاربردهای گستردهای در ایران دارد. در تولید برق، این سطح غنیسازی برای نیروگاههای هستهای و رآکتورهای تحقیقاتی مناسب است و انرژی لازم برای برق شهری و پژوهشهای علمی را تأمین میکند. در تصفیه آب، انرژی گرمایی حاصل از رآکتورهای هستهای برای شیرینسازی آب دریا و تأمین آب کشاورزی در مناطق خشک استفاده میشود. در پزشکی، اورانیوم 20درصد برای تولید رادیوداروهایی مانند ید131- برای درمان سرطان تیروئید و ایزوتوپهای تشخیصی مانند سرطان و مشکلات قلبی کاربرد دارد. در هوافضا، این غنیسازی برای رآکتورهای هستهای فضایی در مأموریتهای بلندمدت استفاده میشود. در کشاورزی، ایزوتوپهای تولیدشده در تحقیقات برای افزایش تولید محصولات، کنترل آفات و مدیریت منابع آبی به کار میروند. این کاربردها نشاندهنده خودکفایی ایران در برابر بدعهدیهای خارجی است.
>> پایهگذاری امریکا روی سابقه خسرانآمیز برجام
گرچه بیاعتمادی به امریکا پیش از انقلاب نیز آشکار بود، اما این مسئله در جریان برجام به وضوح تجلی یافت. ایران در برجام نه تنها هیچ عایدیای دریافت نکرد که با هدف جلب رضایت طرف امریکایی خسارت عظیمی به صنعت هستهای خود وارد کرد. کار تا جایی پیش رفت که ایران به طور یکجانبه و ضربتی تعهدات خود را فراتر از مفاد برجام انجام داد، به طوری که امریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به همراه سایر مذاکرهکنندگان تأیید کردند ایران تعهدات خود را اجرا و عملیاتی کرده است.
اما مرزهای خسارت به ایران تنها محدود به فناوری و تجهیزات هستهای نشد، بلکه این اقدام دولت وقت سبب شد اعتبار ایران در عرصه منطقهای و جهانی کاهش یابد و سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم دچار خدشه شود، این در حالی بود که وزیر سابق خارجه ایران در مجلس قول داده بود قرار است ابتدا امریکا اقدام کند. وی گفته بود: «قبل از آنکه یک پیچ و مهره باز شود، طرفهای اروپایی و امریکایی تحریمهای خود را کتباً و عملاً لغو خواهند کرد»؛ رؤیای خامی که نه تنها به حقیقت نپیوست بلکه به طور معکوس، این ایران بود که مسیر عمل به تعهدات خود را با سرعتی شگرف تا انتهای مسیر پیمود، بیآنکه در این میان، ترمز و مطالبات بحق خود را طبق شروط برجام مطرح کند. جشن کذاییای که دولتمردان وقت ایران به مردم تحمیل کردند، مبدأ تمام تحولات بعدی شد و باورمندی امریکا به راهبرد فشار بیشتر- انتفاع بیشتر را شکل داد. بر اساس همین راهبرد است که اکنون امریکا با زبان تهدید در مقابل ایران قرار گرفته و با خواستههای حداکثری و با همان اهداف پیشین، بازی جدید تهدید- تسلیم برای سیاست خارجی به راه انداخته است.
>> ترور از خارج، اخراج از داخل
یکی از راهبردهای اساسی کشور در مواجهه با امریکا برای کندکردن و اثبات ناکارآمدی راهبرد فشار- تسلیم، ارجگذاری به دانشمندان و استفاده حداکثری از دانش آنها برای توسعه دانش هستهای است. در واقع، ایران برای تقویت موضع خود در مذاکرات، باید از ظرفیتهای مقابله نرم نیز بهره ببرد که یکی از آنها ارتقای توان عملی، عقلانی و تصمیمگیری هستهای است.
این موضوعی است که جبهه امریکایی- صهیونیستی به خوبی آن را درک کرده و برای مقابله با دانش هستهای ایران از فرایندهای موازی، چون حذف دانشمندان از عرصه توانمندسازی هستهای بهره بردهاند، از این رو ایران باید سیاستی شفاف و عملگرایانه در قبال این افراد در پیش بگیرد.
یکی از روشهای موجود، خروج دانشمندان هستهای از حاشیه و برگرداندن آنها به متن برنامه هستهای است. اگر به گفته بسیاری از مسئولان و دولتمردان، اصل و نهاد دانش هستهای ایران در اذهان دانشمندان و متخصصان ایرانی قرار دارد، باید دانشمندان هستهای را در کانون توسعه دانش هستهای قرار داد و خسارت ناشی از حذف فیزیکی آنها به دلیل اجرای برجام که به اخراجشان از چرخه هستهای منجر شد، جبران کرد.
طبق شواهد رسمی و متقن، پس از توافق برجام قویترین نیروهای غنیسازی رسماً از سازمان انرژی اتمی اخراج شدند و دانشمندان کلیدی در صنعت هستهای بالاجبار سر از صنعت فاضلاب درآوردند. به بیان دیگر، ایران برای جلب رضایت طرف امریکایی، تنها به خسارت به تجهیزات هستهای اکتفا نکرد و فراتر از تعهداتش، به حذف فیزیکی دانشمندان پرداخت و آنها را از عرصه هستهای دور کرد.
منبع:>> جوان
انتهای پیام/