به گزارش گروه رسانههای >>خبرگزاری تسنیم، در چندروز گذشته یک کمپین مجازی شکل گرفته است و چهرههای مختلف و سرشناس اینستاگرامی از مخاطبانشان میخواهند که فردی به نام «آیسان اسلامی» را آنفالو کنند؛ چراکه او علاوه بر آنکه همواره در فیلمها و ویدئوهایش ادبیات مبتذلی پر از فحشهای رکیک و زننده دارد به زنان نیز بارها توهین کرده و حتی این آخری پا را فراتر گذاشته و نهتنها ماجرای آزار جنسی سه نفر از اعضای تیم دو و میدانی را آبروریزی نمیداند بلکه از آن به عنوان افتخار ملی نیز یاد میکند. موضوعی که خشم بسیاری از کاربران را برانگیخته است اما هیچکدام از کمپینها و سروصداها انگار که هیچ کارکردی ندارد و پسر بددهن اینستاگرامی حتی قولنج اکانتش هم شکسته نمیشود. آیا این اتفاق تازهای است؟ آیا او اولین بددهنی است که جای آنکه از جامعه مجازی طرد شود در حال جا باز کردن بیشتر است؟ او چه ویژگیهایی دارد که هرکاری دلش هم بخواهد میتواند انجام دهد و کسی از دورش پراکنده نمیشود؟
>>آیسان اولین نسخه نیست، آخری هم نخواهد بود
اگر بخواهیم بددهنی و زنستیزی این کاراکتر اینستاگرامی را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که او نه اولین نسخه است نه آخرین نسخه. نسخه قویتری از او امیر تتلو بود که فراخوانهای اینترنتی و حرفهای ضدزن و ضد جامعهاش به شکل عجیب و غریبی با همراهیهای جدی روبهرو بود، آنقدر که برخی چون بردههای اینترنتی درخواست او برای بغبغو کردن را نیز قبول و رکوردهای کامنتی را در زمان خودشان جابهجا کردند. با اینکه میدانستند در صورت ملاقات با او با آزارهای جنسی و فیزیکی مواجه خواهند شد باز خودشان را در اختیار او قرار میدادند و قطعاً این مراتب پیشرفتهتر از تنها فشار دادن دکمه فالو برای یک کاراکتر اینستاگرامی به مراتب ضعیفتر از تتلو است. البته آیسان نسخههای درجه چندم دیگری هم در اینستاگرام دارد. بسیاری از کاراکترهای اینترنتی از طریق همین فحاشیهای لخت و عور در حال وایرال شدنند و حالا که آیسان توانسته این مسیر را طی کند چرا آنها این کار را انجام ندهند. پس ویروس او همچنان شایع است. مگر نسخههای پیشینی او که حاوی کتککاری در خیابان و زنجیر پارهکردنهای ویدئویی بود با آیسان تفاوت ماهوی جدی داشتند؟ او که نسخه تروتمیزتر و لوکستری از این دست محتواهای چرکین است.
>>بین دنبال کردن و تأیید کردن تفاوت قائل شویم
ما بینندگان فیلم و سریالهایی هستیم که نقش اول آنها یک روانپریش یا قاتل زنجیرهای است. سریال دکستر در 8 فصل دارد یک قاتل زنجیرهای با روکش پلیس را نشانمان میدهد و 96 قسمت هم پیشروی مخاطبان پر از صحنههای خون و خونریزی با ریت بالا پخش کرده است. مستندهای قاتلان زنجیرهای و بسیاری از افراد ضد اجتماع همواره جایگاه خودشان را داشتهاند و مخاطبان زیادی برایشان سر و دست شکانده است. حالا فکر کنید یک فرد ضد اجتماع ولو با نسخه ضعیفتر هر روز دارد به شکل 24 ساعته از خودش فیلم و محتوا تولید و منتشر میکند. محتواهایی که جنبههای داستانی هم دارند. مثلاً یک روز پدرش را گروگان میگیرند او مثل یک سریال جنایی هر لحظه در حال اطلاعرسانی ماجرایی است که تدوین نشده و بیسانسور در اختیار مخاطبش قرار داده است و حواسش بوده که جنبه داستانی خودش را برای ایجاد کنجکاوی همواره نگهدارد. پس مخاطب معمولی چرا غریزی نخواهد یک بدمن اینستاگرامی داستانسرایی دنبال کند؟ حتی اگر شخصیت او مورد تأییدش نباشد.
>>چرا مخاطب باید آیسان اسلامی را آنفالو کند؟
جمعیت 14 میلیونی مخاطبان آیسان اسلامی که او را در اینستاگرام دنبال میکنند از روز اول برای چه او را فالو کردهاند؟ آیا او روز نخست شخصیت فاخری داشته که به مرور زمان با فحاشیهای مختلف تقلیل رفته و به این کاراکتر بددهن دچار شده است؟ آیا او شخصیت مهم و خدمترسانی برای جامعه ایرانی بوده و حالا دیگر نیست و رنگ عوض کرده است؟ اصلاً آیسان اسلامی را به چه آدرسی میشناختیم؟ کاراکتری که ادعا میکند ورزشکار است. پول ربا میدهد. فحاش است. ماشینهای لوکس سوار میشود. چندان اخلاقمدار نیست. آیا او تغییر وضعیت داده است که مخاطب به خاطر تغییر وضعیت او را دیگر دنبال نکند؟ او چه تغییری داشته که از چشم مخاطبش بیفتد؟ جواب این است که هیچ. پس چرا باید کمپین علیه او جواب بگیرد؟ هرچند جامعهشناسان و شخصیتهای فاخر بخواهند با خواهش و تمنا از این جمعیت بکاهند.
>>لذت تماشای با فاصله را جدی بگیرید
بسیاری از مردم علاقهمندند از داخل زندگی آدمهای جنجالی با سبک زندگیهای متفاوت سر در بیاورند. آنها میتوانند نظارهگر از نزدیک اما بیهزینه شخصیتهایی باشند که در دنیای واقعی امکان نزدیک شدن به آنها را ندارند. حتی اگر موافق آنها نباشند. دوست دارند بدانند آنها چه میخورند؟ چه میپوشند؟ چگونه تفریح میکنند و سبک زندگیشان چطوری است. حتی با این تأکید که سبک زندگیشان نمایشی باشد دوست دارند این نمایش مطلوب را بشناسند. اگر این تصویر مطلوبشان باشد هم که این علاقه دنبال کردن افراطی میشود. مثلی هست که میگوید اگر در سینمای هند فیلمی بد تمام شود امکان آتش گرفتن سینما وجود دارد؛ چراکه مردم معتقدند در زندگی دومشان قرار است آنجوری که میخواهند زندگیکنند، برای همین بخشی از این لذت را در دیدن فیلمها میجویند. فیلم آدمهای پولدار و جنس و نوع معاشرتی که مطلوبشان است. چیزی که امثال آیسان اسلامی به خورد مخاطبانشان میدهند.
>>دنبال کنیم بفهمیم چه خبر است
کاراکتری چون آیسان اسلامی با لشکر 14میلیونی خود سوار بر الگوریتم اینستاگرام است. او تولیدکننده قدرتمند ویدئوهایی است که در شبکه دیده میشوند و حتی در آن مؤثر هستند و خصلت خدایگانی دارند. قطعاً دنبال کردن چنین کاراکتر مؤثری به عنوان یکی از خدایگانهای شبکههای اجتماعی برای مخاطبانی که میخواهند رصدگران و باخبران همیشگی در چنین فضایی باشند مسئلهای جدی است. آنها میخواهند تأثیر او را بیواسطه درک کنند و از مطلعان همیشگی در شبکه اجتماعی باشند. در معرض جنجالهای ساختگی و اخباری که از او میرسد باشند چون او را یکی از اینفلوئنسرهای جدی در این فضا میدانند و معتقدند او را باید دنبال کرد. پس طبعا در این ماجراها کمپینهای اخلاقمدارانه کارکرد چندانی برای چنین شخصیتهایی نخواهد داشت.
منبع: >>فرهیختگان
انتهای پیام/