یکشنبه، 18 خرداد، 1404

«منطقه سیگار آزاد»؛ راهکاری برای پاکسازی دانشگاه‌ها|گزارش

>>گروه دانشگاه >>خبرگزاری تسنیم-زینب امیدی: در کشور ما، قانون «کنترل و مبارزه با دخانیات در اماکن عمومی» از سال 1385 توسط مجلس تصویب شده و دانشگاه‌ها سال‌هاست الگویی به‌نام «دانشگاه بدون دخانیات» را در شعارها و برنامه‌های رسمی خود دنبال می‌کنند.

نمونه بارزش دانشگاه تهران است که در برنامه راهبردی پنج‌ساله خود به صراحت بر ایجاد محیط دانشگاهی سالم، تدوین و اجرای سیاست‌های منع مصرف و تبلیغ دخانیات و حتی ممنوعیت خرید و فروش محصولات دخانی تا شعاع 500 متری دانشگاه تأکید کرده است.

همانطور که سعید حبیبا (معاون دانشجویی دانشگاه تهران) در سال 1400 مطرح کرد، پیگیری قطع مصرف دخانیات و تهیه خط مشی‌های شفاف در دستورکار قرار داشته است. با این حال، تصویری که از فضای واقعی دانشگاه‌ها مقابل چشم هر ناظر قرار می‌گیرد، با این اهداف فاصله معناداری دارد. کافی است ساعاتی را در حیاط دانشگاه‌هایی مانند شریف بگذرانید تا حلقه‌های دود سیگار و عادی‌سازی مصرف دخانیات را فراگیرتر از آنچه در آیین‌نامه‌ها و مصوبات نوشته شده است، بیابید؛ واقعیتی که نشان می‌دهد راه دانشگاه‌ها برای تبدیل شدن به فضای سالم و عاری از دخانیات، هنوز به عزم جدی‌تر اجرایی، سیاست‌های مؤثرتر و همدلی همه‌جانبه نیاز دارد.

مصرف سیگار و مواد مخدر و روان‌گردان طی یک دهه اخیر به یکی از پرچالش‌ترین دغدغه‌های حوزه سلامت و سیاست اجتماعی در فضای دانشگاهی ایران بدل شده است؛ پدیده‌ای که نه فقط ابعاد فردی و پزشکی، بلکه پیامدهایی در حوزه‌های فرهنگی، تحصیلی و حتی امنیت اجتماعی را به همراه دارد.

با گسترش سبک زندگی شهری، افزایش فشارهای روانی و تحصیلی، رشد دسترسی به انواع مواد و ضعف نسبی الگوهای پیشگیری، رفتارهای پرخطر مرتبط با مصرف مواد در میان دانشجویان ابعاد تازه‌ای یافته است. نتایج طرح‌های ملی، پژوهش‌های دانشگاهی و گزارش‌های بین‌المللی در سال‌های اخیر، روندی افزایشی یا دست‌کم تثبیت‌شده برای انواع محصولات دخانی (سیگار، قلیان و ویپ) و همچنین برخی مواد محرک و دارویی را در این قشر گزارش کرده‌اند.

در این میان، سیاست‌های کنترلی عمدتاً بر ممنوعیت استوار بوده و کمتر به راهبرد کاهش آسیب و آموزش مستمر توجه شده است؛ همین موضوع شکاف میان وضعیت موجود و اهداف ترسیم‌شده سلامت دانشجویی را بیشتر کرده است. این گزارش می‌کوشد با نگاهی آماری ـ تحلیلی به ابعاد، ریشه‌ها، پیامدها و راهکارهای مصرف مواد و سیگار در دانشگاه‌های کشور بپردازد و توصیه‌های سیاستی مبتنی بر شواهد جهانی و واقعیات ایران ارایه دهد.

>>*آمار و وضعیت موجود مصرف دخانیات در دانشگاه‌ها تا پایان سال 1402

طبق پیمایش ملی سلامت دانشجویان وزارت بهداشت (1402)، بین 10 تا 21 درصد دانشجویان کشور مصرف‌کننده سیگارند(حدود 15٪ متوسط کشوری). این طیف گسترده، نشان‌دهنده تفاوت‌های منطقه‌ای، جنسیتی و رشته‌ای در الگوهای مصرف است. جزئیات بیشتر این پیمایش نشان می‌دهد که نرخ مصرف سیگار در دانشجویان پسر به مراتب بالاتر از دانشجویان دختر است، هرچند فاصله جنسیتی در حال کاهش است. دانشجویان رشته‌های هنری و علوم انسانی تمایل بیشتری به مصرف سیگار نسبت به دانشجویان رشته‌های فنی و پزشکی نشان می‌دهند. مصرف قلیان که به دلیل ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی، به نوعی «نرمالیزه» شده است، تا 30 درصد برآورد شده است. این آمار شامل مصرف‌کنندگان هرچند وقت یک‌بار و مصرف‌کنندگان منظم است.

قلیان در جمع‌های دوستانه و محیط‌های تفریحی دانشگاهی و اطراف آن به وفور یافت می‌شود و دسترسی به آن بسیار آسان است. سیگار الکترونیک (ویپ) نیز با وجود نوظهور بودن، بین 5 تا 9 درصد در میان دانشجویان رواج یافته است.

این محصول که غالباً با ادعای ضرر کمتر به بازار عرضه می‌شود، به سرعت در حال جذب کاربران جدید، به ویژه در میان نسل جوان و زنانی است که تمایل کمتری به مصرف سیگار سنتی دارند.

نکته قابل توجه این است که شکاف جنسیتی مصرف سیگار و قلیان در حال کاهش است و سهم دانشجویان دختر مصرف‌کننده به 6 تا 14 درصد در برخی مراکز و دانشگاه‌ها رسیده است. این روند، زنگ خطری برای سلامت جامعه زنان در آینده نزدیک محسوب می‌شود. عوامل اجتماعی، فرهنگی و حتی نوع مواجهه با استرس‌ها و فشارهای تحصیلی، در این روند نقش ایفا می‌کنند.

>>مواد مخدر سنتی و محرک‌ها

مصرف مواد مخدر سنتی (تریاک، حشیش و ...) همچنان زیر 3 درصد است که نشان‌دهنده پایین بودن شیوع این مواد در مقایسه با سایر مواد است. این امر احتمالاً به دلیل آگاهی بیشتر دانشجویان از پیامدهای سنگین قانونی و اجتماعی این مواد است. با این حال، مصرف برخی مواد روان‌گردان نوظهور مانند "گُل" (ماری‌جوانا) به حدود 4 تا 7 درصد رسیده است.

"گُل" به دلیل دسترسی آسان‌تر، باورهای غلط درباره بی‌ضرر بودن آن و تأثیرات کوتاه‌مدت آن بر آرامش یا افزایش تمرکز (تصور نادرست)، در میان دانشجویان محبوبیت پیدا کرده است. این ماده اغلب در جمع‌های دوستانه و در فضاهای غیررسمی مصرف می‌شود.

علاوه بر این، سوءمصرف داروهای غیرمجاز یا نسخه‌ای (مانند ریتالین، ترامادول، یا داروهای آرام‌بخش بدون نسخه) به 6 تا 12 درصد رسیده است. این داروها غالباً برای افزایش تمرکز در زمان امتحانات، کاهش اضطراب یا مقابله با افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرند. خطرات سوءمصرف این داروها، از جمله اعتیاد و عوارض جانبی جدی، اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

نکته نگران‌کننده این است که در خوابگاه‌ها و محیط‌های کم‌نظارتی (مانند برخی خانه‌های دانشجویی یا پاتوق‌های خارج از دانشگاه)، این ارقام به طور قابل توجهی بالاتر برآورد می‌شود. نبود نظارت کافی و وجود شبکه‌های غیررسمی توزیع، این محیط‌ها را به بستری برای افزایش شیوع مصرف تبدیل کرده است.

>>*دسترسی، نظارت و حمایت

مطالعات پیمایشی و گزارش‌های دانشجویی نشان می‌دهد که دسترسی به سیگار، قلیان و برخی مواد محرک، به‌ویژه در نزدیکی خوابگاه‌ها و فضاهای دانشجویی، نسبتاً آسان است. دکه‌های روزنامه‌فروشی، سوپرمارکت‌ها، کافه‌ها و حتی دست‌فروشان، به سادگی سیگار و تنباکو قلیان را عرضه می‌کنند و نظارت بر فروش به افراد زیر 18 سال یا دانشجویان بسیار ضعیف است. 

همچنین، شبکه‌های غیررسمی و ارتباطات دانشجویی، راه را برای دسترسی به مواد روان‌گردان مانند "گُل" یا داروهای سوءمصرفی هموار می‌سازند. مکانیزم‌های کنترلی فعلی همچنان اثربخشی محدودی دارند. نبود گشت‌های نظارتی کافی در اطراف دانشگاه‌ها و خوابگاه‌ها، ضعف در اجرای قوانین ممنوعیت فروش مواد دخانی و مواد مخدر به دانشجویان، و عدم برخورد قاطع با مراکز توزیع در نزدیکی محیط‌های دانشگاهی، از جمله دلایل این اثربخشی محدود است.

محرمانگی و ملاحظات اجتماعی هم تحویل خدمات حمایتی و مشاوره‌ای را دشوارتر کرده است. دانشجویان اغلب از ترس قضاوت، برچسب‌خوردن یا تبعات تحصیلی و انضباطی، از مراجعه به مراکز مشاوره و خدمات ترک خودداری می‌کنند. این ترس از افشای اطلاعات و عدم تضمین محرمانگی، به مانعی جدی در مسیر ارائه کمک‌های تخصصی تبدیل شده است. بسیاری از دانشجویان به جای مراجعه به مراکز رسمی، ترجیح می‌دهند با دوستان یا هم‌ترازان خود مشورت کنند که غالباً راهکار درستی را ارائه نمی‌دهند.

>>*چالش‌های مدیریتی و خلاء سیاستی

قوانین و دستورالعمل‌های مرتبط با ممنوعیت مصرف دخانیات و مواد مخدر در محیط‌های دانشگاهی وجود دارند، اما اجرای آن‌ها غالباً با ضعف و عدم قاطعیت مواجه است. علاوه بر این، نبود هماهنگی مؤثر میان وزارت علوم، وزارت بهداشت، ستاد مبارزه با مواد مخدر، نیروی انتظامی و خود دانشگاه‌ها، به ایجاد جزیره‌های کاری و عدم اجرای یکپارچه سیاست‌ها منجر می‌شود. هر نهاد رویکرد خود را دارد و این عدم هم‌افزایی، اثربخشی اقدامات را کاهش می‌دهد.

مراکز مشاوره دانشجویی در بسیاری از دانشگاه‌ها یا فاقد نیروی متخصص کافی هستند یا ظرفیت پاسخگویی به حجم بالای مراجعات را ندارند. خدمات مشاوره‌ای غالباً محدود به مشاوره فردی است و برنامه‌های گروه‌درمانی یا کارگاه‌های آموزشی پیشگیرانه به ندرت برگزار می‌شوند. همچنین، عدم وجود مشاوران با تخصص کافی در حوزه اعتیاد و کاهش آسیب، این ضعف را تشدید می‌کند. دانشجویان نیازمند دسترسی آسان، محرمانه و بدون قضاوت به خدمات تخصصی هستند.

همچنین  سیاست‌های غالب در ایران، عمدتاً بر «ممنوعیت» و «برخورد» استوار است. در حالی که رویکرد کاهش آسیب (Harm Reduction) که بر کاهش پیامدهای منفی مصرف مواد تمرکز دارد (نه صرفاً ریشه‌کنی کامل)، می‌تواند در کنار رویکردهای پیشگیرانه و درمانی، نقش مهمی ایفا کند. این رویکرد شامل اقداماتی مانند ارائه سرنگ‌های تمیز، اطلاع‌رسانی دقیق درباره خطرات مواد، و ارائه خدمات ترک آسان و بدون قضاوت است. عدم پذیرش و اجرای این رویکرد در سطح سیاست‌گذاری، منجر به از دست رفتن فرصت‌های طلایی برای کمک به مصرف‌کنندگان می‌شود.

>>*نمونه تجربیات موفق جهانی

بسیاری از دانشگاه‌های غربی، علاوه بر برنامه‌های پیشگیرانه، بر رویکرد کاهش آسیب تأکید دارند. این به معنای در دسترس قرار دادن اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه درباره مواد، ارائه خدمات مشاوره و روان‌درمانی رایگان و محرمانه، و تسهیل دسترسی به مراکز ترک اعتیاد بدون هیچ‌گونه انگ و قضاوت است. این دانشگاه‌ها معتقدند که کاهش آسیب، جان مصرف‌کنندگان را نجات داده و راه را برای ترک نهایی آن‌ها هموار می‌کند. در بسیاری از دانشگاه‌های دنیا، مناطق "بدون دود" (Smoke-Free Zones) و "بدون مواد" به طور جدی اجرا می‌شوند. این مناطق نه تنها در داخل ساختمان‌ها، بلکه در تمامی محوطه دانشگاه، خوابگاه‌ها و حتی فضاهای سبز اطراف دانشگاه را شامل می‌شود. این سیاست با هدف حفظ سلامت و حقوق غیرمصرف‌کنندگان از استنشاق دود دست دوم و ایجاد محیط سالم برای همه دانشجویان صورت می‌گیرد. نقض این قوانین معمولاً با جریمه‌های مالی یا اقدامات انضباطی مواجه می‌شود.

در انگلستان، به جای ممنوعیت مطلق، رویکرد "کاهش آسیب" (Reduction Harm )در مورد دخانیات بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این به معنای این است که هدف اصلی، ریشه‌کن کردن کامل مصرف نیست، بلکه کاهش مضرات آن برای فرد و جامعه. 2007 سال در که" Smoke-Free England" قانون :Smoke-Free England قوانین به تصویب رسید، استعمال دخانیات را در تمامی فضاهای بسته عمومی و محل‌های کار ممنوع کرد.

این قانون، بر خالف برخی کشورها که ممنوعیت‌های وسیعتری دارند، به فضاهای باز توجه کمتری نشان داد. در بسیاری از دانشگاه‌ها و اماکن عمومی انگلستان، با وجود ممنوعیت در فضاهای بسته، مناطق مشخصی به عنوان "Zones Smoking "یا "Areas Smoking Designated "در فضاهای باز تعیین شده‌اند. این مناطق معمولا دور از ورودی‌ها، پنجره‌ها و مسیرهای اصلی تردد قرار دارند و دارای سطل‌های مخصوص خاکستر سیگار هستند. افرادی که در خارج از این مناطق سیگار می‌کشند، مشمول جریمه‌های نقدی می‌شوند.

>>*از منطقه پاک تا خط مشی حمایتگر/ توصیه‌های اجرایی برای دانشگاه‌ها

در مورد خوابگاه‌ها، رویکردها متفاوت است. بسیاری از دانشگاه‌ها در انگلستان، استعمال سیگار در داخل اتاق‌ها و فضاهای بسته خوابگاه را به طور کامل ممنوع کرده‌اند، اما در برخی از خوابگاه‌های قدیمی‌تر یا در محوطه بیرونی آنها، فضاهای مشخصی برای سیگار کشیدن در نظر گرفته شده است. این سیاست با هدف حفظ آرامش و سالمت ساکنان غیرسیگاری و همچنین کاهش ریسک آتشسوزی صورت میگیرد. نکته کلیدی در مدل انگلستان، محدودسازی مصرف به فضاهایی است که از پیش تعریف شده‌اند و به طور واضح عالمت‌گذاری شده‌اند. این امر به افراد سیگاری یک مکان قانونی برای مصرف می‌دهد و در عین حال، حق تنفس هوای پاک برای افراد غیرسیگاری را تضمین می‌کند.

در آمریکا و کانادا نیز ، به دلیل ساختار فدرال و استقالل دانشگاه‌ها، تنوع زیادی در سیاست‌های کنترل دخانیات وجود دارد. از دانشگاه‌های کاملا "Free-Smoke" (بدون هیچ گونه فضای مجاز سیگار) تا دانشگاه‌هایی که" Designated Smoking Areas" دارند. در سال‌های اخیر، موجی از دانشگاه‌ها در آمریکا و کانادا به سمت تبدیل شدن به "%100 Free-Tobacco Campuses "یا "Campuses Free-Smoke "حرکت کرده‌اند. این به معنای ممنوعیت کامل تمامی محصولات دخانی شامل سیگار، سیگار الکترونیکی، قلیان، و... در تمامی فضاهای دانشگاهی، داخل ساختمان‌ها، محوطه بیرونی، پارکینگ‌ها و حتی خودروهای شخصی در پارکینگ دانشگاه می‌شود.

در برخی دانشگاه‌ها، در کنار ممنوعیت، برنامه‌های تشویقی و حمایتی نیز اجرا می‌شود. برخی سازمان‌ها، در حمایت از برنامه‌های ترک سیگار، مشاوره‌های رایگان، کمک‌های مالی برای دارودرمانی و نیکوتیندرمانی، و برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای دانشجویان و کارکنان اقدام می‌کنند. این برنامه‌ها بر این ایده استوارند که ترک سیگار یک فرایند پیچیده است و نیازمند حمایت‌های چندجانبه است.

در دانشگاه‌هایی که ممنوعیت مطلق ندارند، فضاهای مشخصی به عنوان "Smoking Zones "تعریف می‌شوند. این مناطق معموالً دور از ورودی‌ها، خوابگاه‌ها و مناطق پرتردد قرار دارند. این فضاهای مشخص، به سیگاری‌ها امکان می‌دهند که بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران، سیگار بکشند. فلسفه اصلی پشت این مدل‌ها، "کاهش آسیب" است. به جای تلاش برای ریشه‌کن کردن کامل یک عادت که از بین بردن آن بسیار دشوار است، تلاش می‌شود تا پیامدهای منفی آن به حداقل رسانده شود. این رویکرد به معنای احترام به آزادی فردی در انتخاب، اما با محدودیت‌هایی است که حقوق جمعی را حفظ کند. این مدل‌ها تلاش می‌کنند تا از انزوای اجتماعی سیگاری‌ها جلوگیری کرده و آنها را به سمت استفاده از فضاهای مشخص و یا حتی ترک سیگار هدایت کنند.

در حقیقت ایجاد محیط مستقل سیگار به جای آزادی کامل یا ممنوعیت مطلق، موثرترین سیاست با تاکید بر همزمانی احترام به حقوق غیرسیگاری‌ها و مدیریت مصرف است. چیزی که هفته گذشته دانشگاه شریف همزمان با روز جهانی دخانیات در روزنامه خود آن را منتشر و خواستار اجرای آن شد.  

>>*حقوق غیرسیگاری‌ها؛ سراب محیط دانشگاهی پاک یا افق پیش رو؟

فضای دانشگاه شریف، با همه نوسانات آب وهوایی و تحولات اجتماعی، رایحه‌ای ثابت دارد: بوی آلودگی آمیخته به سیگار. این جمله شاید اغراقآمیز به نظر رسد، اما برای بسیاری از دانشجویان، اساتید و کارمندان، بوی سیگار در راهروها، ورودی ساختمان‌ها، محوطه سبز و حتی گاهی در سرویس‌های بهداشتی، به یک تجربه روزمره تبدیل شده است. این رایحه نه تنها آزاردهنده است، بلکه به وضوح نشاندهنده نقص در اجرای سیاست‌های سلامت عمومی و مدیریت محیطی دانشگاه است. سیگار کشیدن در محیطهایی که محل تردد عمومی و تجمع دانشجویان است، به طور مستقیم بر کیفیت هوای تنفسی افراد غیرسیگاری تأثیر می‌گذارد و ریسک ابتلا به بیماری‌های مرتبط با دود دست دوم را افزایش می‌دهد.

این مسئله نه تنها یک موضوع بهداشتی، بلکه یک چالش اجتماعی و فرهنگی نیز هست که به تعارض میان آزادی‌های فردی و حقوق جمعی می‌انجامد. سیاست‌های غالب مدیریتی تا امروز عمدتاً مبتنی بر رویکردهای موقتی و مقطعی نظیر ممنوعیت یا نادیده گیری مقطعی بوده و کمتر به صورت ساختاری به حل مسأله توجه شده است. در طول سالیان متمادی، دانشگاه شریف رویکردهای مختلفی را در قبال مصرف سیگار اتخاذ کرده است.

از نصب تابلوهای «سیگار کشیدن ممنوع» در نقاط مختلف، تا تذکرات شفاهی توسط حراست یا مسئولین مربوطه، و گاهی نیز نادیده گرفتن کامل مسئله در برهه‌هایی خاص. این رویکردها، که اغلب واکنشی و نه پیشگیرانه بوده‌اند، نتوانسته‌اند به ریشه‌های این معضل بپردازند. ممنوعیت صرف، بدون ارائه جایگزین یا آموزش، اغلب به مقاومت و دور زدن قانون منجر می‌شود. نادیده گرفتن مسئله نیز به معنای چشم پوشی از حقوق بخش بزرگی از جامعه دانشگاهی است که از دود سیگار آزار می‌بینند و این امر می‌تواند به تدریج به عادی‌سازی مصرف سیگار در فضاهای نامناسب و گسترش آن منجر شود. نبود یک برنامه جامع، مستمر و چندوجهی، یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت سیاست‌های پیشین بوده است.

>>در آخر...

سیگار، نه فقط یک عادت فردی، که به مرور به بخشی از هویت و خاطره جمعی بخشی از بدنه دانشگاه بدل شده و ریشه‌های آن در بستر اجتماعی و روانی عمیق‌تر است.

برای بسیاری از دانشجویان، به ویژه در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا، سیگار کشیدن به عنوان یک راهکار برای مقابله با استرس‌های تحصیلی، فشار رقابتی، شب‌زنده‌داری‌های طولانی و تنهایی‌های دانشجویی مطرح است.

همچنین، محافل دوستانه و گفتگوهای عمیق دانشجویی نیز گاهی با حضور سیگار شکل می‌گیرد که باعث تقویت این عادت می‌شود. این امر به تدریج سیگار را به عنصری جدایی‌ناپذیر از سبک زندگی دانشجویی برخی افراد تبدیل کرده است. این مسئله به خصوص در خوابگاه‌ها و اطراف دانشکده‌ها که پاتوق‌های دانشجویی محسوب می‌شوند، بیشتر دیده می‌شود.

بنابراین، هرگونه سیاستی در این زمینه باید ابعاد روانشناختی و اجتماعی این پدیده را در نظر بگیرد و تنها بر ابعاد فیزیکی و ظاهری آن تمرکز نکند. در مجموع، مسأله مصرف سیگار در دانشگاه‌هایی مثل شریف، یک چالش چندبعدی است که ابعاد بهداشتی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و مدیریتی دارد. نادیده گرفتن یا برخورد سطحی با آن، نه تنها به حل مشکل کمکی نمی‌کند، بلکه می‌تواند به نارضایتی، تعارض و تضعیف سلامت عمومی در محیط دانشگاه منجر شود. لذا، نیاز به یک رویکرد جامع، مبتنی بر شواهد علمی و تجارب جهانی، برای مدیریت این پدیده بیش از پیش احساس می‌شود.

پدیده سیگار در محیط‌های دانشگاهی ، نه یک مسئله ساده، بلکه متاثر از عادات رفتاری ریشه‌دار، فشار روانی ناشی از محیط‌های آکادمیک رقابتی، و خلاهای ساختاری در مدیریت و نظارت است. صرفاً تاکید بر ممنوعیت، همانطور که تجارب گذشته و پژوهش‌های داخلی نشان می‌دهند، نه تنها به حل مشکل کمکی نمیکند، بلکه می‌تواند به انحراف مصرف به فضاهای پنهان‌تر و ایجاد احساس مقاومت در برابر قوانین منجر شود. حرکت به سمت رویکرد کاهش آسیب با تمرکز بر «منطقه سیگار آزاد» و اقدامات تدریجی حمایتگر، علاوه بر احترام به قانون و حقوق اکثریت، راهی واقع‌گرایانه و منطبق با تجارب جهانی پیش رو می‌گذارد. این رویکرد بر این باور است که نمی‌توان یک شبه عادتی ریشه‌دار را از بین برد؛ بلکه باید با برنامه‌ریزی هوشمندانه و گام به گام، به سمت کاهش آسیب‌ها و ارتقاء سلامت حرکت کرد.

انتهای پیام/

12 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها