>>خبرگزاری تسنیم، رشت، درست زمانی که جنگلهای سر به فلک کشیده شمال کشور و منابع طبیعی گیلان از شر جنگلخواران و سودجویان در رنج و عذاب بود و صدای دلخراش ابزارهای برقی قاچاقچیان، گوش جنگل و موجوداتش را آزار میداد و در سوی دیگر برخی شرکتهای تولیدی بزرگ استان با تمام تجهیزات سالها در سایه بیتدبیریها خاک میخورد؛ صدای رسای سید ابراهیم رئیسی، خادمالرضا، پیگیریهای مجدانه و خستگیناپذیری او در راه حفظ و محافظت از انفال و اموال عمومی بارقه امیدی را در دل مردمان این دیار روشن و اضطراب جدی به آسیبزنندگان منابع طبیعی و مفسدین اقتصادی وارد کرد.
خادمالرضایی که نورانیت حرم رضوی در چهرهاش هویدا بود و پس از سالها کسب تجربه، دست تقدیر او را از آستان قدس بر منصبِ رئیس دستگاه قضا نشانده بود اما نیامده بود که تنها بر صندلیاش تکیه بزند بلکه خود را خادم مردم و همچنان همه دارایی و زندگیاش را مدیون امام رضا میدانست.
ماهها بعد، خبر مقابله با تعدادی از رانتخواران و مفسدان اقتصادی کشور، اعتماد عمومی را افزایش و به میزانِ محبوبیت او در بین مردم افزود؛ او دیگر به قلب مردم نفوذ کرده بود و این محبت و اعتماد روز به روز بیشتر میشد؛ در مقام رییس دستگاه قضا به استانها سفر میکرد و پای درد و دل مردم، محرومان و حتی تولیدکنندگان مینشست؛ در سفر به استانها گاهاً مطالباتی که به دولتمردان مربوط میشد را نیز به او ارجاع میدادند و او هم قول مساعد برای رساندنِ مطالبات مردم میداد.
گیلانِ زیبا هم که سالها درد انباشت زباله، پسماند، جنگلخواری و زمینخواری، آلودگی تالاب و مشکلات زیرساختی را فریاد میکشید؛ اینبار برای میزبانی از رییس دستگاه قضا آماده میشد تا با او از رنجهایش بگوید؛ از فقر پنهانشده پشت سرسبزی جنگلها، شالیزارها و منابع طبیعی دلانگیزش؛ او هم به این دعوت پاسخ داد و در بهمن سال 1399 در مقام رییس دستگاه قضا وارد گیلان شد.
سرکشی و بازدید از کارخانههای تعطیلشده رشت جزو اولین برنامههای شهید رییسی در سفر به گیلان بود؛ یکی از کارخانجاتی که در سفر نخست، دستور رفع مشکلاتش را داد؛ کارخانه صنایع پوشش رشت بود.
کارخانه پوشش رشت که روزی مجهزترین و بزرگترین کارخانه نساجی خاورمیانه و مأمن امنی برای توسعه سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال در استان بود، اما متأسفانه قربانی واگذاری غیراصولی شد و بیش از 3 هزار کارگر آن بیکار شدند؛ همزمان با واگذاری بدون ضابطه به بخش خصوصی در سال 1383، برف سنگین گیلان هم آسیبهای فراوانی به این کارخانه وارد کرد و عملاً این غول تولیدی شمال کشور را زمینگیر کرد.
در روزهایی که سرنوشت این کارخانه در هالهای از ابهام قرار گرفته بود؛ شهید رئیسی بهعنوان رئیس قوه قضاییه در جریان سفر استانی خود به گیلان، از این کارخانه بازدید کرد و دستوراتی برای احیای تولید در این کارخانه و تحت تعقیب و کیفر قرار دادن عاملان تعطیلی آن صادر کرد.
شهید رییسی که از وضعیت فاجعهبار این کارخانه متعجب شده بود، تأکید کرد که ماشینآلات و دستگاههای این کارخانه هر چه سریعتر باید نصب و فعالیت آن آغاز شود؛ شهید رئیسی از اینکه عدهای در سال 83، بارش برف را بهانه قرار داده و فاجعه بزرگی را متوجه بیتالمال کردند، ابراز تأسف کرد و گفته بود: «سودجویان، این کارخانه را تخریب کردند تا بتوانند از زمین آن استفاده کنند، در هیچ جای کشور چنین وضعیتی ندیده بودم؛ اینجا بیشتر شبیه مناطق جنگزده است و ثروت ملی آن به تاراج رفته است.».
در ادامه مسئولان دادگستری گیلان را موظف به پیگیری مجدانه این موضوع و رفع همه موانع حقوقی و قضایی کارخانه کرد و گفت: «حتی یک روز هم نباید توقفی صورت بگیرد و نتایج را به اطلاع مردم برسانید؛ مردم باید هرچه سریعتر ببینند که تولید در این کارخانه دوباره به راه افتاده است.»
این دستور قاطعانه او، چشمان ناامید بسیاری از بازماندگان این کارخانه پرآوازه و مظلوم را روشن ساخت؛ همه امیدوار شده و منتظر خبرهای خوب از سوی دستگاه قضا بودند تا اینکه خبر بازداشت متخلفان تعطیلی صنایع پوشش و رشت الکتریک روزنههای امید در دل همگان انداخت زیرا شاهد عزم جدی دستگاه قضا برای مانعزدایی از جریان تولید بودند.
البته صنایع پوشش تنها قربانی واگذاریهای غیراصولی و بیتدبیریها نبود؛ کارخانه رشت الکتریک هم با کارگرانش دل پر غصهای داشت؛شرکت رشت الکتریک هم طی سالهای متمادی، 112 محصول الکتریکی را تولید و ضمن توزیع در سراسر کشور، به سایر کشورها صادرات داشت و حدود 2 هزار کارگر در آن اشتغال داشتند و متأسفانه این شرکت هم در سال 1382 با بیش از 500 دستگاه ماشینآلات در حال کار و 12 هکتار زمین و حدود 30 هزار مترمربع زیربنا به بخش خصوصی واگذار شد اما خریداران بهجای احیا و رونق تولید در آن، ضایعات این کارخانه را فروخته و کارخانه تعطیل را کردند.
بغض رییسی با دیدن وضعیت کارخانه رشت الکتریک شکست
شهید رئیسی در جریان سفر به استان گیلان از کارخانه رشت الکتریک نیز بازدید و پای صحبت تعدادی از کارگران سابق این کارخانه نشست؛ وی پس از بازدید، در جلسه شورای اداری استان گیلان با اشاره به وضعیت شرکت رشت الکتریک گفت: «شرکت رشت الکتریک، نگین انگشتری تولید در استان گیلان بود، اما اکنون به تلی از خاک تبدیل شده است. من در بازدیدی که صبح امروز از منطقهای که این کارخانه در آن واقع شده بود داشتم، پای صحبت مردم نشستم و پس از آن، رئیس دادگستری استان گیلان را مکلف کردم با بکارگیری یک تیم قضایی مجرب با فوریت و به سرعت وضعیت شرکت رشت الکتریک را پیگیری کند و نحوه برخورد با متخلفان و کیفر آنها را به اطلاع مردم برساند و هیچ مانعی نباید در مقابل کار پیگیری وضعیت شرکت رشت الکتریک باشد»
در کمتر از سه ماه از دستور و تأکیدات رئیس قوه قضاییه، سید مهدی فلاح میری، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان از بازداشت متهمان اصلی پرونده کارخانه رشت الکتریک ایران خبر داد.
فعالان رسانه استان هرگز آن صدای رسا و کوبنده در سالن دادگستری استان گیلان که برای مردم گیلان، دلگرمکننده و آواری بر سر مفسدین اقتصادی بود را فراموش نمیکنند؛ سخنرانی که حقیقتاً شایسته تحسین بود. از صدایش مشخص بود که نیامده بود که وعده بدهد بلکه آمده بود مرهمی باشد برای آلام استان؛ خستگیناپذیری در صدا و چهره نورانیاش موج میزد و نهتنها برای مردم و اصحاب رسانه بلکه برای مدیران استان هم مایه دلگرمی بود.
یک سال گذشت؛ آیتالله رئیسی سال 1400 اینبار در قامت رییس جمهورِ ایران وارد استان گیلان و بلافاصله راهی شرکت صنایع پوشش شد و از بخشهای مختلف این مجموعه بازدید کرد اما اینبار با پیشرفت چشمگیر این واحد تولیدی و راهاندازی مجدد آن مواجه شد و از همت و پشتکار دستاندرکاران برای احیا و رونق تولید قدردانی کرد.اما در حقیقت پیگیریهای مجدانه خودش بود که پس از سالها چرخهای تولید را در این واحد تولیدی به حرکت درآورده بود.
در این سفر بیش از 5 هزار میلیارد تومان اعتبار برای تکمیل پروژههای زیرساختی استان در حوزههای مختلف تخصیص داده شد؛ تأمین اعتبار راهآهن رشت-آستارا و اتصال کریدور شمال-جنوب به بندر کاسپین، اختصاص بودجه به پروژههای پسماند، بهویژه بحران سراوان رشت، تجهیز و توسعه تعدادی از بیمارستانهای استان و اعتبار ویژه برای بازسازی آببندانها و کارخانجات چای و برنج از جمله اقدامات ارزشمندی بود که در این سفر دنبال شد.
بهگفته استاندار وقت گیلان؛ در دولت سیزدهم، طی دو سال، بیش از 105 طرح با پیشرفت فیزیکی بالای 70 درصد به بهرهبرداری رسید؛ رقمی که در مقایسه با دولتهای قبل بیسابقه بود.
گیلانیان در حسرت دیدار مجدد خادم جمهور
روزها و ماهها سپری شد؛ زمستان 1402 هم میرفت که جای خودش را با بهار عوض کند؛ گیلانیان در انتظار سفر دوم رییس جمهور بودند؛ از گوشه و کنار شنیده بودند که بهزودی به گیلان سفر خواهد کرد، درست در روزهایی که برای استقبال باشکوه آماده میشدیم و بهار طبیعت زیباتر از همیشه در حال دلربایی بود، خبر سقوط بالگرد حامل رییس جمهور محبوب و همراهانش، یک ایران را در شب ولادت امام رضا(ع) عزادار کرد.
هرچند عمق فاجعه پذیرفتنی و قابل تحمل نبود اما واقعیت داشت؛ آنهم در ایامی که آماده استقبال از رییس جمهور و هیئت همراهش میشدیم؛ بسیاری از طرحها و پروژهها در استان انتظار قدومش و صدای دلگرمکننده او را میکشیدند؛ هنوز تصاویر آخرین سفری که رییس جمهورِ شهید و اعضای هیئت دولت به گیلان داشتند در صفحات ذهنم هست و یادآوریاش داغ دل را بیشتر میکند، مگر میشود باور کرد رفتنت را؟ کوهها و ارتفاعاتی که تو را برای همیشه از این مردم گرفت از اینپس سرافکندهتر و شرمندهتر خواهند بود.
در اولین سفرش به گیلان بهعنوان رئیس جمهور، شرایط کرونایی مانع برگزاری اجتماع بزرگ مردمی شد و او از این بابت ابراز شرمندگی کرد و گفت: «امیدواریم دفعه بعد با بهتر شدن اوضاع کرونایی با مردم ولایی، شهیدپرور و انقلابی گیلان دیدار داشته باشیم.»؛ او به تهران بازگشت و کرونا هم با اقدامات اساسی دولتش در زمینه تأمین و تولید واکسن، مهار شد.
سالها از آن روزها به امید دیدار مجدد گذشت؛ در ماههای آخر عمرش که استقبال گرم مردم استانهای مختلف را در قاب تلویزیون میدیدیم، منتظر بودیم تا این حماسهِ حضور را در گیلان با استقبال از رییسجمهور محبوب رقم بزنیم و لذا همهچیز مهیا شده بود غافل از اینکه او آخرین سفر استانیاش را در تبریز به پایان میرساند و پرواز تا بینهایت خواهد داشت.
حال یکسال هم از آن شب پر از واهمه و استرس گذشته و بهار طبیعت به 30 اردیبهشت 1404 رسیده است؛ این روزها مراسمات اولین سالگرد شهادت آیتالله رییسی در مناطق مختلف استان گیلان با شور و حال ویژهای برگزار میشود؛ پشت همه تریبونها، جایگاهها و جلسات و نشستها، سخن از سادهزیستی، از خودگذشتگی شهید جمهور برای مردم در میدان خدمت است؛ حتی آنان که در دوران حیاتش، زحمات و تلاش ستودنیاش را زیر سوال میبردند امروز شرمندهتر از هر زمانی هستند و زبان به ستایش و تحسین باز میکنند و میگویند حیف شد.
آری ویژگیهای نمونه و بارز شخصیتی شهید رئیسی اینروزها بیش از هر زمان دیگری سر زبانها، سرتیتر رسانهها و روزنامههاست اما حسرتی عمیق در سینهها باقی میگذارد که جانگداز، فراموشنشدنی و شاید هم درس عبرت روزگار باشد؛ کاش تا زمانیکه فرصت هست قدردان انسانهای خوب در زمان حیاتشان باشیم تا در آینده جزو نادمین و توابین نباشیم.
گزارش از: زهرا رستگار
انتهای پیام/