به گزارش گروه رسانههای >>خبرگزاری تسنیم، در گوشهای از شهر، در خانهای ساده، دانشآموزی شبها در نور کم چراغ درس میخواند. امتحانات نهایی و بعد از آن، کنکور نزدیک است، اما رؤیای دانشگاههای بزرگ برای او بیش از حد دور و دستنیافتنی به نظر میرسد. در طرف دیگر، در خانهای پر از امکانات، دانشآموزی دیگر با کمک معلمان خصوصی و کلاسهای ویژه آماده میشود. هر دو تلاش میکنند، اما مسیر موفقیت برای یکی آسانتر است و برای دیگری پر از مانع. این یک داستان نیست، بلکه تصویری واقعی از نابرابری آموزشی است که مسیر ورود به دانشگاههای برتر را برای برخی هموار و برای بسیاری دیگر دشوار ساخته است.
طبق آمار و پژوهشهای انجام شده طی سالهای اخیر، بیشتر پذیرفتهشدگان دانشگاههای مهم کشور از دهکهای پردرآمد جامعه و آنهایی هستند که در مدارس غیردولتی درس خواندهاند. این آمارها پیام روشنی دارند؛ اینکه پول به جای استعداد، تعیینکننده مسیر ورود به دانشگاههای برتر است!
>>مدارس دولتی و سهم ناچیز در رتبههای برتر کنکور
در حالی که همه از عدالت آموزشی صحبت میکنند و اینکه هیچ دانشآموزی نباید به دلیل مشکلات اقتصادی از تحصیل محروم شود، اما با نگاهی به آمارها مشخص میشود که واقعیت، فاصله زیادی با این شعارها دارد. دانشآموزی در منطقهای محروم، با کتابهای فرسوده و معلمانی که هر روز با چالشهای بیشمار دستوپنجه نرم میکنند، رؤیاهایش را میان مشکلات معیشتی خانوادهاش جا میگذارد. در طرف دیگر، دانشآموزی که در مدرسهای غیردولتی با شهریههای میلیونی تحصیل میکند، با معلمان خصوصی، کلاسهای تقویتی و منابع بیشمار برای موفقیت در امتحانات نهایی و کنکور آماده میشود!
یکی از مهمترین یافتههای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، آمار مربوط به دانشآموزانی است که در مدارس دولتی درس خوانده و توانستهاند رتبههای برتر کنکور را کسب کنند. طبق تحلیلهای منتشرشده، تنها 2 درصد از داوطلبان با رتبه زیر 3 هزار در کنکور، در مدارس دولتی عادی درس خواندهاند. مهدی موحدی بکنظر، تحلیلگر مسائل اقتصادی، با اشاره به این آمار تأکید دارد: «طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده، بیشتر کسانی که در دانشگاههای مهم کشور قبول شدهاند از دهکهای پردرآمد جامعه هستند.»
این آمار نشاندهنده فاصله قابلتوجه میان دانشآموزان مدارس دولتی و دانشآموزان مدارس غیردولتی یا خاص است.
>>پلی برای برخی، مانعی برای دیگران
مدارس غیردولتی با شهریههای بالا، امکانات آموزشی پیشرفته و کلاسهای خصوصی، دانشآموزان را برای موفقیت در امتحانات نهایی و کنکور آماده میکنند. در نگاه اول، این مدارس فرصتهای بیشتری برای یادگیری و پیشرفت فراهم میکنند، اما در حقیقت، آنها به یکی از عوامل اصلی نابرابری در آموزش تبدیل شدهاند. دانشآموزی که توان پرداخت شهریه این مدارس را ندارد، با کمبود امکانات آموزشی روبهرو است، در حالی که دانشآموزی که خانوادهاش از پس هزینهها برمیآید، در محیطی مجهز با بهترین منابع آموزشی رشد میکند. این تفاوتها فقط به ورود به دانشگاه ختم نمیشوند، بلکه مستقیماً مسیر آینده، فرصتهای شغلی و اجتماعی افراد را نیز تعیین میکنند.
>>طبقاتی شدن آموزش و پرورش و گلچین کردن دانشآموزان
سالهاست که مدارس دولتی کشور در کنار مشکلات ساختاری با کیفیت آموزشی پایین نیز دستوپنجه نرم میکنند. ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش، در گفتوگو با «جوان» تأکید دارد که نهتنها این وضعیت بهبود نیافته، بلکه با گذر زمان بر وخامت آن نیز افزوده شدهاست. او معتقد است که اگرچه بودجه آموزش و پرورش هر ساله در مقایسه با سال قبل از آن به ظاهر با افزایش روبهرو است، اما در عمل این افزایش، واقعی نیست و صرفاً یک مغالطه آماری است «ما هر سال باید بگوییم سال به سال، دریغ از پارسال! اگر هم گاهی اوقات مطرح میشود که بودجه آموزش و پرورش نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرده، این یک سفسطه است. این افزایش تنها به خاطر پوشش دادن ضریب افزایش سالانه حقوق معلمان و کارکنان آموزش و پرورش است که هیچ تأثیری در کیفیت بخشی به مدارس دولتی ندارد.»
به گفتهسحرخیز، یکی از مهمترین مشکلات آموزش و پرورش در سالهای اخیر، تفکیک و جداسازی دانشآموزان بر اساس معدل و دهکهای درآمدی خانوادههاست. چنین رویکردی سبب شدهاست که حتی مدارس دولتی نیز از آموزش وپرورش طبقاتی مصون نمانند: «مدارس غیردولتی تنها عامل طبقاتی شدن آموزش و پرورش نیستند، که اتفاقاً این عارضه در بین مدارس دولتی نیز شایع است. مدارس سمپاد، نمونه دولتی، شاهد، هیئت امنایی و دیگر مدارس خاص، عملاً آموزش و مدرسه را از مسیر درست و طبیعی خود خارج کردهاند. در نتیجه بسیاری از دانشآموزان با استعداد، به دلیل نبود امکانات، از رسیدن به عدالت آموزشی محروم شدهاند.»
>>تأثیر کمبود امکانات آموزشی بر دانشآموزان
سحرخیز تأکید دارد که مدارس عادی دولتی از نظر کیفیت آموزشی کماکان در سطح نامطلوبی قرار دارند: «عمده مدارس دولتی ما، خصوصاً مدارس عادی، کیفیت مطلوبی ندارند. معلمان بیانگیزه، کلاسهای متراکم و شلوغ، نبود فضا و امکانات آموزشی استاندارد، فقدان کتابهای کمکدرسی، محروم ماندن از کلاسهای جبرانی و پیش کنکور، همگی از جمله عواملی هستند که باعث میشوند دانشآموزان این مدارس نتوانند با دیگر مدارس در کنکور رقابت کنند. در واقع، این دانشآموزان از ابتدا در شرایطی قرار گرفتهاند که موفقیت برایشان بسیار دشوار شدهاست.»
سحرخیز با اشاره به تأثیر آموزشهای خصوصی و کلاسهای آمادگی کنکور، معتقد است که موفقیت تحصیلی بیش از آنکه متکی به استعداد و توانمندیهای دانشآموزان داشتهباشد، به میزان پولی بستگی دارد که خانوادهها برای مدرسه خرج میکنند: «خیلیها فکر میکنند موفقیت در کنکور به هوش و استعداد بستگی دارد، اما در واقع هر چه پول بدهید، همان اندازه آش میخورید. دانشآموزی که در کلاسهای تستزنی شرکت کرده، کتابهای کمکدرسی گرانقیمت داشته و آموزش اختصاصی دریافت کرده، بهطور طبیعی شانس بیشتری دارد. مدرسه عادی دولتی از چنین امکانی برخوردار نیست؛ معلم نمیتواند در کلاسهای 50 نفره روی همه دانشآموزان تمرکز کند و کلاسهای تقویتی نیز وجود ندارد، بنابراین معدل پایین میآید و شانس موفقیت کاهش پیدا میکند.»
>>لزوم تغییر سیاستهای آموزشی
به اعتقاد سحرخیز، آموزش و پرورش نیازمند تغییرات اساسی است و باید جلوی طبقاتی شدن آموزش را گرفت: «در کشورهای توسعهیافته، دانشآموزان با هر سطح توانایی در کنار هم آموزش میبینند. ما نیز باید چنین رویکردی داشته باشیم؛ جدا کردن دانشآموزان بر اساس معدل و وضعیت اقتصادی خانوادهها باید متوقف شود. کیفیت آموزشی باید در تمام مدارس دولتی تضمین شود تا هر دانشآموز، فارغ از طبقه اجتماعی، امکان دسترسی به آموزش باکیفیت را داشته باشد.»
آنطور که او توضیح میدهد وضعیت مدارس دولتی ایران بحرانی است و مشکلات ساختاری، کمبود امکانات و سیاستهای نادرست در جداسازی دانشآموزان، باعث شدهاست که موفقیت در کنکور و ورود به دانشگاههای برتر به مسئلهای وابسته به میزان هزینههای آموزشی تبدیل شود. بیتردید راهکار این بحران، تغییر اساسی در سیاستهای آموزشی و تضمین کیفیت در مدارس دولتی برای همه دانشآموزان است که باید مدنظر مسئولان امر و تصمیم گیرندگان این حوزه قرار گیرد.
بدون شک آموزش باید مسیر پیشرفت برای همه باشد، نه فقط برای کسانی که توانایی مالی دارند. نابرابری آموزشی همچنان یک چالش جدی است. سرنوشت بسیاری از دانشآموزان در یک رقابت نابرابر رقم میخورد؛ رقابتی که بیش از آنکه بر پایه استعداد باشد، بر پایه وضعیت اقتصادی شکل گرفتهاست. همین باعثشده تا دیگر عدالت آموزشی فقط یک رؤیا باشد و بس. دیگر وقت آن رسیده که درهای دانشگاههای برتر، برای همه بهطور برابر باز شوند، اما آیا عزم جدی برای این کار وجود دارد؟!
منبع: >>جوان
انتهای پیام/