به گزارش گروه بینالملل >>خبرگزاری تسنیم، «تا کی میتوان سکوت کرد؟ چرا مسکو هنوز عاملان حمله به هواپیمای مسافربری آزال را مجازات نکرده است؟ چرا مرگ دهها انسان بیگناه بدون مجازات باقی مانده است؟ جمهوری آذربایجان حق دارد پاسخ بخواهد و جهان باید این پاسخها را بشنود.»
این سوالات، محور اصلی تحلیلها و واکنشها به سکوت روسیه در قبال سرنگونی هواپیمای امبرائر 190 شرکت هواپیمایی آذربایجان (آزال) در مسیر باکو به گروزنی است که در دسامبر 2024 در نزدیکی سواحل آکتائو (قزاقستان) سقوط کرد و منجر به کشته شدن 38 سرنشین آن شد.
با گذشت نزدیک به پنج ماه از این فاجعه، تنها واکنش رسمی از سوی مسکو، یک عذرخواهی از جانب رئیسجمهور روسیه بود.
این در حالی است که گزارشهای متعددی، از جمله در متن مبدأ این تحلیل، به صراحت از حمله سامانه موشکی ضدهوایی روسی «پانتسیر-اس» به عنوان عامل آسیبهای حیاتی به هواپیما و سقوط آن نام بردهاند. این حادثه نه تنها یک تراژدی انسانی، بلکه چالشی جدی برای روابط میان روسیه و آذربایجان و ثبات منطقهای است.
>>تکرار تاریخ و آزمون دولتداری آذربایجان
شاریپ ایشموخامدوف، کارشناس علوم سیاسی قزاقستان با ابراز تأثر عمیق از این فاجعه میگوید: «زمان برای من در 25 دسامبر متوقف شده است. این بیعدالتی باعث درد، خشم و احساس تکرار تاریخ در ما میشود.»
او این حادثه را در کنار وقایع تلخ تاریخی مانند «ژانویه سیاه» 1990 و فاجعه خوجالی در 1992 قرار میدهد و معتقد است: «مسکو هرگز با آذربایجان به عنوان یک طرف برابر رفتار نکرده و منطق امپراتوری همچنان پابرجاست.»
به باور ایشموخامدوف، این فاجعه نه تنها یک مصیبت ملی، بلکه «آزمونی جدی برای دولتداری آذربایجان» است.
او میپرسد: «آیا باید فراموش کرد؟ بخشید؟ یا حقیقت را پیگیری کرد، عاملان را مجازات کرد و خواستار عذرخواهی رسمی شد؟»
وی تأکید میکند که «حقیقت باید آشکار شود و آذربایجان به عنوان یک دولت مستقل، حق کامل دارد که خواستار شفافسازی اسناد و مدارک و سپردن عاملان به دست عدالت شود. مسکو باید این را بفهمد و جهان باید آن را به رسمیت بشناسد. من برای مردم و رهبری آذربایجان صبر، استقامت و خرد آرزو میکنم. حاکمیت خود را تقویت کنید و برای عدالت بجنگید.»
>>بازی دوگانه در کرملین؟
بوریسلاو اوسینچوک کارشناس بینالمللی بلاروسی نیز از بیتوجهی مسکو به درخواستهای باکو ابراز تأسف میکند و این احتمال را مطرح میسازد که دو گروه با رویکردهای متضاد در نخبگان سیاسی روسیه در حال فعالیت هستند: «یکی طرفدار گفتگو با باکو و دیگری که هدفمندانه به دنبال ایجاد گسست در روابط است.»
او به سردتر شدن روابط پس از توقف فعالیت «خانه روسی» در باکو (که به گفته او باکو با این اقدام به مسکو برای تأمل فرصت داده بود اما کرملین قدر این ژست را ندانست) اشاره میکند و میگوید: «اگر مسکو به درخواستهای باکو واکنشی نشان نداده و به تحقیقات و مجازات عاملان نپرداخته، پس سفرهای اخیر مقامات بلندپایه روس مانند والنتینا ماتویینکو و سرگئی ناریشکین به باکو که ظاهراً با هدف بهبود روابط انجام شده بود، همگی بیهوده بوده است. این یک وضعیت پوچ است که نشان میدهد مسکو اراده سیاسی لازم برای بازگرداندن روابط با باکو به سطح قبلی را نداشته است.»
اوسینچوک این وضعیت را با فرضیه وجود دو گروه متضاد در کرملین که علیه یکدیگر کار میکنند، قابل توضیح میداند و هشدار میدهد که «روسیه در شرایط فعلی به هیچ وجه نمیتواند از ایجاد تنش با آذربایجان سود ببرد، چرا که بحران در روابط میتواند منجر به از دست رفتن کامل حضور سیاسی روسیه در قفقاز جنوبی شود. ایروان و تفلیس روابط خود را با روسیه به سطح تشریفاتی کاهش دادهاند و تنها آذربایجان بود که با امضای اعلامیه تعامل متحدانه، به دنبال بهبود روابط، مشارکت اقتصادی نزدیک و ترویج زبان و فرهنگ روسی بود. اکنون همه اینها ممکن است به دلیل تلاش برخی نیروها در کرملین برای لاپوشانی عاملان این فاجعه هولناک، از بین برود.»
از نظر جمهوری آذربایجان، سکوت مسکو در قبال این فاجعه و عدم ارائه پاسخهای قانعکننده به باکو، نه تنها روابط دوجانبه را در معرض خطری جدی قرار داده، بلکه پرسشهای بنیادینی را درباره نقش و مسئولیتپذیری روسیه به عنوان یک قدرت منطقهای و جهانی مطرح میکند.
انتهای پیام/