به گزارش خبرنگار فرهنگی >>خبرگزاری تسنیم، حدیث «سلسلة الذهب» یا «زنجیره طلایی» که امام رضا (ع) در نیشابور و در میان هزاران عالم و راوی ایراد فرمودند، نهتنها یک روایت کلامی، بلکه مانیفستی چندلایه در برابر سلطه سیاسی عباسیان و تحریف ساختار توحید به شمار میآید. این حدیث، توحید را به عنوان دژ نجات معرفی میکند اما با یک شرط کلیدی: «امامت». جمله محوری امام که فرمود: «و أنا من شروطها»، در واقع مرز روشنی میان توحید ناب و توحید تحریفشده میکشد.
این روایت، جلوهای بیبدیل از عقلانیت دینی، قدرت علمی امام و واکنشی راهبردی به تاکتیکهای مأمون عباسی است. امروز، در دورهای که تحریفها، قرائتهای سیاسی از دین و انحراف در مرجعیت مذهبی گسترش یافته، حدیث سلسلة الذهب همچنان ندای بیدارباش برای حفظ مرزهای اعتقاد و هویت اسلامی است.
>>خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر منیره عبدخدایی، استاد حوزه و کارشناس مسائل دینی، به ابعاد معرفتی، اجتماعی و تمدنی این حدیث پرداخته تا مشخص شود چگونه این کلام تاریخی، همچنان نقشه راه امروز مسلمانان در برابر انحراف و سلطه است. در این گفتوگو ضمن تبیین ابعاد معرفتی و کلامی حدیث، به توان علمی امام رضا (ع)، جایگاه این روایت در هندسه فکری تشیع و مسئولیت امروز ما در برابر جریان تحریف و انکار اشاره شده است.
>>حدیث «سلسلة الذهب» در منظومه اعتقادی شیعه چه جایگاهی دارد و چه ویژگیهایی آن را ممتاز و تاریخی کرده است؟
حدیث «سلسلة الذهب» یکی از گوهریترین میراثهای کلامی و اعتقادی امام رضا (ع) و تشیع است که در یک لحظه حساس و با هدفی عمیق صادر شد. مضمون اصلی این حدیث، توحید است اما نه بهصورت انتزاعی یا فردگرایانه، بلکه توحید اجتماعی و ولایتمدار. امام رضا (ع) در این حدیث شریف فرمودند: «کلمة لا إله إلا الله حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی. بشرطها، وأنا من شروطها.»
این روایت دارای سه ویژگی برجسته است. اول اینکه سند طلایی آن است که به خاطر روایت آن از زبان امامان معصوم تا رسول خدا (ص) به آن «سلسلة الذهب» (زنجیره طلایی) گفتهاند؛ از نظر علم حدیث، این سند از بالاترین درجه اعتبار برخوردار است.
دوم، پیام کلامی و اعتقادی عمیق آن است که نشان میدهد توحید نه یک شعار، بلکه نظامی الهی اجتماعی است که بدون امامت، ناقص میماند. سوم، ظرفیت تاریخی روایت در بستر نیشابور، شهری علمی و پرتأثیر در جهان اسلام آن عصر، که آن را به یک بیانیه رسمی و عمومی در برابر قدرت خلافت بدل کرد.
>>برخی این حدیث را صرفاً کلامی میدانند. آیا میتوان برای آن ابعاد اجتماعی، سیاسی و حتی تمدنی هم در نظر گرفت؟
بله، بدون شک این طور است. اگر حدیث سلسلة الذهب را تنها در چارچوب اعتقادات فردی بخوانیم، آن را تقلیل دادهایم. امام رضا (ع) در شرایطی این حدیث را ایراد فرمود که مأمون عباسی، با اهدافی سیاسی، امام را به خراسان آورده و تلاش داشت با نمایش ولایتعهدی، مشروعیت خلافت عباسی را ترمیم کند.
بیان این حدیث در نیشابور و در میان هزاران عالم و محدث، یک اقدام راهبردی بود. اعلام اینکه توحید اصیل بدون امامت ممکن نیست و خلافتی که بر مدار اهل بیت (ع) نمیچرخد، از مسیر توحید منحرف است.
در واقع امام در قالبی کلامی، بیانیهای سیاسی، معرفتی و تمدنی صادر کرد. این حدیث، حاوی نوعی دکترین اسلامی برای ساختار امت است: درونمایه توحید، رکن امامت و دژ نجات انسان.
>>چه نشانههایی از توان علمی امام رضا (ع) در همین حدیث یا فضای صدور آن دیده میشود؟
فضای نیشابور محل تجمع صدها محدث، فقیه و متکلم برجسته بود. نقل شده که راویان این حدیث از امام، بیش از بیست هزار نفر بودند. اینکه امام رضا (ع) در یک جمله فشرده هم مبنای کلامی توحید را بیان میکند، هم آن را به ولایت پیوند میزند و هم خلافت مأمون را باطل میکند، نشانهای از نبوغ علمی و قدرت اجتهاد در سطح عالی ایشان است.
علاوه بر این، باید دانست امام رضا (ع) پیشتر در مناظرات پیچیدهای با پیروان ادیان گوناگون و متفکران مکاتب مختلف شرکت کرده بود. آن مناظرات، امام را بهعنوان مرجع نهایی علمی جهان اسلام تثبیت کرده بود و این حدیث، مؤید آن اقتدار علمی بود؛ بیانی کوتاه، اما با چند لایه عمیق فلسفی، سیاسی و اجتماعی.
>>با این توضیحات، این حدیث چه نسبتی با عقلانیت دینی در گفتمان امام رضا (ع) دارد؟
نگاه امام رضا (ع) به دین کاملاً عقلپذیر، استدلالی و خردورزانه بود. حدیث سلسلة الذهب دقیقاً همان منطقی را دنبال میکند که امام در مناظرات خود بهکار میبرد، یعنی مبنای وحی با چارچوب عقلانی رعایت شده است.
آن حضرت با بیان اینکه «من از شروط توحیدم»، نشان میدهد که پذیرش امامت، نه یک امر تقلیدی یا احساسی، بلکه محصول فهم عمیق توحید و شناخت حجت الهی است. این موضوع، یک تفسیر عقلی از دین است، آن هم دینی که ریشه در فطرت دارد و با عقل، هماهنگ است.
>>با توجه به محتوای این حدیث، امروز جامعه اسلامی چه مسئولیتی در برابر تحریفها، انحرافها و سلطهطلبیها دارد؟
اگر حدیث سلسلة الذهب را فقط یک متن تاریخی بدانیم، آن را به گذشته سپردهایم. در حالی که این حدیث در هر دورهای، نوعی مانفیست مبارزه با تحریف و سلطه دینی ساختگی است. همان طور که امام رضا (ع) در برابر خلافت مأمون ایستاد و حقیقت توحید و ولایت را بدون مصالحه بیان کرد، امروز هم عالمان، نخبگان و رسانههای دینی وظیفه دارند این مرز معرفتی را حفظ کنند.
دقت کنید که جامعه اسلامی باید بداند توحید ناب با پذیرش رهبری الهی و عقلانی اهل بیت (ع) گره خورده است. هر نظامی که از این خط جدا شود، ولو با نام اسلام، در معرض انحراف است.
به همین دلیل بیان بدون ملاحظه حقایق، کوتاه نیامدن در برابر تهدید یا تطمیع، و همچنین احیای گفتمان امامت و عقلانیت دینی، مهمترین وظیفه امروز ماست.
>>با توجه به اهمیت این موضوع، چگونه میتوان پیام حدیث سلسلة الذهب را به زبان امروز برای جهان معاصر بازخوانی کرد؟
جهان امروز با بحران معنا، هویت و مرجعیت روبهروست. پیام حدیث سلسلة الذهب این است که ایمان، بدون رهبری الهی، در معرض انحراف قرار دارد. در دورهای که انواع قرائتهای تحمیلی از دین وجود دارد، این حدیث ما را به بازگشت به توحید عقلانی و امامت آگاهانه میخواند.
برای بازخوانی این پیام باید از کلیشهها فراتر رفت. باید امام رضا (ع) را به عنوان نماد گفتوگو، عقلانیت و مقاومت فرهنگی به جهانیان معرفی کرد. ابزارهای رسانهای، زبانهای بینالمللی، محافل علمی و دانشگاهی باید به میدان بیایند تا این پیام جهانی شود که توحید بدون امامت، خانهای بیستون است و امامت بدون عقلانیت، مرجعیت نخواهد داشت.
انتهای پیام/