شنبه، 20 اردیبهشت، 1404

رویکرد آمریکا در دریای سیاه و رابطه با ناتو

به گزارش گروه بین الملل >>خبرگزاری تسنیم، دریای سیاه یکی از مناطقی است که در قلب ژئوپلیتیک اوراسیا واقع شده و به همین دلیل نقش حیاتی در سیاست‌های بین‌المللی ایفا می‌کند. این دریا از اهمیت ویژه‌ای در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی برخوردار است. 

دریای سیاه نقطه تقاطع مسیرهای تجاری بین اروپا و آسیا است. این دریا به عنوان یک مسیر اصلی برای انتقال انرژی و کالاها از خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا، اهمیت اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارد. 

در حالی که روسیه و کشورهای آسیای مرکزی از این دریا برای صادرات نفت و گاز استفاده می‌کنند، کشورهای جنوب شرق اروپا و ترکیه نیز از آن برای مبادلات تجاری بهره می‌برند. 

در این میان، خط لوله‌هایی همچون ناباکو (که هنوز به طور کامل عملیاتی نشده است) و ترک استریم از جمله پروژه‌هایی هستند که به طور مستقیم در رابطه با دریای سیاه تأثیر می‌گذارند و تهدیدات مرتبط با این منطقه، تاثیر زیادی بر امنیت انرژی اروپا دارند. 

دریای سیاه با قرار گرفتن در نزدیکی مرزهای روسیه و کشورهای ناتو، به یک منطقه حساس تبدیل شده است. 

برای روسیه، این دریا نه تنها یک منبع طبیعی از جمله نفت و گاز است، بلکه یکی از مسیرهای اصلی دسترسی به آب‌های آزاد محسوب می‌شود. از طرف دیگر، ناتو با توجه به حضور کشورهای عضو خود در سواحل جنوبی این دریا، می‌تواند تهدیدی برای نفوذ روسیه در این منطقه به حساب بیاید.

>>ابعاد ژئوپلتیکی دریای سیاه

دریای سیاه در نقشه جهانی به عنوان یک نقطه کلیدی برای تعاملات ژئوپلیتیکی شناخته می‌شود. این دریا از نظر ارتباطات تجاری، نظامی و استراتژیک جایگاه ویژه‌ای دارد که آن را به یکی از مناطق پیچیده و حساس در سیاست جهانی تبدیل کرده است. 

دریای سیاه به عنوان یک "پل" میان اروپا و آسیای مرکزی شناخته می‌شود. این منطقه نه تنها محل تلاقی منافع اقتصادی است، بلکه در حوزه امنیتی نیز دارای اهمیت استراتژیک است. 

در صورتی که قدرت‌های بزرگ (به ویژه ایالات متحده و روسیه) کنترل یا نفوذ بیشتری بر این منطقه داشته باشند، می‌توانند بر سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی تاثیرگذار باشند. برای مثال، در دوران جنگ سرد، دریای سیاه محل تقابل مستقیم بلوک شرق و غرب بود. 

از آن زمان تاکنون، این دریا همچنان به عنوان یک میدان اصلی برای رقابت‌های استراتژیک میان روسیه و ناتو باقی مانده است. این منطقه به وسیله تنگه‌های بسفر و داردانل به دریای مدیترانه متصل می‌شود و از این طریق به دنیای غرب و شرق ارتباط پیدا می‌کند. 

این ویژگی باعث می‌شود تا هرگونه تغییر در کنترل دریای سیاه، بر توازن قدرت در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی تاثیرگذار باشد. علاوه بر این، این دریا به قفقاز و آسیای میانه نزدیک است، که به منابع انرژی غنی این مناطق دسترسی پیدا می‌کند. این اتصال به منابع طبیعی یکی از دلایل اصلی اهمیت این دریا برای قدرت‌های بزرگ است.

>>رویکرد آمریکا به دریای سیاه

آمریکا در دریای سیاه رویکردی استراتژیک دنبال می‌کند که به طور عمده بر مهار روسیه، حمایت از دموکراسی و حاکمیت ملی و تقویت امنیت اروپا متمرکز است. 

این رویکرد دارای ابعاد نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی است که در راستای منافع ایالات متحده طراحی شده است. یکی از اهداف اصلی آمریکا در دریای سیاه مهار تهدیدات روسیه است. 

ایالات متحده و ناتو به دنبال جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه در این منطقه هستند، به خصوص پس از بحران اوکراین و الحاق کریمه به خاک روسیه در سال 2014. 

در این راستا، ایالات متحده بر تقویت حضور نظامی ناتو در کشورهای حاشیه دریای سیاه، به ویژه در رومانی و بلغارستان، تمرکز کرده است. 

آمریکا به تقویت ظرفیت‌های دفاعی کشورهای منطقه و فراهم کردن تجهیزات نظامی و اطلاعاتی برای مقابله با تهدیدات روسیه کمک می‌کند.

این اقدامات به عنوان یک استراتژی مهار کننده برای جلوگیری از نفوذ بیشتر روسیه در این منطقه محسوب می‌شود. آمریکا در تلاش است تا از کشورهای حاشیه دریای سیاه در برابر تهدیدات خارجی و داخلی حمایت کند. 

به ویژه، حمایت از کشورهای اوکراین و گرجستان که به دنبال تقویت روابط خود با ناتو و اتحادیه اروپا هستند، بخشی از استراتژی بلندمدت آمریکا برای تقویت حاکمیت ملی این کشورها و ارتقاء اصول دموکراتیک است. 

در این چارچوب، ایالات متحده به این کشورها کمک‌های مالی و نظامی ارائه می‌دهد و همچنین از مشارکت این کشورها در نهادهای بین‌المللی حمایت می‌کند. اقدامات اخیر آمریکا در دریای سیاه شامل افزایش حضور نظامی و برگزاری تمرینات مشترک با کشورهای ناتو است. 

علاوه بر این، آمریکا از تحریم‌ها و فشار دیپلماتیک برای مقابله با روسیه استفاده کرده است. برای مثال، تحریم‌هایی که پس از الحاق کریمه اعمال شد، به شدت روابط اقتصادی روسیه را با غرب محدود کرده است.

ناتو نقش مرکزی در سیاست امنیتی آمریکا در دریای سیاه دارد. ایالات متحده و دیگر کشورهای ناتو در این منطقه به طور مشترک برای تقویت امنیت و مقابله با تهدیدات روسیه همکاری می‌کنند. 

ناتو از زمان بحران اوکراین حضور نظامی خود را در دریای سیاه افزایش داده است. این حضور شامل استقرار نیروهای نظامی در رومانی و بلغارستان و همچنین تمرینات نظامی مشترک در این منطقه می‌شود. 

حضور ناتو به عنوان یک عنصر بازدارنده در برابر تهدیدات احتمالی از سوی روسیه عمل می‌کند. آمریکا از طریق ناتو همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی خود را با کشورهای حاشیه دریای سیاه گسترش داده است. این همکاری‌ها به تقویت توانمندی‌های دفاعی و اطلاعاتی کشورهای عضو ناتو در این منطقه کمک می‌کند و به طور کلی به تقویت امنیت اروپا و کاهش نفوذ روسیه در این منطقه می‌انجامد.

به طور کلی چنین می توان اذعان داشت که، رویکرد آمریکا به دریای سیاه ترکیبی از استراتژی‌های امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی است که به منظور مقابله با تهدیدات روسیه و حمایت از اصول دموکراسی و حاکمیت ملی در کشورهای منطقه پی‌ریزی شده است. 

ایالات متحده از ناتو به عنوان ابزاری برای تقویت امنیت و ایجاد توازن قدرت در برابر روسیه استفاده می‌کند. با توجه به موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی این دریا، اقدامات آمریکا و ناتو در این منطقه تاثیرات قابل توجهی بر توازن قدرت جهانی و امنیت منطقه‌ای خواهند داشت.

معصومه محمدی کارشناس مسائل روسیه

انتهای پیام/

2 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها