به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «خوشگلدین» یا همان خوشآمدی به زبان آذری، در 2 موقعیت به کار میرود؛ یکی موقعیتی که نقی معمولی در «پایتخت» از آن استفاده میکرد که معنای آن، خداحافظی بود؛ و یک معنای دیگر که دقیقاً همان استقبال و خوشآمدی را مراد میکند. برخی پس از موفقیت پایتخت، به کنایه به مدیران فعلی صداوسیما گفتند که این یعنی شما و ایدهتان، خوش آمدید!
آن هم به همان روشی که نقی معمولی به دیگران میگفت. اما به نظر میرسد که لحن بهتر و متواضعانهتر این است که بگوییم به تماشای واقعیت تلویزیون خوش آمدید؛ مدیران تحولی صداوسیما حالا بیش از هرچیزی به بررسی فرمول موفقیت پایتخت نیاز دارند تا دستفرمان خود را تنظیم کنند. البته اگر بخواهند.
فصل هفتم سریال «پایتخت» پس از چهار سال وقفه، از چهارم فروردین 1404 تا بیستوهفتم همان ماه، در قالب 22 قسمت از تلویزیون پخش شد و با استقبال بینظیر مخاطبان همراه بود. آخرین قسمت این سریال با حضور بازیگران و جمعی از مردم در مرکز همایشهای برج میلاد به نمایش درآمد و استقبال جدی را رقم زد.
نه تنها سالن همایشها، بلکه فضای باز برج میلاد نیز مملو از جمعیتی بود که برای تماشای قسمت پایانی «پایتخت 7» گرد هم آمده بودند. درخواستهای مکرر برای ادامه ساخت این مجموعه، همراه با ابراز نارضایتی از پایان آن، گواهی بر محبوبیت بالای این سریال در میان اقشار مختلف جامعه است.
آمار عالی بینندگان
سریال «پایتخت» با جذب بیش از 73 درصد از بینندگان تلویزیونی، عنوان پربینندهترین برنامه صدا و سیما در ایام نوروز را به خود اختصاص داد. پیش از پخش قسمت پایانی، بیش از 52 میلیون کاربر از طریق تلوبیون و سایر بسترهای اینترنتی، این سریال را دنبال کرده بودند. اوج این موفقیت در بستر نمایش آنلاین رقم خورد؛ جایی که «پایتخت 7» موفق شد رکورد بیسابقه 1.85 میلیارد دقیقه تماشا را در پلتفرم تلوبیون به ثبت برساند.
جزئیات رکوردشکنی در تلوبیون:
مجموع زمان تماشا: 1.85 میلیارد دقیقه
تماشای زنده (Live): 650 میلیون دقیقه
تماشای آرشیوی: 1.2 میلیارد دقیقه
تعداد کل بازدیدها: 58 میلیون
تعداد کاربران همزمان در پخش زنده: 818 هزار نفر
بازگشت «پایتخت» و پیام روشن مدیران
در سالهای اخیر، جز معدود نمونههایی همچون سریال «سرزمین مادری»، و بازگشتهای نسبتاً موفقی نظیر «نونخ»، «زیرخاکی» و تا حدی «طوبی»، دستاورد چشمگیر دیگری در عرصه سریالسازی تلویزیونی مشاهده نشده است. در اغلب مواقع، تلویزیون با چالش جدی کاهش مخاطب و افت محسوس در میزان استقبال عمومی مواجه بوده؛ موضوعی که بارها از سوی رسانهها مورد تأکید قرار گرفته و هشدارهایی نیز در این زمینه داده شده است.
مدیران ارشد سازمان صدا و سیما نیز بارها از تحولی قریبالوقوع سخن گفتهاند؛ تحولی که هنوز اثرات آن دستکم در حوزه فیلمسازی مشاهده نشده است.
در سال 1403، با آغاز رسمی پخش سریال «پایتخت» و زمزمههایی از احتمال بازگشت مهران مدیری به عرصه سریالسازی، همراه با برخی تغییرات مدیریتی و تدوین برنامهریزیهای جدید، پیامی روشن به منتقدان و اهالی رسانه منتقل شد: مدیران سازمان احتمالاً اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ضرورتی برای «اختراع دوباره چرخ» وجود ندارد.
هدف از این یادآوری، تأکید بر رکوردشکنی و موفقیتی است که از چهارم فروردینماه، همزمان با پخش «پایتخت»، در عرصه سریالسازی تلویزیون رقم خورد؛ موفقیتی که شاید آغازی باشد برای دورهای تازه و مثبت در تاریخ رسانه ملی.
پیامدهای رسانهای و بازگشت به ارزشهای برودکست
موفقیت چشمگیر «پایتخت 7» در جذب مخاطب، پاسخی قاطع به اظهارنظرهایی بود که از پایان دوران برودکست و پیشتازی ویاودیها سخن میگفتند. این سریال بهخوبی نشان داد که همچنان میتوان با تولید محتوای باکیفیت و خانوادگی، مخاطبان را پای تلویزیون نشاند و حتی از میزان مصرف اینترنت در ساعات پخش کاست.
«پایتخت» همچنین اثبات کرد که برای جلب نظر مخاطب، نیازی به ساخت سریالهایی با مضامین ضدخانواده و خشونتآمیز نیست. این مجموعه با تکیه بر ارزشهای اسلامی و مفاهیم مثبت خانواده، توانست به موفقیتی بزرگ دست یابد و فاصله خود را با سریالهای نمایش خانگی—که جامعه هدفشان حتی به پنج میلیون نفر هم نمیرسد—حفظ کند.
از همین رو، در کنار شور و شادمانی حاصل از این موفقیت، نباید اظهارنظرها و پیشبینیهای گذشته به فراموشی سپرده شود؛ زمانی که گفته میشد پلتفرمهای ویاودی با برخورداری از امکانات اقتصادی و مالی گستردهتر نسبت به تلویزیون، موفق شدهاند توجه مخاطبان را بهسوی خود جلب کنند.
یا هنگامی که عرصه مصرف رسانهای به سمت فضای مجازی و بسترهای دیجیتال حرکت کرد—همان "برودکست و برودبند"ی که مسئولان سازمان صدا و سیما بارها به آن اشاره کرده بودند—اکنون که فصل هفتم «پایتخت» از همین فضا پیشی گرفته است، پرسش اینجاست: پاسخ امروز منتقدان چیست؟
توصیهای به مدیران صدا و سیما
با توجه به موفقیت چشمگیر فصل هفتم سریال «پایتخت»، شایسته است مدیران سازمان صدا و سیما ضمن تاکید بر اصول و ارزشها، حمایت از کارهای جذاب را در اولویت قرار دهند و در جهت تقویت آنها گام بردارند.
ادامه مسیر همکاری با چهرههای مورد علاقه مردم، به شرطی که آن چهرهها در خدمت اهداف مثبت فرهنگی قرار بگیرند و نه اینکه صداوسیما اسیر آن چهرهها باشد، یکی از روشهای خوب برای جذب مخاطب و حفظ جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانهای کشور است. نباید اجازه داد تب «پایتخت» فروکش کند؛ بلکه باید از این فرصت برای تولید محتوایی باکیفیت و مبتنی بر ارزشهای خانوادگی بهرهبرداری کرد.
مدیرانی که میگویند تحولگرا هستند، بهویژه آقای پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی و آقای وحید جلیلی، قائممقام و دبیر ستاد تحول صدا و سیما، بیش از پیش باید به این نکته توجه داشته باشند که استقبال گسترده از «پایتخت»—حتی در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور—نشان میدهد مسئله اصلی نه در بستر برودکست و برودبند، بلکه در نوع مدیریت و سیاستگذاری ستاد تحول نهفته است.
این رکوردشکنیها در میزان مخاطب، حامل پیامی روشن برای مدیران ارشد رسانه ملی است:
افزایش تعداد پلتفرمهای نمایش خانگی و گسترش شبکههای اجتماعی، دلیل اصلی کاهش مخاطبان تلویزیون نبوده است؛ بلکه ریشه این کاهش را باید در نوع نگاه مدیریتی و رویکردهای سیاستگذاری درونسازمانی جستوجو کرد.
«خوش گلدین» به واقعیتها
در روزگاری که رقبای تلویزیون صرفاً پلتفرمهای نمایش خانگی نیستند و فضای مجازی نیز به بستری گسترده برای عرضه تولیدات نمایشی داخلی و خارجی تبدیل شده، سریال «پایتخت» موفق شد خیابانها را خلوت کند، تلویزیون و تلوبیون را دوباره رونق ببخشد و در بسیاری از نقاط کشور، مردم را در ساعات پخش این مجموعه، از اینترنت جدا سازد.
موفقیت «پایتخت» بهخوبی نشان داد که ضرورتی برای اختراع مجدد چرخ یا کنار گذاشتن برندهای محبوب وجود ندارد.
تلویزیون، بیتردید به نوآوری، خلاقیت و استفاده از چهرههای تازه نیاز دارد، اما در عین حال باید به سرمایههای پیشین خود توجه کند، آنها را بازآفرینی کرده و تقویت کند.
بهعبارتی، مدیران تحولگرای رسانه ملی—که این بار «پایتخت» آبروی کنداکتور تلویزیون را خرید—باید به واقعیتها «خوش گلدین» بگویند و مسیر درست را با جسارت و آگاهی دنبال کنند.
انتهای پیام/