دوشنبه، 08 اردیبهشت، 1404

وسط مذاکرات، ستاد انتخاباتی را تعطیل کنید

به گزارش گروه رسانه‌های>> خبرگزاری تسنیم، نمی‌شود منکر این موضوع شد که رسیدن به نقطه توافق آن هم با کشوری که کمپین فشار حداکثری علیه ایران را راهبری می‌کند، در فضای اقتصادی کشور مؤثر است اما تجربه نشان داده با فرض به نتیجه رسیدن یک توافق حتی در قالب مورد انتظار، آمریکایی‌ها برخلاف تصور ایدئال‌گرایان داخلی، آنقدر‌ها هم میدان را برای بهره‌برداری حداکثری ایرانی‌ها باز نخواهند گذاشت. شروع مذاکرات ایران و نوسانات غیرعادی بازار ارز و طلا، برخی چهره‌های دولتی را در دام اشتباهی انداخته که دولت یازدهم در آن افتاد. گره‌زدن مسائل اقتصادی کشور به مذاکره با آمریکا، دولت یازدهم را درباتلاق سختی انداخت که در مشکلات اقتصادی گسترده فرورفت. دور افتخار چهره‌های دولتی با یک دور مذاکره مقدماتی، ترسیم مسیر مذاکره و دادن وعده گشایش اقتصادی به مردم، حکایت از آن دارد که دولت چهاردهم جدای از آنکه خیلی زود جشن پیروزی توافق را شروع کرده، در حال گره زدن دورنمای اقتصادی کشور به مذاکرات است و به نظر می‌رسد، خبری هم از برنامه‌ریزی برای وضعیت اقتصادی کشور در شرایط عدم مذاکره و با احتمال به نتیجه نرسیدن توافق نیست. نتیجه این نگاه ساده‌انگارانه و خوش‌خیالانه به مناسبات بین‌المللی، آن هم برای مذاکره با کشوری مثل آمریکا، توقع افکار عمومی از مذاکره و نتایج آن را به سقف می‌رساند و اگر توافقی حاصل نشود یا بدتر از آن حاصل شود و با آن تصویر برساخته، وضعیت اقتصادی خود به خود، بسامان نشود، بی‌اعتمادی و نارضایتی، کف نتایج خسارت‌بار این دور افتخار‌های نمایشی است. 

>>جسارتاً ذوق‌زدگی‌هایتان واقعی نیست
روز شنبه حوالی ساعت 3و4 بعد از ظهر هم‌زمان با شروع دور اول مذاکرات میان ایران و آمریکا در مسقط، نرخ دلار و ارز دیجیتال در بازار، بعد از نوسانات عجیب و زیاد، روند سقوطی را تجربه کرد. روندی که البته هنوز هم ادامه دارد. خبری که برای فضای اقتصادی مثبت است، اما آن طور که مشخص است سقوط این روند نشان از این دارد که این روند سقوط در شرایط بی‌ثباتی رخ داده و کوچک‌ترین تحولات و اتفاقاتی در روز‌های آینده می‌تواند این روند را دوباره صعودی کند. در کمال تعجب اما برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب، «سقوط >>قیمت دلار را اتفاقی مثبت دانستند که کاهش آن از دنبال کردن سیاست تنش‌زدایی و بهبود رابطه با جهان برمی‌آید.» برخی تحلیلگران سیاسی با مطرح کردن این گزاره که سقوط >>قیمت ارز و طلا، اثبات می‌کند «بهبود روابط ایران و آمریکا، تأثیر مهمی بر اقتصاد دارد»، شاهد مثال آن را این می‌دانند که «بانک مرکزی با تزریق صد‌ها میلیارد دلار هم نمی‌توانست این روند کاهشی را رقم بزند.» چهره‌های دولتی هم از این پیش‌بینی‌های خوشبینانه، جا نماندند.

روز گذشته محمدجعفر قائم‌پناه، معاون اجرایی دولت در جلسه‌ای که با فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران داشت، ضمن اشاره به این موضوع که دور دوم گفت‌وگو‌ها شنبه آینده آغاز خواهد شد، گفت: «مذاکرات در اسرع وقت به پایان خواهد رسید و گشایش زیادی برای فعالان اقتصادی باز خواهد شد.» الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت هم در بخشی از صحبت‌هایش از سرمایه‌گذاری 2هزار میلیاردی برای ورود سرمایه‌گذاران گفت: «ما 2 هزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف کردیم و می‌خواهیم مذاکره کنیم تا امکان ورود سرمایه‌گذاران به داخل کشور را تسهیل کنیم.» این جنس اظهارنظر‌های مقامات دولتی و تحلیلگران سیاسی، این گزاره را اثبات می‌کند که برخی از تحلیلگران در تحلیل واقعیت مذاکرات و اثرات احتمالی آن، بیشتر در دام احساسات و ذوق‌زدگی‌های زودهنگام افتاده‌اند و همین امر هم باعث شده تا فاصله‌ای معنادار با نگاه واقع‌گرایانه پیدا کنند. تأکید بر این گزاره که کاهش تنش در سیاست خارجی اثر مستقیمی در وضعیت اقتصادی دارد، حرکت در مسیر بیراهه‌ای است که تصور می‌کرد راه بهبود وضعیت اقتصادی و حتی اجتماعی جامعه از مسیر توافق با آمریکا می‌گذرد. باور به اینکه چالش‌های اقتصادی ایران یک راه‌حل ساده دارد که ایران تعمداً آن را دنبال نمی‌کند، ناشی از ساده‌انگاری معادلات بین‌المللی و چالش‌های اقتصادی که ریشه در بی‌تدبیری و سوءتدبیر‌های چندساله در کشور است. مطرح کردن ادعا‌هایی مثل سرمایه‌گذاری 2هزار میلیاردی سرمایه‌گذاران در ایران بعد از مذاکرات که رقم کمی هم نیست، آن هم در شرایطی که آمریکا حتی برای کشور‌هایی که مراودات تجاری گسترده دارند، در حال اعمال تعرفه است و جنگ تعرفه‌ای‌اش با چین هم اوج گرفته، چطور قابل تحقق است. بخش زیادی از این خطا‌های تحلیلی و پیشنهادهای فضایی، بیش از آنکه ناشی از یک برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی درست باشد، متأثر از ذوق‌زدگی و دستپاچگی از شروع مذاکرات با آمریکاست که عدم کنترل آن حتی می‌تواند، برای مذاکرات آینده هم دردسرساز شود. 

>>لطفاً امیدکاذب ندهید
خوشحالی زودهنگام و برنامه‌ریزی برای روز‌های بعد از توافق در ابتدای امر، تصور و توقع نادرستی برای افکار عمومی ایجاد می‌کند که علاوه برآنکه به نتیجه رسیدن توافق قطعی است، راه‌حل مشکلات هم در مذاکره با آمریکاست. بهشت‌سازی از ایران فردای مذاکره در حالی از جانب مقامات دولتی دنبال می‌شود که خبری از صحبت چهره‌های دولتی در مورد اینکه برنامه و تدبیر اقتصادی دولت در روز‌هایی که مذاکره به نتیجه نمی‌رسد، چه خواهد بود، نیست. اگرچه صف‌های طولانی مقابل صرافی‌ها این گزاره را اثبات می‌کند که افکار عمومی نیز اعتماد چندانی به ادامه روند کاهش و ثبات بازار ندارد، اما در شرایطی که مذاکرات هنوز در جریان است و رسانه‌های خارجی نیز از اعمال جنگ رسانه‌ای علیه تیم مذاکره‌کننده و افکار عمومی دریغ نمی‌کنند، حداقل انتظار این است که رسانه‌ها در ابراز خوشحالی از مذاکرات، کمی صبورتر باشند و مقامات دولتی نیز از اظهارنظر‌هایی که امید یا ناامیدی بیهوده به افکار عمومی منتقل می‌کند، فاصله بگیرند. 

>>ذوق‌زدگی‌تان تلاش‌های تیم مذاکره‌کننده را به باد می‌دهد
ذوق‌زدگی ‌زودهنگام برخی چهره‌های دولتی و رسانه‌ای برای روند مذاکراتی نیز گران تمام خواهد شد. بار‌ها پیش از این به این موضوع تأکید کردیم که ابراز اشتیاق برای مذاکره با آمریکا، میز مذاکره را می‌سوزاند و طرف مقابل به این یقین می‌رسد که حتی یک توافق بد برای ایران بهتر از بی‌توافقی است؛ تحلیلی که ایران را عملاً در موضع ضعف قرار می‌دهد، تلاش‌های تیم دیپلماسی ایران را نابود می‌کند و طرف آمریکایی در موضعی طلبکارانه، با اعمال فشار به تیم سیاست خارجی به دنبال امتیاز گرفتن از ایران خواهد بود. بخشی از لفاظی‌های دونالد ترامپ برای مذاکره مستقیم با ایران، متأثر از برداشتی بود که از فضای سیاسی ایران داشت، براین اساس که گروهی مشتاق مذاکره در ایران حضور دارند که پشت میز مذاکره نشستن با آمریکا را هم دستاورد می‌دانند. باید توجه داشت آمریکایی‌ها با رصد دقیق فضای رسانه‌ای و با تحلیل برداشت مقامات دولتی از مذاکرات و برداشت آن‌ها، >>اخبار مذاکراتی را منتشر می‌کنند و با توجه به همین فضا، شرط و شروط مذاکراتی را روی میز می‌گذارند. 

>>برای عبور از چالش‌های اقتصادی پلن B هم داشته باشید
مذاکراتی که روز شنبه میان ایران و آمریکا شروع شده، هنوز حتی وارد فاز مذاکراتی هم نشده که بتوان با قطعیت این گزاره را مطرح کرد که احتمال رسیدن به یک توافق قطعی است یا این مسیر هم بن‌بست است، اما مؤلفه‌ها و موانع زیادی هم برای رسیدن به این توافق وجود دارد که کفه بدبینی به این مذاکرات را تا اینجای کار سنگین می‌کند. در این موقعیت، برخورد درست با این روند مذاکراتی آن است که همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد مذاکره با آمریکا نگذاریم و برای روز‌های عدم مذاکره و توافق هم برنامه‌ریزی داشته باشیم. اما آنچه که از اظهارات و صحبت‌های برخی چهره‌های دولتی برمی‌آید این گزاره را اثبات می‌کند که دولت چهاردهم هم در حال تکرار اشتباه دولت یازدهم است. به نظر می‌رسد بی‌ایدگی دولت در حوزه اقتصادی منجر شده تا با تکرار مسیری که دولت‌های گذشته طی کردند، تنها راه مذاکره و توافق با آمریکا را راه‌حل چالش‌های اقتصادی بداند و با اتکای صرف به ایده سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در ایران، به دنبال عبور راحت از چالش‌ها باشد، درحالی‌که نگاهی به تجربه سال‌های گذشته اثبات می‌کند برای عبور از چالش‌های متعددی که پیش روی ایران قرار دارد، باید پلن‌های مشخصی برای مواجهه با چالش‌های اقتصادی داشته باشیم. علاوه برآنکه لازم است برای روز‌های عدم توافق نیز برنامه‌ریزی کرد، نیاز است حتی برای روز‌های پساتوافقی که احتمال دارد با بدعهدی مواجه شویم نیز برنامه‌ریزی داشته باشیم. 

منبع: >>فرهیختگان

انتهای پیام/

1 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها