دوشنبه، 26 خرداد، 1404

مساجد لرستان راوی رازها در شب قدر/هبوط اشک و عروج دعا+فیلم

به گزارش >>خبرگزاری تسنیم از خرم‌‌آباد، کوچه‌ها، تاریک. سایه‌هایی خاموش. چادرهای سیاه. عبای سفید. قدم‌هایی آرام. زمزمه‌هایی نرم. مسجد، روشن. درهای نیمه‌باز. شمع‌ها، لرزان. حوض، ساکن. نور، زرد و کم‌جان.

زمین، خنک. شبستان، پر از نجوای خاموش. قاری، می‌خواند:«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ». قرآن‌ها، بر سر. اشک‌ها، بی‌صدا:«بِکَ یا الله، بِکَ یا الله، بِکَ یا الله». شانه‌ها، لرزید. پیرمردی، سر بر مهر. زنی، چادر بر صورت. کودکی، خیره به مادر.

پیرمردی، تکیه به ستون. دستی که تسبیح را آرام می‌چرخاند. نوجوانی، زانو در بغل. سرش پایین. دستانش بر پیشانی. «اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ، اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ».

سقف مسجد، انگار نزدیک‌تر. ملائک، حاضر. زمین، سبک. زمان، ایستاده. لحظه‌ها، بی‌وزن. مادری، دست بر قلب. «اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ، اللَّهُمَّ اقْضِ حَوَائِجَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ».

سپیده دمید. هوا هنوز بوی اشک دارد. شمع‌ها، خاکستر. رد اشک‌ها، تازه. دیوارها، خیس از نجواهای خاموش. مهرها، پراکنده. قرآن‌ها، روی رحل.  دستانی لرزان روی سینه. چشم‌هایی سرخ، به سقف.

پیرمردی محاسنش خیس است. دستانش بالا، انگشتانش لرزان. فقط قطره‌های اشک که روی مهر می‌چکد. کسی هنوز زانو زده. کسی هنوز سرش را روی مهر گذاشته. کسی هنوز دل نکنده از آخرین شب قدر.

انتهای پیام/644/.

2 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها