به گزارش سرویس سیاسی ساعدنیوز، پس از سفر هفته گذشته ترامپ به خاورمیانه و دیدار وی با محمد الشرع، روز گذشته وعده ترامپ به جولانی محقق شد و وزارت خزانهداری آمریکا مجوز عمومی برای لغو برخی از تحریمهای سوریه را صادر و موجبات شادمانی مردم سوریه را فراهم کرد.
وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که کشورش به منظور افزایش سرمایهگذاری و جریان نقدی، به سوریه معافیت 180 روزه از تحریمها بر اساس قانون سزار اعطا کرده است.
روبیو گفت که معافیت از تحریمهای قانون سزار «اولین گام در تحقق دیدگاه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای یک رابطه جدید با سوریه است.»
وی با بیان اینکه ما از تلاشهای مردم این کشور برای ساختن آیندهای روشنتر حمایت میکنیم، معافیت سوریه از تحریم ها را گامی جهت خدمات اساسی وتسهیل در بازسازی سوریه برشمرد.
وزارت امور خارجه سوریه نیز با استقبال از این تصمیم ایالات متحده در بیانیهای لغو تحریمهای آمریکا را گامی در جهت درست برای کاهش رنجهای انسانی و اقتصادی دانست و تاکید کرد که سوریه دست خود را به سوی همه کسانی که مایل به همکاری بر اساس احترام متقابل هستند دراز میکند.
همچنین طبق برخی اخبار «کایا کالاس»، نماینده عالی سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد که اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است تحریمهای اقتصادی خود علیه سوریه را به طور کامل لغو کند.
اینکه مبنای این تصمیم آمریکا چیست وآیا این تصمیم با تغییرات در سیاست خارجی آمریکا مرتبط است، یا صرفا اقدامی بشردوستانه بوده موضوعی بود که خبرگزاری "خبرآنلاین "با سید جلال ساداتیان دیپلمات پیشین در میان گذاشت.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با سیدجلال ساداتیان را بخوانید؛
******
مبنای تصمیم آمریکا برای لغو برخی تحریمهای سوریه چه بوده است؟
اجازه میخواهم پیش از پاسخ به پرسش اصلی، نقد کوتاهی به تحولات تاریخی داشته باشم. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا بهعنوان یک قدرت نوظهور جهانی وارد عرصه شد. تا پیش از آن، جهان بیشتر تحت سلطه و محوریت اروپا بود. با شکلگیری رقابت ایدئولوژیک و نظامی میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، ساختار دوقطبی در جهان تثبیت شد.
در خاورمیانه، آمریکا تلاش کرد دو قطب راهبردی را شکل دهد: عربستان سعودی بهعنوان قطب اقتصادی، و ایران بهعنوان قطب سیاسی و ژئوپلیتیک. عراق نیز در دورهی صدام تلاشهایی برای ایفای نقش داشت، اما عملاً تا قرارداد 1975 عقبنشینی کرد.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران، این نظم منطقهای دگرگون شد. عربستان بهعنوان بازیگر رقیب ایران، در قالب شورای همکاری خلیج فارس، مستقیماً در جنگ تحمیلی پشت صدام قرار گرفت. این رقابت بعدها در سوریه، لبنان، عراق و سایر کشورهای منطقه تشدید شد. عربستان مدعی بود که ایران بهدنبال شکلگیری «هلال شیعی» است و در نتیجه با تمام قوا در مقابل آن ایستاد.
class="r-img-ratio">>
یعنی این کشور وارد رقابتهای ایدئولوژیک شد و نفوذ مذهبی را سرلوحه کار قرار داد.
بله، عربستان سعودی علاوه بر حوزه خاورمیانه، حتی در کشورهای غربی نیز تلاش کرد از طریق حمایت مالی از امامان جماعت، مساجد، و نشر کتابهای دینی، نفوذ خود را گسترش دهد. این اقدامات بخشی از رقابت مذهبی و فرهنگی گسترده با ایران بود.
به سوریه برگردیم، تحولات اخیر در سوریه و نقش بازیگران منطقهای در این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
در سال گذشته، با شدت گرفتن حملات اسرائیل به محور مقاومت (از لبنان تا غزه) و پس از فروکشکردن مبارزات با داعش، بازیگرانی نظیر ترکیه، ایران و روسیه وارد فاز جدیدی از همکاری در قالب فرآیند آستانه شدند. ترکیه در این چارچوب نقش میانجی را ایفا کرد.
در این روند، باقیماندههای گروههای تندرو در ادلب مورد حمایت قرار گرفتند. از جمله ابومحمد جولانی که طی آموزشهایی در مدیریت و حکومتداری، توانست نیروهای خود را سازماندهی کند و سرانجام با کنارزدن بشار اسد، ساختار حاکمیتی جدیدی را پایهگذاری کرد.
این ساختار جدید مورد استقبال برخی کشورهای عربی و غربی قرار گرفت. اسرائیل بخشهایی از خاک سوریه، از جمله بلندیهای جولان و مناطقی تا نزدیکی دمشق را اشغال کرد و حملاتی علیه زیرساختهای نظامی سوریه ترتیب داد. در این میان، کشورهایی مانند فرانسه، بریتانیا و آلمان دولت جدید را به رسمیت شناختند.
البته دولت جولانی به اتحادیه عرب نیز دعوت شد.
بله، در ادامه، جولانی که اکنون با ظاهر و ادبیاتی متفاوت وارد عرصه سیاست شده، به اتحادیه عرب دعوت شد. در سفر دونالد ترامپ به عربستان، او نیز به رسمیت شناختن این دولت را اعلام کرد. بدهیهای سوریه نیز توسط عربستان و امارات پرداخت شد. در واقع، سوریه بهطور کامل به آغوش دولتهای عربی بازگشت. عربستان اکنون میکوشد با محدود کردن نقش ترکیه در سوریه، نقش برتر خود را در بازسازی این کشور تثبیت کند.
لغو تحریم های سوریه با تغییرات در سیاست خارجی آمریکا مرتبط است؟ یا صرفا اقدامی بشردوستانه بوده؟
اگر واقعاً سیاست خارجی کشورهای غربی یا عربی بشردوستانه است، سکوت آنها در قبال جنایات در غزه چگونه توجیه میشود؟ هزاران کودک و زن در آنجا کشته میشوند، و حتی به کاروانهای کمکرسان بشردوستانه نیز اجازه ورود داده نمیشود. آیا مردم غزه بشر نیستند؟ پنج کامیون غذا در مقابل این همه آواره، چه کمکی میتواند باشد؟ و همین خرابههایی که تبدیل به پناهگاه شدهاند، نیز بمباران میشوند.
چه گروهها و بخشهایی از سوریه از این تصمیم بیشترین سود را خواهند برد؟ آیا اقتصاد سوریه تحت تأثیر این تغییر قرار میگیرد؟
دولت جدید سوریه به رهبری جولانی (که برخی اکنون او را با نام احمدالشرع معرفی میکنند) تلاش میکند تا گروههای معترض و آسیبدیده از دوران اسد را به درون ساختار حکومتی خود جذب کند. اگرچه ادعا میشود که دولت جدید نماینده همه مردم سوریه است، اما هنوز برخی اقلیتها از جمله کردها و علویها در حاشیه باقی ماندهاند یا حتی با سرکوب مواجهاند.
از منظر اقتصادی، دولت جولانی با باز کردن درهای همکاری بهویژه با کشورهای عربی، گامهایی در جهت بهبود وضعیت برداشته است. واردات نفت، صادرات کالا، فعالسازی گردشگری، و بازسازی خرابیها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند تأثیر مثبتی بر اقتصاد سوریه داشته باشند.
ترکیه یکی از عوامل موثر در روی کارآمدن دولت جولانی است، نقش اقتصادی این کشور در بازارهای سوریه را چگونه می بینید؟
ترکیه تا امروز بازار سوریه را در اختیار داشته اما به نظر میرسد در آینده، نقش امارات و عربستان در پروژههای زیربنایی و اقتصادی پررنگتر شود. این یعنی توسعه نفوذ و توسعه ارتباطات. البته هنوز تضادهایی میان نگرشهای عربی و اخوانیِ ترکی وجود دارد که در آینده میتواند منشأ تنشهای جدیدی باشد.
علت اصلی تغییر رویکرد آمریکا نسبت به جولانی را در چه می دانید و اینکه آیا لغو برخی تحریمها میتواند نشانهای از شروع مذاکرات سیاسی جدید میان آمریکا و سوریه باشد؟
جولانی در ادلب فرماندار بود و گروه هایی که با او همکاری می کردند به وی یاد دادند که وقتی حاکم شدی بگیر و ببندهای دوره تروریسم و سر بریدن ها را نباید داشته باشید و باید به سمت جلب مردم حرکت کنید.
به نظر میرسد، دوران نفوذ ایران در سوریه به پایان رسیده است. هزینههای سنگین ایران (چه جانی و چه مالی) نتوانست منجر به تثبیت حضور آن شود. دولت جدید سوریه نیز، برخلاف انتظار، علیرغم اینکه همه آن سرکوب ها را از چشم ایران می بیند ولی هیچ موضعی علیه ایران اتخاذ نمیکند و حتی یک کلمه در مورد ایران حرف نمی زند، اما عملاً ایران از معادله حذف شده است. همانقدر که نفوذ ایران در سوریه به پایان رسید استقبال دیگران از وی آغاز شد و او نیز لباس خود را عوض کرد و دموکراتیک برخورد کرد و میزبان هیات های دیپلماتیک شد.
یعنی آن چیزی که ایران می توانست در طی سال های گذشته با یک حرکت جمعی دیگران را تشویق کند و بیاورد و ارتباطاتی با آنها برقرار کند خود را در مقابل همه آنها سیبل کرد و کلی هزینه جانی و مالی داد و در آخر همه آن کشورها از شکست ایران در سوریه ابراز خرسندی کردند و تلاش کردند تا حاکمیت جدید را تقویت کنند و کشورهایی مانند عربستان و امارات، با سرمایهگذاریهای کلان، سوریه را به مدار خود بازگرداندهاند. حتی دونالد ترامپ، با دریافت حمایت مالی از عربستان، تغییر موضع داد و دولت جدید سوریه را تأیید کرد.