به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعد نیوز، به نقل از سلام سینما، زن و بچه جدیدترین فیلم سعید روستایی با روایت تراژیکی از زن ایرانی، در دومین حضورش در جشنواره کن، تماشاگر را میان همدردی و سردرگمی معلق نگه میدارد.
یکی از جذابیتهای تماشای فیلمهای بینالمللی، آشنایی با فرهنگها و شیوه زندگی ملتهای مختلف است؛ فرصتی برای کشف شباهتهای انسانی: رؤیاهایی که مشترکاند و احساساتی که در موقعیتهای مشابه برانگیخته میشوند. اما این تجربه زمانی به چالش تبدیل میشود که با داستانی غیرمنطقی و رفتارهایی عجیب و غیرقابلفهم روبهرو میشویم؛ گویی در حال تماشای اثری علمی تخیلی هستیم که نتوان با آن ارتباط برقرار کرد.
فیلم «زن و بچه» (Woman and Child) باوجود بهرهگیری از المانهای مدرن و برخی عناصر سینمای هالیوود، نتوانسته روایتی ملموس برای مخاطب بینالمللی یا حتی داخلی ارائه دهد.
چهارمین اثر بلند روستایی و دومین حضور او در بخش رقابتی جشنواره کن، باوجود پیشینه موفقش در «برادران لیلا» (Leila's Brothers) و دریافت جایزه فیپرشی، این بار در انتقال پیام و ترسیم روابط انسانی دچار سردرگمی شده است.
درونمایه اصلی آثار روستایی، تمرکز بر زنان و قدرت آنها در مواجهه با بحرانهاست؛ و این روند در زن و بچه نیز ادامه یافته است.
مهناز (با بازی پریناز ایزدیار)، پرستاری است که پس از فوت همسرش، بهتنهایی مسئولیت دو فرزندش را بر عهده دارد. او بهتدریج به راننده آمبولانسی به نام حمید (پیمان معادی) علاقهمند میشود.
پسر نوجوان او، علیار (سینان محبی)، نوجوانی سرکش است که با تأخیر در مدرسه حاضر میشود، قمار کرده و در نهایت به مدت یک هفته او را از مدرسه تعلیق میکنند.
در دل فرهنگی با سنتها و قوانین خاص، مخاطب نمیداند باید انتظار چه واکنشی از شخصیت مهناز داشته باشد. آیا وظیفه مراقبت از پدرشوهر برعهده اوست یا بالعکس؟ آیا جامعه از او انتظار ازدواج مجدد دارد یا این تصمیم امری نکوهیده تلقی میشود؟ اگر مهناز و حمید بچهدار شوند، سرنوشت فرزندان قبلی چه خواهد شد؟
اینها سؤالاتیاند که فیلم مطرح میکند، اما پاسخی شفاف یا روایتی قانعکننده برای آنها ندارد. در سکانسی، مهناز بهجای تنبیه علیار، او را در آغوش میکشد و از کسانی که با او بدرفتاری کردهاند متنفر میشود؛ اما این تصمیمها بیشتر بر پایه احساس و عصیاناند تا منطق.
ناگهان اتفاق وحشتناکی برای علیار میافتد. این حادثه در عین غیرقابلپیشبینی بودن، بسیار آبکی از آب درآمده است.
مهناز که قصد دارد خبر نامزدیاش با حمید را پنهان کند، تصمیم میگیرد بچهها را پیش پدربزرگشان بگذارد؛ تصمیمی دیگر که نهتنها اشتباه است، بلکه روایت را بیشازپیش به ورطه آشفتگی میکشاند.
سعید روستایی با زن و بچه همانند یک تراژدی رفتار میکند. هر تصمیم مهناز برای بهترشدن زندگیاش، اوضاع را بدتر میکند. رابطه او با حمید یک داستان عاشقانه نیست و وقتی پای خواهر مهناز به ماجرا باز میشود، نامزدی او نیز طعمی تلخ به خود میگیرد.
شاید این فرض مطرح باشد که جامعه ایرانی هیچ راهی در مقابل زنان نمیگذارد، اما مهناز که نمیتواند سیستم را تغییر دهد؛ بنابراین اگر نمیتوانی مردان را به چالش بکشی باید سراغ آنهایی بروی که تو را سرکوب میکنند.
پس از حادثه علیار، مهناز دیوانه میشود؛ با ماشین به مدیر مدرسه میکوبد. حمید را تهدید میکند و در اقدامی کمسابقه در سینمای ایران، پدرشوهر خود را به دلیل شلاقزدن علیار به قتل میرساند.
مهناز فریاد میزند، طغیان میکند، اما هیچیک از واکنشهایش منطقی جلوه نمیکنند. در فرهنگی که مردان بهراحتی میتوانند علیه زن شکایت کنند و حضانت فرزندان را بگیرند، اقدامات مهناز او را در موقعیت شکنندهتری قرار میدهند.
درحالیکه آثار قبلی روستایی توانسته بودند فاصله فرهنگی میان شرق و غرب را از میان بردارند، زن و بچه با روایت مبهم و شخصیتپردازی سطحی، تماشاگر را نهتنها درگیر نمیکند، بلکه او را دچار گیجی و بیاعتمادی نسبت به جهان داستان میسازد. سبک خاص او با دوربین پر جنبوجوش، تدوین مؤثر و روایت جذاب به فیلمهای هالیوودی شباهت بیشتری دارد.
زن و بچه با منطق جور در نمیآید. بیننده بهجای همدردی با مهناز و خودآزاریهای او سردرگم خواهد شد. رفتارهای غیرمنطقی در پایانی که تلاش دارد حس رهایی را القا کند، در واقع چیزی جز رهاشدگی مخاطب در برابر پرسشهای بیپاسخ نیست.
پیتر بردشاو، منتقد برجسته گاردین، فیلم زن و بچه را درامی غمانگیز و تلخ توصیف میکند که به بررسی رنج و خشم زنان در بازار ازدواج مردسالارانه ایران میپردازد. او شخصیت حمید را مردی جذاب اما فریبکار میداند که از موقعیت اجتماعی مهناز، پرستاری بیوه با دو فرزند، سوءاستفاده میکند پیتر بردشاو معتقد است که فیلم با روایت تراژدیهای پیاپی و نمایش فروپاشی روانی مهناز، نقدی تند به ساختارهای ناعادلانه جنسیتی در جامعه ایران ارائه میدهد.
روزنامه گاردین در نقد خود اشاره میکند که ایزدیار با بازی پرشور و احساسی، مهناز را به زنی تبدیل میکند که در پی تراژدیهای زندگیاش، بهگونهای شبحوار در دنیایی که آرزوی زندگی آرامی در آن داشت، سرگردان است.
خبرگزاری ددلاین در نقد مثبتی از فیلم زن و بچه ساخته سعید روستایی، آن را یک پرتره آتشین فمینیستی توصیف کرده است که با جسارت به تصویرگری شرایط پیچیده و ناعادلانه زندگی زنان در جامعه ایران میپردازد. در این نقد آمده است که فیلم با بازی پرقدرت پریناز ایزدیار، تأثیری عمیق بر تماشاگر میگذارد و مهناز را به عنوان زنی رنجکشیده اما سرکش به تصویر میکشد که در برابر سیستم مردسالار میایستد.