جمعه، 02 خرداد، 1404

حکایت‌های سعدی در گلستان / باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 20 + فایل صوتی و نگاهی به نسخه‌های قدیمی

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سرویس ساعدنیوز، سعدی معلم بی‌چون‌وچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایت‌هایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفته‌ایم. ابیات نغز و داستان‌های پرحکمتش بر سر زبان بزرگ‌ترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را می‌شنیدیم. گاه حتی اگر پی ضرب‌المثلی را بگیریم به سعدی می‌رسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نه‌تنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وام‌دار این استاد سخن‌پرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما به‌وضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی می‌نویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابل‌ادراک برای همه اشخاص است.

جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

باب‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل می‌سازد.

سعدی قصه‌گو!

و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین می‌سازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستان‌ها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما می‌توان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهان‌به‌دهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:

معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوب‌تر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.

شیوه‌ی روایت در حکایت‌های گلستان سعدی

سعدی در روایت‌هایش در گلستان گاه به شیوه‌ای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش می‌رود و در میانه‌ها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف می‌کند اما در موارد اندکی به شیوه‌ای هیجان‌انگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع می‌کند.

ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب می‌کند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. به‌خوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچه‌تمام‌تر نتیجه‌گیری می‌کند. او از اینکه پند خود را به‌صورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمه‌ای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان می‌پیچد و همین‌طور که خواننده را پیش می‌برد آنها را در جان او می‌ریزد. استاد سخن مناظره را نیز می‌پسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.

class="r-img-ratio">>

باب اول در سیرت پادشاهان: حکایت شماره 20

غافلی را شنیدم که خانهٔ رعیت خراب کردی تا خزانهٔ سلطان آباد کند؛ بی‌خبر از قول حکیمان که گفته‌اند: هرکه خدای را -عَزَّوَجَلَّ- بیازارد تا دلِ خلقی به دست آرد خداوند، تعالیٰ، همان خلق را بر او گمارد تا دَمار از روزگارش برآرد.

آتشِ سوزان نکند با سپند

آنچه کند دودِ دلِ دردمند

سَرِ جملهٔ حیوانات گویند که شیر است و اَذَلِّ جانوران خر. و به‌اتّفاقْ خرِ باربر بِهْ که شیرِ مردم‌دَر.

مسکین‌خر اگر چه بی‌تمیز است

چون بار همی‌بَرَد عزیز است

گاوان و خرانِ باربردار

بِهْ ز آدمیانِ مردم‌آزار

باز آمدیم به حکایت وزیرِ غافل. مَلِک را ذمائِمِ اخلاق او به قرائن معلوم شد؛ در شکنجه کشید و به انواعِ عقوبت بکشت.

حاصل نشود رضایِ سلطان

تا خاطرِ بندگان نجویی

خواهی که خدای بر تو بخشد؟

با خلقِ خدای کن نکویی

آورده‌اند که یکی از ستم‌دیدگان بر سر او بگذشت و در حالِ تباهِ او تأمّل کرد و گفت:

نه هرکه قوّتِ بازویِ منصبی دارد

به سلطنت بخورد مالِ مردمان به گزاف

توان به حلق فرو بردن استخوانِ درشت

ولی شکم بدَرَد چون بگیرد اندر ناف

نمانَد ستم‌کارِ بدروزگار

بماند بر او لعنتِ پایدار

معنی حکایت شماره 20، باب اول گلستان سعدی

این متن به نقد رفتارهای ناپسند و ستمگرانه غافلی می‌پردازد که برای تأمین منافع خود و آباد کردن خزانه سلطانی، حقوق رعیت را نادیده می‌گیرد. نکته اصلی این است که آسیب به خلق خدا، عواقب شدید و عذابی الهی به همراه دارد. حکایتی از عاقبت ستمگران بیان می‌شود که هرچند ممکن است به ظاهری قوی و توانا باشند، اما در نهایت با بازخورد منفی مردم و عذاب خداوند مواجه خواهند شد. در پایان، به لزوم رفتار نیکو با مردم تأکید می‌شود و به دنبال آن، هر ستمگری محکوم به عواقب کارهای خود خواهد بود.

برگردان به زبان ساده

# غافلی را شنیدم که خانهٔ رعیت خراب کردی تا خزانهٔ سلطان آباد کند؛ بی‌خبر از قول حکیمان که گفته‌اند: هرکه خدای را -عَزَّوَجَلَّ- بیازارد تا دلِ خلقی به دست آرد خداوند، تعالیٰ، همان خلق را بر او گمارد تا دَمار از روزگارش برآرد.

هوش مصنوعی: شنیدم که کسی برای پر کردن خزانهٔ سلطان، خانهٔ یک رعیت را خراب کرده است؛ در حالی که غافل از گفتهٔ حکیمان است که می‌فرمایند: هر کسی که خدا را آزرده کند تا دل مردم را به دست آورد، خداوند همان مردم را بر او مسلط می‌کند تا زندگی‌اش را نابود کنند.

# آتشِ سوزان نکند با سپند

آنچه کند دودِ دلِ دردمند

آه مظلومان در سوختنِ کاخِ ستم بیش از آتش در سپند درمی‌گیرد.

# سَرِ جملهٔ حیوانات گویند که شیر است و اَذَلِّ جانوران خر. و به‌اتّفاقْ خرِ باربر بِهْ که شیرِ مردم‌دَر.

هوش مصنوعی: در میان همه حیوانات، شیر به عنوان قدرتمندترین شناخته می‌شود و از طرفی، خر به عنوان ضعیف‌ترین جانور به شمار می‌آید. اما به طور معمول، خر باربر، به عنوان همراه انسان‌ها و محموله‌ها، از شیر هم ارزشمندتر است.

# مسکین‌خر اگر چه بی‌تمیز است

چون بار همی‌بَرَد عزیز است

هوش مصنوعی: خر بیچاره هرچند که عقل و درک ندارد، اما به خاطر اینکه بار می‌برد و مفید است، مورد احترام است.

# گاوان و خرانِ باربردار

بِهْ ز آدمیانِ مردم‌آزار

هوش مصنوعی: در واقع گاوان و خران که بار حمل می‌کنند، بهتر از انسان‌های آزاردهنده و بی‌رحم هستند.

# باز آمدیم به حکایت وزیرِ غافل. مَلِک را ذمائِمِ اخلاق او به قرائن معلوم شد؛ در شکنجه کشید و به انواعِ عقوبت بکشت.

هوش مصنوعی: ما دوباره به داستان وزیر نادان برگشتیم. اخلاق ناخوشایند او به دلایل مختلف برای پادشاه آشکار شد؛ بنابراین او را مورد شکنجه قرار داد و به انواع مجازات‌ها دچار ساخت.

# حاصل نشود رضایِ سلطان

تا خاطرِ بندگان نجویی

تا دلِ‌ بندگان را بدست نیاری، ایزد یکتا، پادشاه پادشاهان، از تو خشنود نگردد.

# خواهی که خدای بر تو بخشد؟

با خلقِ خدای کن نکویی

هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که خداوند بر تو رحمت کند و به تو نعمت عطا نماید، با بندگان خدا به خوبی و نیکی رفتار کن.

# آورده‌اند که یکی از ستم‌دیدگان بر سر او بگذشت و در حالِ تباهِ او تأمّل کرد و گفت:

هوش مصنوعی: گفته‌اند که یکی از افراد مظلوم در کنار او گذشت و به وضع بد او نگاه کرد و گفت:

# نه هرکه قوّتِ بازویِ منصبی دارد

به سلطنت بخورد مالِ مردمان به گزاف

هرکه بعلت جاه و مقام خویشتن قدرتی یابد، نباید مالِ مردمان را به ناحق و به باطل به قهر و غلبه ببرد.

# توان به حلق فرو بردن استخوانِ درشت

ولی شکم بدَرَد چون بگیرد اندر ناف

استخوان زمخت را ممکن است از راه گلو فرو برد ولی چون به روده رسد گیر کند و موجب پارگی شکم شود.

# نمانَد ستم‌کارِ بدروزگار

بماند بر او لعنتِ پایدار

هوش مصنوعی: ستم‌کاران و افرادی که ظلم و ستم می‌کنند، در این دنیا زندگی آرام و ماندگاری نخواهند داشت و فراموش نخواهند شد. بر آنها همیشه نفرین و ننگ خواهد ماند.

تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی

فانوس خیال

class="r-img-ratio">>

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

class="r-img-ratio">>

گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج

class="r-img-ratio">>

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

class="r-img-ratio">>

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

class="r-img-ratio">>

گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری

class="r-img-ratio">>

2 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها