به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز،در دل جنگلهای انبوه و سرسبز، جایی که نور خورشید به سختی از میان درختان بلند عبور میکرد، آهویی باردار به آرامی در حال قدم زدن بود. او به دنبال علفهای تازه و خوشمزه میگشت تا به فرزندش درونش غذایی مغذی بدهد. ناگهان، صدای خروشی از دوردستها به گوشش رسید. این صدا متعلق به یک تمساح بزرگ و قدرتمند بود که در کنار برکهای آرام استراحت میکرد. تمساح، با چشمان تیزبینش، آهوی زیبا را دید و غریزه شکار در او بیدار شد. اما وقتی نزدیکتر شد، متوجه شد که آهو باردار است. قلب تمساح به تپش افتاد. او به یاد آورد که در دنیای وحش، زندگی و مرگ همواره در تعادل است و هر موجودی نقش خود را ایفا میکند. تمساح تصمیم گرفت به جای اینکه به شکار بپردازد، به آهو کمک کند و او را رها کرد.
منبع: فرارو