دوشنبه، 05 خرداد، 1404

شعرخوانی زیبای رشید کاکاوند در وصف زیبایی‌های معشوق و سخن گفتن با نگاه / سعدی و هوشنگ ابتهاج چه زیبا این عاشقی رو بیان کردند + ویدئو

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، رشید کاکاوند (زادهٔ 1346 در نیشابور) دکتر ادبیات فارسی، شاعر، داستان‌نویس، ترانه‌سرا، پژوهشگر ادبیات فارسی، مجری رادیو و تلویزیون و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است. دوره کارشناسی ادبیات را در دانشگاه علامه طباطبایی، فوق لیسانس در دانشگاه آزاد کرج و دکتری ادبیات فارسی را دردانشگاه کردستان در سنندج خوانده و اکنون عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد کرج است. کاکاوند به تفأل حافظ و قصه‌گویی نیز معروف است.

“نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید

حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید

همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه

ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت

گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل

هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست

سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر

وه ازین آتش روشن که به جان من و توست”

هوشنگ ابتهاج


آن به که نظر باشد و گفتار نباشد

تا مدّعی اَندر پس دیوار نباشد

آن بر سر گنج‌ست که چون نقطه به کُنجی

بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد

ای دوست برآور دَری از خلق به رویم

تا هیچکسم واقف اسرار نباشد

مِی خواهم و معشوق و زمینی و زمانی

کاو باشد و من باشم و اغیار نباشد

پندم مده اِی دوست که دیوانهٔ سرمست

هرگز به سخن عاقل و هشیار نباشد

با صاحب شمشیر مَبادت سر و کاری

الّا به سرِ خویشتنت کار نباشد

سهل است به خون من اگر دست برآری

جان دادنِ در پای تو دشوار نباشد

ماهت نتوان خواند بدین صورت و گفتار

مَه را لب و دندان شکربار نباشد

وان سرو که گویند به بالای تو باشد

هرگز به چنین قامت و رفتار نباشد

ما توبه شکستیم که در مذهبِ عشاق

صوفی نپسندند که خمار نباشد

هر پای که در خانه فرو رفت به گنجی

دیگر همه عمرش سر بازار نباشد

عطار که در عین گلاب است عجب نیست

گر وقت بهارش سر گلزار نباشد

مردم همه دانند که در نامهٔ سعدی

مُشکیست که در کلبهٔ عطار نباشد

جان در سر کارِ تو کند سعدی و غم نیست

کان یار نباشد که وفادار نباشد

class="r-font-large">>سعدی


1 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها