یکشنبه، 31 فروردین، 1404

همه آن چیزی که در مورد قاتل عنکبوتی باید بدانید / جزئیات پرونده سعید حنایی؛ قاتل سریالی در مشهد

به گزارش سرویس حوادث ساعدنیوز به نقل از تابناک؛ پس از ساخت چند فیلم سینمایی درباره این قتل‌ها برخی روزنامه‌ها برآن شد تا به عنوان اولین رسانه‌ای که 22 سال قبل ماجرای قتل‌های عنکبوتی را فاش کرد ناگفته‌ها و ابعاد جدیدی از این قتل‌ها را در گفتگو با سید خلیل سجادپور خبرنگار پیش کسوت خود که از اولین روز‌های وقوع این قتل‌ها از نزدیک ماجرا را پیگیری کرده به مخاطبان ارائه کند.

واقعیت این است که آن زمان نه تنها ما، بلکه هیچ کس فکر نمی‌کرد که با قتل‌های سریالی روبه رو شده ایم. اگر قتلی شب رخ می‌داد یا جسدی شب هنگام کشف می‌شد خبر آن تقریبا سه روز بعد در روزنامه به چاپ می‌رسید. چون روز بعد از کشف جسد، خبر تنظیم و به دستگاه چاپ سپرده می‌شد و مخاطبان روز بعد از آن از خبر مطلع می‌شدند. به همین دلیل هم اولین قربانیان، «سعید حنایی» که اجساد آنان در جاده فرعی و مزرعه گوجه فرنگی منطقه خین عرب در حاشیه شهر کشف شد روز چهارشنبه دوازدهم مرداد درج شد، اما یکی از آن اجساد درون تکه‌ای موکت قرار داشت و در دیگری «چادر سیاه» به دور جسد پیچیده شده بود. هرکدام نیز در یک محله افتاده بود. از سوی دیگر هم رسیدگی قضایی جسد اول به عهده قاضی حجت الاسلام محمد علی افتخاری (رئیس شعبه 42 دادگاه عمومی) بود و پرونده جسد دیگر را قاضی نوذر شریف (رئیس شعبه 37 دادگاه عمومی مشهد) رسیدگی می‌کرد که از پرونده‌های یکدیگر بی خبر بودند، چون هنوز قاضی ویژه قتل عمد در دستگاه قضایی وجود نداشت و قاضی کشیک هر روز دادگستری، رسیدگی به پرونده‌های قتل را هم به عهده می‌گرفت. حتی زمانی که سومین جنایت نیز رخ داد هیچ کس به موضوع مشکوک نشد چرا که این بار قاتل جسد را درون 4 کیسه گونی زرد رنگ گذاشته و آن را در خیابان بزرگمهر (مرفه نشین‌ترین منطقه مشهد) و آن هم در روز روشن (ساعت 3 بعد از ظهر) رها کرده بود. این پرونده جنایی را هم قاضی مهدی معینی (رئیس شعبه 41 دادگاه عمومی) رسیدگی می‌کرد و هنوز دادسرا‌ها احیا نشده بود.

فرضیه دیگری هم نیز که تا آن زمان قتل‌های زنان را کم اهمیت جلوه می‌داد سوابق اعتیاد و روابط نامشروع مقتولان بود که دو جسد در حاشیه شهر رها شده بود و این فرضیه قوت می‌گرفت که در پاتوق‌های مواد مخدر درگیر شده باشند یا به دلیل تزریق هروئین و سوء مصرف موادجان خود را از دست داده اند که اهالی پاتوق یا صاحبان منازل به دلیل ترس از دستگیری، اجساد را در حاشیه شهر انداخته اند که برخی از همین قتل‌ها در زمان قتل‌های عنکبوتی هم رخ داد.

از طرف دیگر نیز پس از آن که اولین اخبار کشف اجساد، مانند خبر‌های عادی در روزنامه خراسان درج شد تا چند ماه بعد هیچ حادثه مشابهی رخ نداد و پرونده آن 3 قتل هم که توسط 3 قاضی به طور جداگانه در حال رسیدگی بود به فراموشی رسانه‌ای رسید تا جایی که قاضی افتخاری رای دادگاه را نیز درباره قتل اول صادر کرد و طبق این رای دیه مقتوله باید از بیت المال پرداخت می‌شد، اما پرونده تا زمان شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت مفتوح بود. بدین ترتیب نام «روزنامه خراسان» به عنوان افشا کننده قتل‌های عنکبوتی در تاریخ ثبت شد.

ماجرای قتل‌های مذکور به 3 دوره یا شاید هم 4 دوره تقسیم می‌شود. مرحله اول 3 قتل با ماجرا‌های متفاوت بود که در فاصله چند روز در مرداد سال 79 رخ داد و بعد خاموش شد، اما مرحله دیگر از دی سال 79 دوباره شکل گرفت و تا روز‌های آخر اسفند ادامه یافت البته در این میان اجساد مشابهی نیز در حاشیه شهر کشف شد که بعد از دستگیری عاملان آن مشخص شد جزو قتل‌های عنکبوتی نبود مانند جسد زن 45 ساله‌ای که در انتهای بولوار بهارستان درون چادر سیاه کشف شد که روسری نیز دور گردنش پیچیده شده بود. از همین قتل که به ششمین جسد معروف شد این جنایت‌ها رنگ سریالی به خود گرفت. چرا که بعد از کشف چهارمین جسد که در کوچه‌ای فرعی بین جاده قدیم و جدید قوچان رها شده بود، مرحوم قاضی غلامرضا منصوری (قاضی وقت شعبه 53 دادگاه عمومی مشهد) به عنوان قاضی کشیک رسیدگی به پرونده را به عهده داشت که بعد از وقوع پنجمین قتل دیگر به سمت قاضی ویژه قتل عمد انتخاب شد. نوزدهم اسفند بعد از کشف جسد ششمین قتل، گفت وگویی با قاضی منصوری انجام دادم که او با تاکید بر سریالی بودن قتل‌های زنان خیابانی به خبر تلخ دیگری هم اشاره کرد که شاید جدی گرفته نشد.

وی در این مصاحبه که بیستم اسفند با تیتر «اکیپ ویژه‌ای برای بررسی قتل چند زن در مشهد تشکیل شد» مقابل دیدگان مخاطبان بی شمار خراسان قرار گرفت، ادعا کرد «در چند ماه گذشته حدود 6 قتل با شیوه و شگرد یکسان در مشهد رخ داده است این در حالی است که سال قبل هم موارد مشابهی گزارش شده که هنوز عامل یا عاملان این جنایت‌ها شناسایی نشده اند!»

خلاصه در دوره دوم قتل‌ها که گویی پس از چند ماه تردید یا برنامه خاص عاملان جنایت‌ها آغاز شده بود حدود 5 قتل دیگر اتفاق افتاد و بدین ترتیب پلیس و دستگاه قضایی مقابل قتل‌هایی پیچیده قرار گرفتند که هیچ کس و به هیچ وجه تصور نمی‌کرد این جنایت‌ها را یک نفر انجام بدهد. همه مسئولان و کارآگاهان متفق القول بودند که با یک باند مخوف طرف هستند یا در پس این جنایت‌ها ماجرایی مانند قتل‌های زنجیره‌ای وزارت اطلاعات نهفته است یا افراد ذی نفوذ و صاحب قدرت و موقعیت اجتماعی دست به چنین اعمالی می‌زنند به همین دلیل گروه‌های ویژه‌ای در آگاهی مشهد با بهره گیری از همه توان پلیسی و امکانات سنتی آن زمان مامور رسیدگی به پرونده قتل‌های عنکبوتی شدند. دوره سوم این قتل‌ها نیز از فروردین تا اوایل مرداد سال 80 رقم خورد که دیگر جو وحشتناکی درشهر ایجاد شده بود و مصاحبه‌ها و تحلیل‌های گوناگون رسانه ها، مدیران، نمایندگان مجلس و افراد مشهور فشار عجیبی را به نیروی انتظامی و دستگاه قضایی وارد کرده بود. ماجرای قتل زنان خیابانی، دهان به دهان می‌چرخید و این گونه زن‌ها با ترس و وحشت از خانه بیرون می‌آمدند. مرحله چهارم نیز به ماجرا‌های شخصیتی، انگیزه و محاکمه «سعید حنایی» مربوط می‌شود که جای بحث زیادی دارد.

«حنایی» فردی بسیار پرخاشگر و ماجراجو بود که با انگیزه انتقام از رانندگان مسافرکش وارد این ماجرا شد. پرخاشگری‌های او به حدی بود که حتی سابقه کیفری به جرم «نزاع» داشت و همین موضوع نیروی انتظامی را زیر تیغ انتقادات بی رحمانه قرار داد که چرا دستگیری فردی سابقه‌دار یک سال طول کشیده است! اما همان گونه که گفتم شرایط به گونه دیگری بود.

عامل «قتل‌های عنکبوتی» بعد از دستگیری گفت: وقتی همسرم با تاخیر زیاد به خانه بازگشت عصبانی شدم و از او درباره علت تاخیرش پرسیدم که او از ماجرای تعرض یک راننده مسافرکش پرده برداشت! به همین دلیل او ابتدا به کلانتری رفته و از یک راننده ناشناس پیکان شکایت کرده بود، اما چون هیچ دلیل محکم و مستندی نداشت و از سوی دیگر هم نتوانست مشخصاتی از راننده متعرض به پلیس ارائه دهد، این پرونده جدی نگرفته نشد.

حنایی هم که زنش مورد تعرض قرار گرفته بود و بسیار عصبانی و آشفته بود ساعتی بعد از دستگیری در خانه امن پلیس به افسران ویژه این پرونده گفت، ابتدا تصمیم گرفتم تا رانندگان مسافرکش را به قتل برسانم، ولی بعد از مدتی از این تصمیم منصرف شدم چرا که با خود فکر می‌کردم چند تا از این راننده‌ها را باید بکشم! تعداد آن‌ها خیلی زیاد است. این بود که تصمیم خود را به قتل زنان خیابانی تغییر دادم تا با کشتن آن‌ها انتقام جویی کنم! حنایی معتقد بود اگر این زن‌ها در حاشیه خیابان‌ها جولان ندهند، رانندگان هم به هر زن مسافر به چشم زن بدکاره نگاه نمی‌کنند! این بود که فقط برای «انتقام» آدمکشی به راه انداخت. از سوی دیگر هم حنایی آغاز مرحله دوم قتل‌ها در زمستان سال 80 را نیز فقط به دلیل خود بزرگ بینی و خودنمایی عنوان کرد و گفت: وقتی می‌دیدم دیگران و مردم به قتل این زن‌ها توجه زیادی دارند من هم ترغیب شدم تا دوباره کشتن این زن‌ها را شروع کنم چرا که بعد از قتل 3 زن دچار تردید بودم.

او در یکی از جلسات دادگاه سخن عجیبی را بر زبان راند و در آخرین دفاعیات خود گفت: «هر وقت زن فاسدی را می‌دیدم جنون آنی به من دست می‌داد و تنها زمانی که او را می‌کشتم آرام می‌گرفتم در این حال کشتن 16 زن خیابانی برای من به راحتی کشتن 16 سوسک بود!».

از طرف دیگر هم حنایی طبق مستندات پزشکی قانونی، دارای شخصیتی ضد اجتماعی، پرخاشگر و بدون عاطفه است و نمی‌توان به او نسبت جنون داد. این مطالب در یکی از جلسات محاکمه وی توسط مرحوم دکتر تلافیان و دکتر آریا حجازی (مدیرکل پزشکی قانونی خراسان رضوی) بیان شد که در صفحه حوادث نوزدهم مهر سال 80 روزنامه خراسان به چاپ رسیده است. البته پزشک قانونی در این جلسه دادگاه به دو بار فرار او از بیمارستان روان پزشکی هم اشاره کرد و گفت: «حنایی» در سال‌های 59 و 61 در بیمارستان ابن سینا بستری شده که هر دو بار نیز از آن جا فرار کرده است و در برگه پذیرش بیمار تاکید شده که «او فردی مهاجم و پرخاشگر می‌باشد که مدت کوتاهی تحت درمان بود!»

ماجرای دیگری که حنایی را به سوی انتقامی هولناک کشاند این بود که او با جعل کارت بسیج، بعد از حادثه تعرض به همسرش، شماره پلاک خودرو‌هایی که زنان خیابانی را سوار می‌کردند در یک فهرست یادداشت می‌کرد یا خودش برخی دختران و پسران را به کلانتری تحویل می‌داد که مجازات شوند، ولی وقتی می‌دید آن‌ها زودتر از خودش از کلانتری بیرون می‌آمدند، بسیار عصبانی می‌شد و احساس حقارت می‌کرد که این موضوع نیز یکی از دلایل اقدام به انتقام جویی بود. او حتی کارت امر به معروف و نهی از منکر را هم طبق ادعا‌های خودش در جلسه علنی دادگاه جعل کرده بود تا با استفاده از آن مانع کار رانندگان مسافرکش شود. به همین دلیل فردی پرخاشگر، ضد اجتماعی و ماجراجو وارد حوادث هولناک «انتقام» شده بود.

5 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها