سیاست خارجی آمریکا در ۱۰۰ روز/ مذاکرات نویدبخش با ایران، ابهام در رابطه با چین

سیاست خارجی آمریکا در ۱۰۰ روز/ مذاکرات نویدبخش با ایران، ابهام در رابطه با چین

 تهران-ایرنا- روزنامه «عمان دیلی آبزرور» در گزارشی می‌نویسد: تصویری از سیاست خارجی آمریکا ایجاد شده است که از نظر اخلاقی تهی شده، از نظر راهبردی متزلزل است و در آن منافع کوتاه‌مدت بر همه چیز سایه انداخته است که باعث شده بسیاری از متحدان آمریکا گیج و نگران شوند.

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، تنها حدود صد روز از آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ گذشته‌ است، اما بسیاری از مسائل از همین حالا روشن شده‌اند. ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری‌اش به‌طور چشمگیری متفاوت است؛ او اعتماد به‌نفس بیشتری دارد و با تیمی احاطه شده که مصمم است دستورکاری بسیار گسترده‌تر را به اجرا درآورد. افرادی اکنون در دولت سمت دارند که چهار سال گذشته را صرف آماده‌سازی برای این لحظه کرده‌اند. ترامپ اکنون ریاست‌جمهوری فعال و به‌نوعی امپریالیستی دارد؛ چه در داخل و چه در عرصه بین‌الملل. هدف اصلی سیاست‌گذاری دولت تا اینجا، عمل به وعده انتخاباتی ترامپ برای تأمین امنیت مرز جنوبی آمریکا بوده است. اما تعرفه‌های واردات، از تعرفه پایه ۱۰ درصد برای همه کالاها گرفته تا تعرفه‌های اضافی خاص کشورها که در مورد چین به ۱۴۵ درصد می‌رسد، به ابتکار مشخص‌کننده ریاست‌جمهوری او تبدیل شده‌اند. سیاست خارجی نیز به‌طور اساسی دگرگون شده است.

جنگ اوکراین

آمریکا از یک حامی قاطع اوکراین به کشوری متمایل به روسیه تغییر جهت داده است. به نظر می‌رسد این چرخش ناشی از بیزاری آشکار از «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین و گرایش به «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه باشد. ترامپ، که در کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده بود که تنها یک روز برای پایان دادن به جنگ زمان نیاز دارد؛ جنگی که به‌طور مرتب بایدن و زلنسکی را مقصر آن معرفی می‌کند، اکنون درباره کنار کشیدن کامل از دیپلماسی برای پایان جنگ سخن می‌گوید. او در عمل به وعده انتخاباتی‌اش با دشواری روبرو است، عمدتاً به این دلیل که سیاست طرفداری از روسیه، نه به پوتین انگیزه‌ای برای مصالحه می‌دهد و نه به زلنسکی اطمینان می‌بخشد. توافق برای تأسیس «صندوق سرمایه‌گذاری بازسازی آمریکا-اوکراین» می‌تواند کمک کننده باشد، اما برای دستیابی به توقف درگیری‌ها، اقدامات بسیار بیشتری لازم خواهد بود.

اروپا

اروپا و سایر متحدان سنتی آمریکا نیز از رفتار دولت ترامپ سردرگم هستند. «جی. دی. ونس» معاون رئیس‌جمهور ماه فوریه به مونیخ سفر کرد تا به نوعی تعامل با اروپایی‌ها را آغاز کند، در حالی که «پیت هگست» وزیر دفاع در مقر ناتو آشکارا تردیدهایی را درباره تعهد آمریکا به اروپا مطرح کرد. این وضعیت، اروپا را به سمت آماده‌سازی برای حمایت از اوکراین در صورت کاهش کمک‌های آمریکا و همچنین دستیابی به خودکفایی راهبردی سوق داده است.

صد روز نخست دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، جهان را وارد دوران جدیدی از عدم قطعیت کرده است، دورانی که متحدان، رقبای جهانی و حتی مردم آمریکا هنوز در تلاشند قواعد جدید آن را بفهمندخاورمیانه

در خاورمیانه، دولت ترامپ مذاکراتی را با ایران آغاز کرده که احتمالاً نویدبخش خواهد بود، اگر دولت ترامپ مایل باشد ایران غنی‌سازی محدود اورانیوم را ادامه دهد، امتیازی که شاید برای حصول توافق لازم باشد و می‌تواند انتقادها در داخل آمریکا و از سوی اسرائیل را برانگیزد. اما ترامپ به اندازه کافی قدرتمند است که در صورت وقوع چنین انتقادهایی، آن‌ها را تحمل کند در غیر این صورت، دولت ترامپ عملاً دست دولت اسرائیل را برای هر اقدامی در غزه و کرانه باختری باز گذاشته است.

به نظر می‌رسد واشنگتن علاقه‌اش را به تمدید آتش‌بس بین حماس و اسرائیل از دست داده، چرا که این امر ممکن است با اولویت‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژِیم اسرائیل، که بقای ائتلافش را در اولویت می‌گذارد، در تعارض قرار گیرد. فشار برای مهار عملیات نظامی اسرائیل یا حتی اجازه ورود کمک‌های بشردوستانه به غزه که اکنون نزدیک به دو ماه است در محاصره کامل قرار دارد از بین رفته است. طرح پیشنهادی ترامپ برای غزه، که شامل تخلیه دو میلیون فلسطینی و بازسازی منطقه به شکل یک ساحل تفریحی جدید بود که به جایی نرسید، اما به نظر می‌رسد دولت اسرائیل را برای تخلیه جمعیت، اشغال و حتی احتمالاً اسکان بخش‌های بزرگی از این منطقه تشویق کرده است.

نیم‌کره غربی

غافلگیرکننده‌ترین بعد سیاست خارجی آمریکا، که نه در دوره اول ترامپ و نه در کارزار انتخاباتی اخیر پیش‌بینی شده بود، تمرکز بر نیم‌کره غربی بوده است. کانادا و مکزیک به دلیل آنچه «شکست در کنترل مرزها» خوانده شد، هدف تعرفه‌های اولیه قرار گرفتند. همچنین درخواست‌های قاطعانه‌ای برای اعمال حاکمیت آمریکا بر کانال پاناما، گرینلند و کانادا مطرح شد. این اهداف بیش از هر چیز دیگری موجب واکنش ضدآمریکایی شده‌اند حتی به تغییر نتیجه انتخابات فدرال اخیر کانادا انجامیده‌اند. در نهایت، می‌توان گفت که سیاست خارجی آمریکا رنگ‌وبویی «غیراخلاقی» به خود گرفته است.

چین

بزرگ‌ترین ابهام در سیاست خارجی همچنان چین است. از یک سو، ترامپ به تیک‌تاک معافیت‌هایی اعطا کرده که اجازه داده این اپلیکیشن همچنان روی تلفن‌های آمریکایی‌ها باقی بماند، هرچند مشخص نیست آیا او اختیار قانونی انجام چنین کاری را دارد یا خیر. از سوی دیگر، ترامپ تهدید کرده است که چین را با تعرفه‌هایی بسیار فراتر از آنچه در حال حاضر اعمال شده است، هدف قرار خواهد داد، مگر اینکه پکن به برخی خواسته‌های کلیدی واشنگتن پاسخ دهد؛ از جمله کاهش کسری تجاری، محدود کردن یارانه‌های صنعتی، و اعمال فشار بیشتر بر کره شمالی. در عین حال، هیچ نشانه‌ای از یک استراتژی منسجم برای مقابله با چین دیده نمی‌شود. در عوض، تصمیمات سیاستی بیشتر واکنشی، تک‌بخشی و غیرقابل پیش‌بینی هستند.

نتیجه گیری

آنچه در مجموع دیده می‌شود، تصویری از سیاست خارجی است که از نظر اخلاقی تهی شده، از نظر راهبردی متزلزل است، و در آن منافع کوتاه‌مدت بر همه چیز سایه انداخته است. بسیاری از متحدان آمریکا گیج و نگران هستند. از دید آن‌ها، آمریکا به‌جای آن‌که رهبر جهان آزاد باشد، اکنون بیشتر شبیه بازیگری می‌شود که تنها به منافع شخصی خود اهمیت می‌دهد. در پایان، می‌توان گفت که صد روز نخست دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، جهان را وارد دوران جدیدی از عدم قطعیت کرده است، دورانی که متحدان، رقبای جهانی و حتی مردم آمریکا هنوز در تلاشند قواعد جدید آن را بفهمند.

 

 منبع خبر