ترجمه، سفری انسانی میان علم و هنر

ترجمه، سفری انسانی میان علم و هنر

 تهران- ایرنا- کتاب جدید «فلسفه ترجمه» نوشته دامیون سیارلز با نگاهی به تجربه‌های شخصی و نظریه‌های ترجمه، این هنر-علم را به‌عنوان تلاشی انسانی و خلاقانه برای بازآفرینی متون معرفی می‌کند.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا از تارنمای هفته‌نامه آرت ریویو، ترجمه، همزمان که علمی دقیق و هنری خلاقانه است، یک تلاش انسانی عمیق نیز به شمار می‌رود؛ موضوعی که دامیون سیارلز در کتاب جدید خود با عنوان «فلسفه ترجمه» به آن می‌پردازد.

سیارلز در این کتاب، با اشاره به دیدگاه روان‌کاو سوئیسی هرمان رورشاخ درباره تجربه خواندن، ترجمه را فرآیندی نه کاملاً عینی و نه کاملاً ذهنی معرفی می‌کند که؛ بلکه ترکیبی از دریافت واقعیت و بیان درونیات فردی است. او معتقد است همان‌طور که هر خواننده در مواجهه با یک اثر تجربه‌ای منحصربه‌فرد دارد، هر مترجم نیز با خواندن و بازآفرینی متن، نسخه‌ای متفاوت ارائه می‌دهد.

سیارلز تأکید می‌کند ترجمه نباید صرفاً به‌عنوان «وفاداری» به متن اصلی تعریف شود؛ زیرا همانند خواندن، ترجمه نیز یک واکنش و پاسخ خلاقانه است و نه نسخه‌ای کپی شده. او می‌نویسد: ترجمه، راهی است که مترجم از میان اثر طی می‌کند.

این نویسنده و مترجم آمریکایی، با بیان تجربه‌های شخصی خود در مسیر یادگیری ترجمه، توضیح می‌دهد که در آغاز کار، به اشتباه ترجمه را تنها برگردانی لغوی می‌دانسته است. اما پس از راهنمایی استادان و شرکت در کارگاه‌های تخصصی، فهمیده که ترجمه، نوعی خواندن عمیق و بازنویسی خلاقانه است.

کتاب «فلسفه ترجمه» ترکیبی از مقالات نظری و نمونه‌های عملی است. سیارلز در این کتاب، تجربیات خود از ترجمه آثار نویسندگانی چون یون فوسه، لودویگ ویتگنشتاین و راینر ماریا ریلکه را با مخاطب به اشتراک می‌گذارد. همچنین در بخش‌هایی از کتاب، با نگاهی به تاریخچه ترجمه و چهره‌هایی چون فریدریش شلایرماخر و لارنس ونوتی، زمینه‌های نظری این حوزه را بررسی می‌کند.

با این حال، نویسنده در برخی بخش‌ها به صراحت اشاره می‌کند که تاریخچه ترجمه پاسخ نهایی به چالش‌های این هنر ارائه نمی‌دهد و بیشتر باید به تجربه‌های زیسته مترجمان و ظرافت‌های شخصی این کار توجه کرد. سیارلز بر این باور است که ترجمه، فرایندی انسانی است که با خواندن، نوشتن و درک زبان و شیوه بیان نویسنده آغاز می‌شود و ادامه می‌یابد.

این کتاب، در کنار آثاری چون «ترجمه به مثابه کوچ» نوشته میرای گانسل و «همدلی با خائن» نوشته مارک پولیزوتی، به موج جدیدی از نوشته‌های مترجمان درباره ترجمه می‌پیوندد که ترجمه را نه به‌عنوان امری ایستا، بلکه فرآیندی چندصدایی و پویای انسانی معرفی می‌کنند.

 

 منبع خبر