احمدی: اصلی‌ترین لابی ضدمذاکره وابسته به رژیم اسرائیل است

احمدی: اصلی‌ترین لابی ضدمذاکره وابسته به رژیم اسرائیل است

 تهران-ایرنا- یک تحلیلگر روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل هسته‌ای گفت: در این مرحله مذاکرات ایران و آمریکا کارشناسان، دستورالعمل لازم را از مقامات بالاتر گرفته‌اند که باید بر روی چه مسائلی مذاکره کنند و موضوعاتی که امروز در دستور کار قرار دارد حتماً موضوعات دشوار و بسیار پیچیده‌ای است.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، سومین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده روز گذشته و پس از نزدیک به ۶ ساعت به پایان رسید.

«سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه کشورمان پس از پایان این دور در جمع خبرنگاران گفت: « مذاکرات این بار خیلی جدی تر از گذشته بود و ما به تدریج وارد بعضی از بحث‌های جزئی‌تر، فنی‌تر و تکنیکی تر شدیم. حضور کارشناسان بسیار مفید بود، ما چندین بار به صورت مکتوب نظرات خود را رد و بدل کردیم و در مذاکرات غیرمستقیم بحث‌های فنی مقداری دقت‌ می‌خواهد و از این رو مواضع عمدتاً مکتوب رد و بدل شد». وزیر امور خارجه همچنین افزود: «دور بعد احتمالا شنبه ( ۱۳ اردیبهشت ماه) خواهد بود و جزییات آن را دولت میزبان که عمان است تنظیم کرده و به اطلاع دو طرف می‌رساند. سطح دور چهارم هم با حضور بنده و آقای استیو ویتکاف و همراهی کارشناسان خواهد بود».

«کوروش احمدی» تحلیلگر روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل هسته‌ای در گفت‌وگو با ایرنا در پاسخ به این سوال که در جریان و به موازات سومین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در سطح سران هیات‌ها، نخستین دور گفت‌وگوهای فنی و کارشناسی نیز برگزار شد، آیا میتوان بر همین اساس نتیجه بگیریم که تهران و واشنگتن بر روی کلیات به توافق رسیده‌اند، گفت: قاعدتا باید اینگونه باشد، زمانی که ما یک پروسه مذاکراتی و روند مذاکراتی داریم که قرار است طی یک دوره، به یک توافق مکتوب بینجامد، معمول این است که در جلسات اول و دوم، در مورد تدوین یک چهارچوب مذاکراتی، صحبت و مذاکره می‌شود. پس از اینکه این چهارچوب مورد توافق طرفین قرار گرفت که این چارچوب به خصوص در مورد ما می‌تواند این باشد که چه کسانی طرف مذاکره باشند و این بسیار مهم است چرا که این بار برخلاف گذشته، ایران و آمریکا دو طرف مذاکره هستند و این تحول مهمی است که این اتفاق برای اولین بار به صورت علنی و رسمی در حال وقوع است چرا که ما تجربه مذاکرات غیررسمی را با آمریکا داریم. اکنون به نظر می‌رسد که این چهارچوب مذاکراتی به همین ترتیب تدوین شده و از نظر موضوعات، کف و سقف خواسته‌های طرفین مشخص شده و بر همین مبنا دو طرف دیدند که می‌توانند در این چهارچوب با یکدیگر مذاکره کنند و طبعا بر همین مبنا مذاکرات کارشناسی آغاز شده است. در نهایت متنی که باید برای امضای نهایی تدوین شود، کاری است که کارشناسان انجام می‌دهند.

مذاکرات منتهی به برجام، نزدیک به دو سال طول کشید و آن هم به علت پیچیدگی مساله به لحاظ فنی و حقوقی و هم در سطح تدوین متن و هم به لحاظ سیاسی بود. مذاکرات ایران و آمریکا شامل موضوعات دشوار و پیچیده‌ای است

این تحلیلگر روابط بین‌الملل در پاسخ به این سوال که در دور اول و دوم شاهد احساس خوف و رجاء بودیم که آیا روسای تیم‌های مذاکره کننده با لبخند محل مذاکرات را ترک می‌کنند یا خیر و آیا مذاکرات ادامه پیدا می‌کند، حالا ورود مذاکرات به مرحله کارشناسی چه چالش‌های جدیدی خواهد داشت، گفت: اول از همه بگویم که دیپلمات‌ها این توانایی را دارند که حتی در صورت شکست کامل، با لبخند از اتاق مذاکره خارج شوند. با این حال صرف نظر از این تبصره، واقعیت این است که دوره اول و دوم خوب انجام شد، طرفین اذعان داشتند و در پایتخت‌ها هم مقامات ذیربط تصریح کردند که کار خوب انجام شده، خوب پیش رفتند و پیشرفت خوب بوده و ظاهرا آن چهارچوب که عرض کردم فراهم شده است و توافق روی کلیات حاصل شده و دلیل ورود به مذاکرات کارشناسی نیز همین موضوع است و اگر آن توافق حاصل نمی‌شد، ضرورتی به ورود به مباحث کارشناسی نبود.

احمدی ادامه داد: در این مرحله، کارشناسان، دستورالعمل لازم را از مقامات بالاتر گرفته‌اند که باید بر روی چه مسائلی مذاکره کنند و موضوعاتی که امروز در دستور کار قرار دارد حتماً موضوعات دشوار و بسیار پیچیده‌ای است. اطلاع دارید که مذاکرات منتهی به برجام، نزدیک به دو سال طول کشید و آن هم به علت پیچیدگی مساله به لحاظ فنی و حقوقی و هم در سطح تدوین متن و هم به لحاظ سیاسی بود. به لحاظ سیاسی نیز طیف‌های مختلفی در آمریکا و ایران در خصوص مذاکرات وجود داشت و در نتیجه کار باید به صورتی پیش میرفت که خسارت سیاسی برای طرفین به کمترین حالت برسد و دقت کار نیز از نظر متنی که تهیه می‌شود برای اینکه در آینده مشکل ایجاد نکند به حداکثر برسد.

مخالفان مذاکره تلاش می‌کنند سقف خواسته‌های آمریکا را بالا ببرند

این دیپلمات پیشین در سازمان ملل متحد همچنین در پاسخ به این سوال که ارزیابی مثبت دو هیات مذاکره کننده از روند این مذاکرات، این نگرانی را ایجاد می‌کند که مخالفین مذاکرات خارج از اتاق‌های مذاکره فعال شده و عملیات تخریب خود را آغاز کنند، همچنین شاهد پیامی از سوی وزیر امور خارجه در شبکه ایکس بودیم که نسبت به هرگونه عملیات خرابکارانه از سوی رژیم صهیونیستی هشدار دادند، تا چه میزان فکر می‌کنید این لابی‌های ضدمذاکره و ضدتوافق فعال شده‌اند، گفت: لابی ضد مذاکره، که اصلی‌ترین و عمده‌ترین آن‌ها طیف جریان ضد مذاکره وابسته به رژیم اسرائیل، دولت اسرائیل و لابی‌های این رژیم در آمریکا و سایر کشورهای جهان هستند، تلاش می‌کنند سقف خواسته‌های آمریکا را به حدی بالا ببرند که برای ایران قابل پذیرش نباشد. هدف نهایی آن‌ها از این اقدامات، ایجاد شرایطی است که به اقدام نظامی منجر شود. ترامپ، همان‌طور که گفته، تمایلی به درگیری نظامی ندارد، هرچند تجمع نیروهایی که در منطقه انجام داده، مشکل‌ساز است.

احمدی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد اجماعی در داخل آمریکا وجود دارد که با تجمیع نیرو در منطقه و ایجاد یک تهدید معتبر، ایران باید متقاعد شود که پای میز مذاکره بیاید و به توافق برسد، گفت: این دیدگاه در میان طیف‌های مختلف در آمریکا طرفدارانی دارد. برای مثال، ریچارد نفیو که گرایش دموکرات دارد، ریچارد هاس که گرایش جمهوری‌خواه کلاسیک دارد و بسیاری دیگر همین نظر را مطرح کرده‌اند. آن‌ها معتقدند باید یک تهدید معتبر ایجاد شود؛ این تهدید معتبر اکنون شکل گرفته است، اما آمریکا به‌هیچ‌وجه نمی‌خواهد این تهدید به درگیری منجر شود. ترامپ به‌عنوان کسی که مدعی است صلح‌طلب است و در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش جنگی آغاز نکرده، این موضوع را به‌عنوان یک نکته مثبت مطرح می‌کند. امیدواریم با مذاکراتی که آغاز شده، لابی‌هایی که به آن‌ها اشاره شد، نتوانند مانع پیشرفت شوند. واقعیت این است که غیر از لابی‌های مرتبط مستقیم یا غیرمستقیم با رژیم اسرائیل، طیف دیگری در جهان را نمی‌شناسم که مخالف مذاکره بین ایران و آمریکا یا مخالف دستیابی به راه‌حل از طریق این مذاکرات باشد.

وی افزود: برخی کشورها که در جریان مذاکرات منجر به برجام حضور داشتند، اکنون به‌صورت مستقیم در مذاکرات شرکت ندارند، اما خودشان می‌دانند—روسیه و کشورهای اروپایی آگاهند—که مشکل اصلی ایران و آمریکا عمدتاً به تحریم‌ها مربوط است. شاید نگوییم تنها مشکل تحریم‌هاست، اما عمدتاً از سوی آمریکا اعمال شده است. اروپا نیز تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرده، اما اگر مشکل ایران و آمریکا حل شود، به‌طور خودکار بهانه‌ای که اروپا برای تحریم ایران داشت، منتفی خواهد شد. روسیه و چین نیز هیچ تحریمی علیه ایران اعمال نکرده‌اند. حضور آن‌ها در مذاکرات صرفاً به دلیل عضویت در شورای امنیت است. البته ممکن است توافقی که احتمالا در آینده حاصل می‌شود، اصلاً نیازی به تصویب شورای امنیت نداشته باشد و توافق شود که ایران مجموعه‌ای از اقدامات اجرایی را انجام دهد، آمریکا نیز به همین ترتیب و کار می‌تواند به این شکل پیش برود.

اروپا نیز تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرده، اما اگر مشکل ایران و آمریکا حل شود، به‌طور خودکار بهانه‌ای که اروپا برای تحریم ایران داشت، منتفی خواهد شد. تصمیم‌گیر اصلی دولت آمریکا، شخص ترامپ است

احمدی در پاسخ به این سوال که به نظر می‌رسد امروز شاهد شکل گیری دو طیف در دولت آمریکا هستیم که یک سو وزرای دفاع و خارجه قرار دارند و سوی دیگر مذاکره کننده آمریکا، استیو ویتکاف که به نظر می‌رسد، ترامپ نیز با او همراه است، تا چه میزان می‌توان برای این طیف تندرو در کابینه آمریکا در موضوع مذاکره با ایران اعتبار تخریبی قائل شویم، گفت: این موضوع به‌نوعی ادامه همان سیاستی است که می‌توان آن را سیاست اسرائیلی نامید، سیاستی که صدایش در داخل هیات حاکمه آمریکا نیز شنیده می‌شود. البته نمی‌گویم این‌ها مستقیماً با اسرائیل مرتبط هستند، اما به‌هرحال ایده‌ها و نظرات خودشان را دارند. گاهی از آن‌ها به‌عنوان نومحافظه‌کار (نئوکان)، تندروهای جناح راست حزب جمهوری‌خواه یا مسیحیان تبشیری نام برده می‌شود. این گروه‌ها، به‌ویژه مسیحیان تبشیری، بسیار تأثیرگذار هستند و طیفی در داخل هیات حاکمه آمریکا را تشکیل می‌دهند که موضع بسیار تندی علیه ایران و به نفع اسرائیل دارند. بااین‌حال، فکر نمی‌کنم در تحلیل نهایی این مسئله خیلی تعیین‌کننده باشد.

وی ادامه داد: در دولت فعلی آمریکا و حتی در دولت قبلی ترامپ، تصمیم‌گیر اصلی شخص ترامپ است. ما در کاخ سفید با نوعی حکومت شخصی مواجه هستیم. فرآیند تصمیم‌گیری در این دولت تابع یک پروسه معمول، مانند آنچه در دولت‌های غربی یا دولت‌های دموکراتیک دیده می‌شود، نیست. تصمیم‌گیری‌های ترامپ شخصی، ناگهانی و فی‌البداهه هستند. به همین دلیل، ما با تناقض‌گویی‌های زیادی از سوی او هم در دوره قبلی و هم در دوره فعلی مواجه بوده‌ایم. در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ ثابت شد که او به حرف مشاورانی مثل جان بولتون یا مایک پمپئو گوش نمی‌دهد. پمپئو لیستی از ۱۲ شرط برای ایران تهیه کرده بود که کاملاً غیرواقع‌بینانه و غیرقابل‌قبول برای ایران بود. در آن زمان، عده‌ای در داخل ایران به این شروط استناد می‌کردند، اما من به همه می‌گفتم که روی این شروط حساب نکنید، چون این‌ها هیچ اهمیتی ندارند. در همان زمان، ترامپ به‌شدت دنبال مذاکره بود. او ژاپن، امانوئل ماکرون و سناتور رند پال را واسطه کرد و حتی در ژوئیه ۲۰۱۹ از محمدجواد ظریف، که در نیویورک بود، دعوت کرد به کاخ سفید برود. بولتون در خاطراتش به‌صراحت نوشته که گفته بود که در صورت مذاکره ترامپ با ایران استعفا می‌دهد، اما ترامپ هیچ اهمیتی به حرف‌هایش نمی‌داد. در نهایت، بولتون و پمپئو از دولت کنار رفتند.

این کارشناس مسائل آمریکا گفت: به نظر من در این دوره نیز تصمیم نهایی را شخص ترامپ خواهد گرفت. این افراد می‌توانند روی تصمیمات او تأثیر بگذارند اما تا این لحظه، بر اساس اظهارات علنی و شفاهی ترامپ، می‌توان برداشت کرد که برای او مهم‌ترین مسئله جلوگیری از ساخت بمب هسته‌ای توسط ایران است. او معتقد است این هدف می‌تواند از طریق توافقی شبیه برجام محقق شود. تا جایی که من دنبال کرده‌ام، ترامپ درباره موضوعات دیگر، مثل برنامه موشکی ایران، صحبت مشخصی نکرده است. البته اخیراً بحث‌هایی درباره برنامه موشکی مطرح شده، اما نمی‌دانم چقدر جدی است. باید در عمل ببینیم چه اتفاقی می‌افتد.

تصمیم‌گیری‌های ترامپ شخصی، ناگهانی و فی‌البداهه هستند لذا ما با تناقض‌گویی‌های زیادی از سوی او هم در دوره قبلی و هم در دوره فعلی مواجه بوده‌ایم. سرنوشت مکانیسم ماشه مذاکرات ایران و آمریکا مشخص خواهد شد

این تحلیلگر روابط بین‌الملل در پاسخ به این سوال که مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک امروز به ابزاری در دست سه کشور اروپایی عضو برجام تبدیل شده است، هرچند ما در حال مذاکرات موازی با این کشورها و اتحادیه اروپا هستیم و وزیر امور خارجه نیز در پیامی خواهان نقش آفرینی مثبت این کشورها شده‌اند اما ما چگونه میخواهیم این مساله و ضرب الاجل اکتبر ۲۰۲۵ را مدیریت کنیم، گفت: به نظر من، اگر ایران و آمریکا به توافقی برسند که شامل محدودتر شدن برنامه هسته‌ای ایران و لغو یا تعلیق تحریم‌های آمریکا باشد، اروپایی‌ها مشکل جدی‌ای ایجاد نخواهند کرد. در حال حاضر، روابط ایران و اروپا تیره است و این مسئله عمدتاً به دو موضوع بحران اوکراین و تغییر فضای اروپا پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ برمی‌گردد. این اعتراضات جو رسانه‌ها، پارلمان‌ها و جامعه مدنی اروپا را به‌شدت تغییر داد و این تغییر به سطح سران کشورها نیز کشیده شد. موضوع زندانیان اروپایی در ایران نیز برای اروپایی‌ها بسیار مهم است و آن‌ها به‌شدت پیگیر این مسئله هستند. به نظر من، این موضوع قابل حل است و باید حل شود، هرچند جزئیات آن را نمی‌دانم و به همین دلیل نمی‌فهمم چرا تاکنون حل نشده است.

وی افزود: با این حال، اگر توافقی بین ایران و آمریکا درباره محدود شدن برنامه هسته‌ای ایران حاصل شود، اروپایی‌ها قطعاً از آن استقبال خواهند کرد. در صورت چنین توافقی، مکانیسم ماشه به شکلی منتفی می‌شود، هرچند مشخص نیست که آیا به‌طور کامل کنار گذاشته خواهد شد یا نه که این بستگی به نتیجه مذاکرات دارد. یکی از موضوعات کلیدی که باید در مذاکرات کارشناسی بررسی و حل شود، مسئله بندهای غروب (Sunset Clauses) برجام و سررسیدهای آن است. برای مثال، یکی از این سررسیدها در سال ۲۰۲۰ بود که محدودیت‌های شورای امنیت (نه آمریکا) در مورد خریدهای تسلیحاتی ایران را لغو کرد. سررسید بعدی در اکتبر ۲۰۲۳ بود که تحریم‌های شورای امنیت در زمینه موشکی و نهادها و اشخاص مرتبط با آن را برداشت. سررسید مهم بعدی ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) است. طبق قطعنامه ۲۲۳۱، در این تاریخ این قطعنامه منقضی می‌شود و به اصطلاح (Terminate) یا مختومه خواهد شد. در نتیجه، ایران از دستور کار شورای امنیت خارج می‌شود.

وی ادامه داد: ترامپ همیشه تأکید کرده که محدودیت‌های برجام بر برنامه هسته‌ای ایران موقتی و محدود هستند و با انقضای آن‌ها، این محدودیت‌ها برداشته می‌شود. این موضوع به مذاکرات بستگی دارد. اگر آمریکا بپذیرد که سررسید اکتبر ۲۰۲۵ منقضی شود، این اتفاق خواهد افتاد و مکانیسم ماشه (موجود در بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱) نیز به تبع آن منتفی می‌شود. در این صورت، اروپایی‌ها نیز قاعدتاً مشکلی نخواهند داشت. اما اگر آمریکا سرسختی نشان دهد و بخواهد این سررسیدها را تمدید کند—چنان‌که ترامپ گفته این محدودیت‌ها باید بی‌نهایت و بدون زمان‌بندی باشند—وضعیت فرق می‌کند. اگر ایران این تمدید بی‌نهایت را بپذیرد، محدودیت‌ها دائمی می‌شوند اما اگر نپذیرد، ممکن است ضرب‌الاجل جدیدی تعیین شود، مثلاً اکتبر ۲۰۲۷ یا ۲۰۳۰. در نهایت، سرنوشت مکانیسم ماشه در این مذاکرات مشخص خواهد شد.

اگر توافقی بین ایران و آمریکا درباره محدود شدن برنامه هسته‌ای ایران حاصل شود، اروپایی‌ها قطعاً از آن استقبال خواهند کرد. در اینصورت، مکانیسم ماشه به شکلی منتفی می‌شود. برجام، بهترین توافق ممکن بود

احمدی در پایان در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از سرعت مذاکرات چیست و آیا این مساله به چالشی در آینده بدل نخواهد شد، گفت: مذاکرات منجر به توافق برجام حدود دو سال طول کشید و از نظر من، که این موضوع را دنبال کرده‌ام، این توافق در حد امکان بهترین توافق ممکن بود. ما با طرف مقابل، یعنی آمریکا، مواجه بودیم که خواسته‌هایی داشت و این توافق با توجه به محدودیت‌های سیاست داخلی آمریکا و کنگره این کشور، بهترین نتیجه ممکن را به دست آورد. برجام بستری ایجاد کرد که کار هیات مذاکره‌کننده و تیم کارشناسی فعلی را بسیار آسان‌تر می‌کند. بر مبنای این سند مهم، مذاکره‌کنندگان می‌توانند با راحتی بیشتری مذاکرات را پیش ببرند و نیازی به انجام کارهای گسترده از ابتدا ندارند. عمدتاً ملاحظات سیاسی مطرح است، مانند اینکه کدام بندها پذیرفته شوند، کدام بندها منتفی شوند، کدام سررسیدها باقی بمانند و کدام‌ها تمدید شوند. به همین دلیل، نیازی نیست که مذاکره‌کنندگان ماه‌ها در پایتخت‌ها بنشینند، مشورت کنند، دستورالعمل بگیرند و دوباره برگردند. البته، تا حدی این فرایند لازم است، اما می‌تواند کوتاه‌تر باشد. حتی نیازی نیست که مذاکره‌کنندگان مدام بین تهران و واشنگتن یا سایر پایتخت‌ها در رفت‌وآمد باشند. آن‌ها می‌توانند در محل مذاکرات بمانند، کار را تمام کنند و توافق را نهایی کنند.

 

 منبع خبر