به گزارش ایرنا، موضوع تعطیلیهای آخر هفته در کشورهای مختلف به علت درگیر بودن نزدیک به ۱۰۰درصد جامعه با آن، یکی از مهمترین مباحث دنبال شده از سوی دولتها بوده و هر کشوری به روال و منوال خود، مسیری برای ارتقای شاخص رضایت مردم با نیم نگاهی به بهبود عملکردی کارکنان دولت، بخش خصوصی و حتی اصناف دنبال می کند.
در دنیای امروز که ارتقای شاخصهای بهرهوری حرف اول و آخر را میزند و هر اقدام یا حتی میتوان هر مصوبه اقتصادی و مبتنی بر حوزه کار، با این شاخص مهم سنجش میشود، نباید تعطیلی یک روز در هفته را امری مناسب و در راستای بهرهوری دانست.
طبق یک بررسی سرانگشتی متوجه می شویم که از بیش از ۱۰۰ کشور جهان که اغلب هم در زمره کشورهای میانه به بالای اقتصادی دنیا هستند، شاید به اندازه انگشتان دو دست که یکی از آنها نیز ایران است، تعطیلات آخر هفته یک روزه دارند و اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی تعطیلات دو روزهای را تجربه میکنند.
حال باید دید با توجه به اینکه تعطیلات دوروزه در این کشورها وجود دارد، آیا میزان فعالیت نیروی کار آنها از کشور ما بیشتر است یا کمتر و آیا این تعطیلات دو روزه، تاثیری در ارتقای انگیزه کار آنان دارد یا خیر؟
تجربه موفق کشورهای غربی
طبق اعلام برخی مراکز پژوهشی، در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورها برنامه کاهش ساعات کاری را برای ارتقای بهرهوری مجموعه و نیروهای کار در پیش گرفتهاند؛ اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال کم کردن ساعات کاری هستند به طوری که کره جنوبی و ژاپن ساعات کاری را در هفته کاهش داده تا کارمندان و کارگران از فرصت بیشتری برای تفریح و استراحت برخوردار شوند.
در حال حاضر کارشناسان عوامل مختلفی را در کاهش بهرهوری و پایین بودن سرانه کار مفید در ایران موثر میدانند که تبعیض در محیط کار، ضعف در مدیریت و نظارت، ناکافی و متناسب نبودن میزان دستمزد با کار، انباشت نیرو در محیط کار، نبود انگیزه کار، فقدان سیستم تشویق و پاداش، اعمال یا عدم اعمال برخی قوانین و مقررات و فرسوده بودن سیستم اداری از جمله آنهاست.
طبق برخی آمارها، در خوشبینانهترین حالت، ساعات کار مفید در ایران روزانه حدود دو ساعت است که در طول هفته به ۱۱ ساعت نمیرسد. در این گزارش متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه ذکر شده که البته این رقم جای تامل و بررسی بیشتر نیز دارد.
برآوردهای دیگری نشان میدهد که از ۴۴ ساعت کار هفتگی قانونی در کشورهای توسعه یافته ۲۸ ساعت به صورت مفید انجام میشود و در ایران با وجود انجام ۴۴ تا ۴۹ ساعت و بیشتر کار در هفته؛ ساعات کار مفید فقط ۱۱ ساعت است.
در کنار این امر میبینیم که برخی کشورها حتی پا را فراتر نهاده و برای ایجاد انگیزه بیشتر کاری برای کارکنان و همچنین ارتقای شاخصهای بهره وری، حتی بررسیهایی در راستای سه روزه کردن تعطیلات آخر هفته در دستور کار قرار دادهاند.
این امر در کشورهایی نظیر بلژیک و بریتانیا در دست اجرا بوده و برخی دیگر کشورها از جمله پرتغال هم در این باره، آستین بالا زدهاند؛ طرفداران هفته کاری چهار روزه معتقدند که در صورت اجرای این طرح رضایت کارمندان همزمان با بهرهوری افزایش پیدا میکند.
با توجه به نتایج مثبتی که از این نوع طرح ها به دست آمده، برخی دیگر از کشورهای اروپایی به دنبال پیاده سازی این امر هستند که بنا به گفته پژوهشگران علوم انسانی، تاثیر بسیار زیادی در ارتقای رضایت شغلی کارکنان و به تبع آن، ایجاد رضایت عمومی داشته است.
نقش غیرقابل انکار کاهش ساعت و روزهای کاری در بهبود عملکردی کارکنان
حال با توجه به این موارد، باید در نظر داشت که در کشور ما نیز داشتن روزهای آخر هفته بیشتر برای کارکنان نهادهای دولتی و بخش خصوصی می تواند بسیار مثمر ثمر بوده و علاوه بر توجه ویژه به تحکیم بنیان خانواده و رضایت خانوادگی، در بهبود شاخص های شغلی نیز اثرگذاری بسیار مطلوبی داشته باشد.
رفع تیعیض بین مرکز و استانهای دیگر
ضمن اینکه در حال حاضر، دوپارگی عجیبی در خصوص تعطیلات آخر هفته در کشور وجود دارد، کل استان تهران و برخی دیگر از استانهای کشور، تعطیلات آخر هفته دو روزه دارند ولی چندین استان به تعطیلات آخر هفته یک روزه بسنده کردهاند.
با این تفاسیر میتوان عدم رضایت شغلی و ناراحتی از یک تبعیض نسبت به مرکز را در استانهای با تعطیلات آخر هفته کمتر را مشاهده کرد که با قانونی شدن طرح کاهش ساعت کاری و همچنین افزایش تعطیلات آخر هفته میتوان این نقیصه را جبران کرد.
بنابراین انتظار میرود که با برخی چکشکاریهای قانونی، طرح مجلس که با همراهی دولت نیز همراه است، به بار بنشیند و بتوانیم شاهد اجرایی شدن طرح افزایش تعطیلات آخر هفته باشیم که به طور قطع و طبق نظر اکثریت کارشناسان، بهبود روند کاری، رضایت شغلی کارکنان، ارتقای بهرهوری و همچنین بهبود شاخصهای اداری را موجب خواهد شد.
همچنین میتوان این طرح را که تجربههای موفق زیادی در دنیای امروز دارد، در راستای رفع تبعیض ایجادشده بین مرکز و سایر استانها و همچنین تحکیم بنیان خانواده، ارتقای نشاط اجتماعی و بهبود وضعیت شغلی بسیار اثرگذار دانست.