به گزارش ایرنا، خورشید تازه از پشت کوه بالا آمده، ولی سایههای بلند دیوارهای سیمانی زودتر از آن روی دشت افتادهاند.
روزگاری بدرانلو در حوالی بجنورد جایی بود که بوی خاک خیس از آبیاری صبحگاهی، دل کشاورز را گرم میکرد و صدای گاوآهن، نوید زندگی میداد و بچهها با پای برهنه در جویهای آب میدویدند و خوشههای گندم در نسیم، مثل تابوتهای طلایی تکان میخوردند.
اما حالا جای آن زمینهای طلایی، سردرهایی بلند و درهای آهنی خودنمایی میکنند و زمین دیگر نفس نمیکشد، نه آبی از جوی میگذرد، نه بویی از جو و گندم به مشام میرسد، جایی که باید بوی نان تازه بپیچد، حالا بوی سیمان و مصالح است.
روستا دیگر روستا نیست، حاشیه شهری نیمهجان است با زخمهایی تازه بر پیکر طبیعت و صدای خاک دیگر شنیده نمیشود، اما اگر گوشی برای شنیدن باشد، زمین نجوا میکند که «مرا برای سود نفروش، من نان فردای توام».
مشاهدات میدانی خبرنگار ایرنا به همراه گزارشهای رسمی بسیاری از شهروندان خراسان شمالی حاکی از این است که زمینهای کشاورزی دیم و آبی در بسیاری از مناطق خوش آب و هوای بجنورد در قطعات کوچک خریداری شده و با ساخت آلاچیق، خانهباغ و ویلا، این اراضی را به محل استراحت و تفریح تبدیل میکنند.
پدیدهای که در مناطق خوشآبوهوای بدرانلو، نوده چناران، حمزانلو، بازخانه بجنورد و روئین اسفراین بهشدت رایج شده است.
کارشناسان معتقدند این روند نهتنها موجب از بین رفتن زمینهای حاصلخیز کشاورزی میشود، بلکه به مرور زمان آسیبهای جبرانناپذیری به محیط زیست، منابع آب، بافت اجتماعی روستاها و تولید محصولات غذایی وارد خواهد کرد.
اینجا زمین دیگر کشاورز ندارد؛ مشتری دارد
در روستاهای اطراف بجنورد از بدرانلو و حمزانلو گرفته تا بازخانه و روئین، هر روز قطعهای از زمین کشاورزی تکهتکه میشود، نه برای کشت بهاره یا چرای دام، بلکه برای ساخت خانهباغهایی که اغلب تنها آخر هفتهها چراغشان روشن میشود.
روستاهای این منطقه حالا دیگر فقط مقصد تراکتورها نیستند، مقصد ماشینهای شاسیبلند شهریاند که برای یکقطعه باغ، قیمتی پرداخت میکنند که کشاورز در خواب هم نمیبیند.
این زمین نونه، تفریح نیست
«حاج محمد» پیرمرد ۷۰ سالهای است از اهالی بدرانلو؛ آفتاب صورتش را سوخته و دستهایش پینه بسته که حاصل سالها کار روی زمین است.
وقتی ازش درباره ساخت ویلاها میپرسی، نفسش را بیرون میدهد و میگوید: یک عمر با این زمین زندگی کردم و روزی و زندگی من از دل این خاک تامین شد ولی فرزندانم اصرار دارند تا بخشی از زمین فروخته شود.
او یکی از دهها کشاورزی است که با چشمانی پر از غصه، نظارهگر دیوار کشیدن اطراف زمینهای زراعی است و زمینهایی که روزی محصول میدادند، حالا فقط سایه میسازند.
رودخانههایی که دیگر نمیجوشند
روایت تلخ ویلاسازی در نوده چناران که در فاصله حدود پنج کیلومتری بجنورد واقع شده بسیار تلخ است، چشمهای در این روستا بود که اهالی به آن «آب زندگی» میگفتند.
حالا اما، آب دیگر به سختی جریان دارد، تانکرهایی که شبانه آب را برای باغهای نوساز بار میزنند، آرام آرام ریشه چشمهها را خشکاندهاند.
«احمد»، دامدار روستا، دستش را به سمت رودخانه خشک دراز میکند و میگوید: آب این چشمه بیشتر برای درخت های داخل ویلاها استفاده می شود در حالی که گاو و گوسفندهای ما تشنه لب هستند و ما ماندیم با زمین های خشک و جوی هایی که دیگر آب ندارد.
وقتی سود، جای امنیت غذایی را میگیرد
استاندار و مدیران جهاد کشاورزی بارها هشدار دادهاند که ادامه این روند، مساوی است با نابودی امنیت غذایی.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار خراسان شمالی در این خصوص میگوید: هر متر زمینی که غیرمجاز به باغ و ویلا تبدیل میشود، یعنی قدمی به عقب در مسیر تولید؛ اگر امروز فکر نکنیم، فردا حتی برای نان هم باید واردات کنیم.
سید مجتبی علوی مقدم می افزاید: بیش از ۸۹۰ مورد ساختوساز غیرمجاز در سال ۱۴۰۳ در زمینهای کشاورزی استان شناسایی شد؛ تنها حدود ۳۸۰ مورد از این تخلفات تخریب شدند، این یعنی، صدها قطعه زمین کشاورزی دیگر هرگز به چرخه تولید باز نخواهد گشت.
زمین خسته است، اما فریاد نمیزند
خاک فریاد نمیزند، اما زخمش عمیق است، باران میبارد، اما دیگر جان خاک را تازه نمیکند.
زمینهایی که دیگر شخم نمیخورند، سخت میشوند و درختانی که بیهدف کاشته میشوند، محصولی نمیدهند.
باغهایی که تنها برای زیباییاند، خاک را به هیچ حساب نمیآورند و در روستای بازخانه، بخشی از کوه تراش خورده برای ساخت خانهای که فقط ۲ ماه در سال ساکن دارد، تصویرش مانند زخمی است روی صورت طبیعت و به قول یکی از فعالان محیط زیست کهی می گوید: «این نه توسعه است، نه رونق؛ این تخریب است در لوای آرامش و تفریح.»
فرصتهای از دسترفته
تلاش برای قانونمندسازی بخشی از ساختوسازها، ۱۶۸ هکتار زمین در روستای «میرزاحسنلو» برای ایجاد مناطق گردشگری اختصاص داده شده است، تا شاید ساختوسازهای پراکنده را سامان دهد.
اما بسیاری معتقدند این تنها مسکنی موقت است؛ اگر برخورد جدی با تغییر کاربریها نشود، این ویروس تمام دشت را خواهد گرفت.
خراسان شمالی با اقلیم نیمهخشک، سالهاست با بحران آب و کاهش بارندگی روبهرو است و اگر این اندک زمین حاصلخیز نیز قربانی سودجویی شود، فردای ما پر از قفسههای خالی خواهد بود و امنیت غذایی، شوخی نیست؛ از دل خاک آغاز میشود، نه از سقفهای رنگی ویلاها.
پایان این مسیر، جز خشکسالی، مهاجرت روستاییان، بیکاری کشاورزان و واردات بیشتر مواد غذایی نخواهد بود.
زمین، هنوز ایستاده است؛ اما تا کی؟