قشر بی طبقه جامعه در حال افزایش است

قشر بی طبقه جامعه در حال افزایش است

 قشر بی طبقه ایران در حال افزایش است

به گزارش پژوهشگر ایرنا، هجدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در چهارمین نشست خود به بررسی مسائل سیاسی ایران، سیر تغییرات جامعه ایران از دوران مشروطه تاکنون و ریشه‌های تغییرات در ایران، مساله سکولاریسم، قشربندی‌های اجتماعی و تشکل‌ها و تحولات تاریخی مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه پرداخت.

در این نشست «شروین مقیمی» پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی خود را با عنوان «انقلاب اسلامی و مساله سکولاریسم، تاملی از منظر بحث الهیات سیاسی تجدد با تکیه بر دو مولفه زنان و اقتصاد»؛ «آیدا خدابخش» کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع تحول تاریخی مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه، مطالعه تطبیقی اندیشه محمد حسین نائینی و داود فیرحی (از مشروطه تا جمهوری اسلامی) و «مرتضی نوروزپور» پژوهشگر دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع قشربندی اجتماعی، تشکل ها و نقش آنها در اعتراض‌های سیاسی ایران پس از انقلاب ارائه کردند.

تراز مدرنیسم ایران با هیچ کشور دیگر منطقه قابل مقایسه نیست

شروین مقیمی پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست گفت: انقلاب به طور کلی یک پدیده مدرن است و انقلاب اسلامی ایران نیز یک پدیده مدرن بود. هر آنچه انسان برای تغییر در مناسبات اجتماعی بر خلاف مشیت الهی انجام دهد در واقعی نوعی حرکت تحول خواهی است که یک امر مدرن تلقی می‌شود.

پژوهشگر علوم سیاسی افزود: تلاش برای اینکه کوخ نشینان جای کاخ نشینان را بگیرند، یعنی دخالت کردن در کار خدا و این یک امر مدرن و انقلابی است. بر خلاف آن در نگاه سنتی رضایت دادن به وضع موجود را شاهد هستیم. در نگاه سنتی انسان کاری بر خلاف مشیت الهی انجام نمی‌دهد. پیش شرط و مبنای مدرن شدن و انقلاب به مثابه فضیلت، سکولاریسم است. زمانی که جامعه از تغییرات ناشی از مشیت الهی به سمت تکیه بر خود حرکت می‌کند، دست به کنش انقلابی برای تغییر می‌زند و رستگاری نفس جای خود را به رستگاری جسم و لذت دنیوی می‌دهد.

مدن شدن این نیست که چقدر به دموکراسی اعتقاد داشته باشیم. مدرن شدن یعنی چرخش از امر آسمانی به نیازهای ماندگار زمینی که بیش از همه در دو حوزه اقتصاد و زنان نمود دارد

مقیمی افزود: مدرن شدن این نیست که چقدر هگل یا منتسکیو خوانده یا چقدر به دموکراسی قائل باشیم بلکه چرخش از امر آسمانی به امر ماندگار زمینی نشانه مدرنیسم است. امری که بیش از همه در دو حوزه «اقتصاد و زنان» نمود دارد. در سیر مدرن شدن در واقع انسان از موجودی خدایی به موجودی که به دنبال فایده اقتصادی است تبدیل می‌شود. دومین شاخص مهم مدرن شدن یک جامعه، تغییراتی است که در مناسبات زنان در جامعه رخ می‌دهد.

پژوهشگر علوم سیاسی ادامه داد: روند مدرن شدن ایران در واقع از زمان قاجار شروع شد، زمانی که ایرانیان دیدند در اروپا، زنان به جای حرمسرای پادشاهان، در جامعه و محیط‌های اجتماعی در کنار مردان کار می‌کنند و تعصبات و مسائل ناموسی کمرنگ می‌شود. انقلاب ایران هر دو شاخص را داشت یعنی هم مردم به دنبال یک زندگی اقتصادی راحت‌تر بودند و هم خواست زنان برای حضور بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی وجود داشت. این روند همچنان هم ادامه دارد و «شعارهای سال» نظام که سالهاست با محوریت اقتصاد اعلام می‌شود نیز همین امر را نشان می‌دهد.

مقیمی افزود: بر خلاف آنچه برخی افراد انقلاب اسلامی ایران را یک پدیده ارتجاعی معرفی می‌کنند، بررسی تحولات ایران از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامی و بعد از آن نشان می‌دهد که انقلاب ایران یک پدیده مدرن بوده است. هم اکنون نیز بن مایه‌های مدرنیستم در ایران با هیچ کشور دیگری در منطقه قابل مقایسه نیست و از این نظر حتی از ترکیه هم جلوتر هستیم؛ چه به برسد به کشوری مانند عربستان که اصلا از نظر حرکت به سمت مدرنیسم با ایران قابل مقایسه نیست.

تطبیق فقه شیعه با مفاهیم مدرن در ایران

آیدا خدابخش کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی دومین سخنران این نشست نیز مقاله خود را با موضوع تحول تاریخی مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه، مطالعه تطبیقی اندیشه محمد حسین نائینی و داود فیرحی (از مشروطه تا جمهوری اسلامی) ارائه کرد.

وی گفت: مفاهیم مدرن و دموکراتیک از منظر فقه سیاسی نیز قابل بررسی است. بررسی این مفاهیم در جامعه ایران می‌تواند چراغ راه آینده باشد و به بازاندیشی حکومت کمک می‌کند. موضوع هماهنگی و تعامل بین شرع و قانون از جمله مباحث مهمی است که از زمان مشروطه در ایران مطرح است و هنوز هم این مطالبه وجود دارد و نوع تعامل این دو می‌تواند در شیوه قانونگذاری کشور تغییراتی به وجود آورد.

وی گفت: اندیشه قانون عرفی در ایران از زمان مرحوم نائینی و با دفاع او از مجلس در دوران مشروطه در مواجهه با استبداد با تکیه بر اصول فقهی مثل امر به معروف و نهی از منکر و پس از انقلاب با تلاش‌های مرحوم داود فیرحی در زمینه لزوم مشارکت اجتماعی و طرح مشارکت اجتماعی از یک حق مسلم به یک تکلیف الهی-اخلاقی دنبال شد.

خدابخش گفت: توجه به لزوم نظارت مردم بر حاکمیت، افزایش مشارکت سیاسی، افزایش نقش مردم و مجلس و بیان مفاهیمی مثل حق و تکلیف مردم در مسائل اجتماعی و سیاسی نشانه نوعی دگرگونی تاریخی است. همزیستی شریعت و قانون عرفی و طراحی نهادهای حزبی در جهت تقویت مردمسالاری است، بنابراین با پیوند این مفاهیم به سمت یک زندگی مدرن پیش می‌رویم.

بدون پاسخ جامع حاکمیت به نابرابری‌ها، شاهد پیچیده‌تر شدن اعتراضات خواهیم بود

پنج دسته نابرابری در جامعه کنونی ایران

در ادامه مرتضی نوروزپور پژوهشگر دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در جامعه کنونی ایران با پنج دسته نابرابری مواجه هستیم که شامل نابرابری طبقاتی-اقتصادی، نابرابری نژادی و قومی، نابرابری سیاسی، نابرابری جنسیتی و نابرابری پایگاهی است. نابرابری پایگاهی نیز چهار تقسیم بندی دارد که شامل نابرابری مذهبی، نابرابری مکانی، نابرابری نسلی و نابرابری ظاهری – جسمانی است. در این تقسیم بندی ممکن است یک فرد در چند وضعیت مختلف قرار بگیرد و این تقسیم بندی‌ها بر هم همپوشانی دارند. از نظر نابرابری اقتصادی جامعه ایران به پنج دسته شامل سرمایه داران، طبقه متوسط، خرده بورژوازی، کارکنان و کارگزاران سیاسی و گروه کارگران بی مزد مثل زنان خانه دار تقسیم بندی می‌شود.

طبقه بی طبقه ایران در حال افزایش است

پژوهشگر دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در کنار این دسته بندی‌ها یک طبقه بی طبقه یا NEET هم داریم که نه تحت آموزش هستند نه در جایی استخدام می‌شوند و نه به دنبال کار هستند، این قشر در حال افزایش است و شاید بتوان گفت یک پنجم جمعیت ۱۵ تا ۲۹ ساله‌های ایران هستند 

وی افزود: در زمینه نابرابری‌های قومی و نژادی شاهد این هستیم که گر چه اکثریت مردم ایران برای خود هویت ملی ایرانی قائل هستند اما حدود ۸۳ درصد مردم به هویت قومی خود افتخار می‌کنند 

نوروزپور ادامه داد: علاوه بر نابرابری‌های قانونی و عرفی در مواردی شاهد نابرابری‌های فراقانونی و فراعرفی نیز هستیم. مواردی مثل ممنوعیت صدور گواهینامه موتور برای خانم‌ها یا ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها از این نوع است.

وی گفت: نابرابری‌های سیاسی نیز وجود دارد. کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات نشان می‌دهد، بخش بزرگی از جامعه معتقدند نقشی در فرآیندها و تحولات سیاسی ندارند. 

نابرابری‌های سیاسی، اقتصادی، قومی، جنسیتی و پایگاهی به صورت گسترده در جامعه ایران وجود دارد و در هم تنیده شده‌اند بنابراین پاسخ تک محوری به این مطالبات دیگر جواب نمی‌دهد و نیازمند یک پاسخ جامع و کل نگر است

نوروزپور گفت: بررسی این نابرابری ها نشان می‌دهد شکاف‌های متعدد و مختلفی در جامعه شکل گرفته و شاهد شکاف نسلی، شکاف اقتصادی، شکاف مذهبی، شکاف قومی- نژادی، شکاف سیاسی، شکاف جسمی و ... هستیم.

وی افزود: برخی از این اقشار، گروه‌ها و دسته بندی‌ها تشکل، حزب با نهادی دارند که آنان را نمایندگی می‌کنند، مثلا در حوزه سیاسی شاهد احزاب رسمی هستیم، در کنار آنها احزاب غیر رسمی هم داریم که در هر صورت در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار هستند.

پژوهشگر دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در حوزه قومیت‌ها تشکل‌های رسمی نداریم اما نهادهایی مثل هیئت آذری‌ها، هیئت عربها یا هواداران تیم‌های سپاهان یا تراکتور تا حدی برخی گروه‌های قومی را نمایندگی می‌کنند، در کنار آن گروه‌های مخالف و جدایی طلب هم هستند که تا حدی ماهیت قومی دارند.

نوروزپور ادامه داد: در همه این ادوار جنبش‌های زنان فعال بوده است و همچنان نیز فعال است. در کنار آن اعتراض‌ طبقات بی طبقه و به عنوان مثال اعتراض‌های آب اسلامشهر یا اعتراض به طرح جامع شهری مشهد یا اعتراض کارآمدی در اراک، اعتراضات قومی و اقتصادی در قزوین ( اعتراض برای استان شدن قزوین)، اعتراض به مالیات بر ارزش افزوده در بازار را نیز شاهد بوده‌ایم که در بسیاری از موارد پاسخ مناسبی از طرف حاکمیت دریافت نکرده است.

.

 

 منبع خبر