همشهری آنلاین- علیرضا برازجانی: ۱۸اسفند روز بوشهر است؛ سالروز تأسیس مدرسه سعادت، روز ملی «رام اردشیر»، همان بوشهر خودمان، شهری بندری در جنوبیترین نقطه ایران و شمالیترین نقطه خلیج همیشه فارس، شهری که تاریخش با مقاومت علیه استعمار گره خورده و نامش با نوای گوشنواز نیانبان. بوشهر با قدمتی ۵ هزارساله از دوران عیلامیان تاکنون یکی از مراکز مهم تمدنی ایران بوده که در گذشته با نام «لیان» شناخته میشد و در دورههای بعد با نامهایی چون «ریشهر» و «بوشهر» هویتی تازه یافت. در دوران نادرشاه افشار، این بندر بهعنوان یکی از پایگاههای استراتژیک نظامی و تجاری توسعه یافت و در دوره قاجار به اوج شکوفایی خود رسید. از همین دوران بود که یک نوع معماری خاص بر جای ماند؛ معماریای که حالا در بافت تاریخی بوشهر نمود دارد و هنوز زنده است.
همزیستی با اقلیم
بافت سنتی بوشهر با مصالحی همچون سنگهای اسفنجی، چوب و ساروج جلوهای از معماری سازگار با اقلیم گرم و مرطوب این منطقه است. شناشیرها، بادگیرها، ایوانهای وسیع، کوچههای تنگ و پیچدرپیچ و سقفهای گنبدی همگی طراحی شدهاند تا جریان هوا را تسهیل کنند و فضای زندگی را در برابر گرمای شدید مطبوع نگه دارند. یک نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه بوشهر ۸ماه از سال با آفتاب شدید دست و پنجه نرم میکند به همشهری میگوید: معماران برای اینکه شرایط زندگی در این گرما را فراهم بیاورند و بادهای شمالی و شمال غربی دریا را در زمستان و تابستان به سمت شبکه کوچهها هدایت کنند این شیوه معماری را انتخاب کردند.
محمد مظفری با اشاره به اینکه خانهها در بافت تاریخی به شکل ۳ طبقه با یک حیاط مرکزی ساخته میشد توضیح میدهد: طبقه پایین بهدلیل رطوبت، مسکونی نیست و معمولا کارکرد انبار دارد و طبقه دوم و سوم که با راهپله به هم وصل میشوند محل سکونتند. کوچهها آنقدر باریکند که سایه خانهها روی هم بیفتد.
تعامل در بلندی
این نویسنده و پژوهشگر بوشهری با بیان اینکه بالکن خانهها یا همان شناشیر در بافت تاریخی چوبی ساخته میشده است میگوید: وظیفه این بالکنها غیر از استراحت اهالی، هدایت بادهای خنک به داخل خانه هم بوده است. در واقع شناشیر نوعی رابط بود و مردم در آن شبنشینی و دورهمی داشتند. زندگی مسالمتآمیز و تعامل زیاد شهروندان هنوز هم در کوچه و محلههای بوشهر به چشم میخورد. این سبک زندگی در نتیجه معماری محلههای قدیمی شهر موجب شده همین حالا هم در شهر سر ظهر همسایهها برای هم غذا ببرند و تعاملشان برقرار باشد.
مظفری نکته دیگری هم درباره علت کوچههای باریک و نزدیکی خانهها به همدیگر میگوید و آن مسئله امنیت است. او توضیح میدهد: اگر یک فرد ناآشنا وارد این بافت میشد، گم میشد و نمیتوانست راه را پیدا کند.
نکته دیگری که این نویسنده به آن اشاره میکند حریم خصوصی در خانههای بوشهر است. او میگوید: ورودی خانهها اینطور بود که مستقیم به حریم خصوصی صاحبخانه راه نداشت.
مظفری معتقد است این شبکه معماری در بافت تاریخی بوشهر میتواند در مناطق دیگر هم استفاده شود.