پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
تسنیم: در سال 1403، استان تهران با کاهش چشمگیر بارشها مواجه بوده است؛ بهطوری که میزان بارندگی در مقایسه با میانگین بلندمدت، کاهش معناداری داشته است و این روند نگرانکننده تا ماههای منتهی به تابستان 1404 نیز ادامه یافته است. افت محسوس بارش در فصل پاییز و زمستان گذشته، کنار افزایش دمای هوا، عملاً منابع سطحی آب تهران را تحتفشار قرار داده است و پیشبینیها نیز حکایت از تداوم خشکسالی و کاهش منابع آبی در فصل تابستان دارد.
بر اساس آمارهای منتشرشده از سوی شرکت آب منطقهای تهران، حجم ذخایر سدهای پنجگانه تهران تا پایان فروردینماه 1404 نسبت به سال قبل کاهش داشته است و برخی سدها کمتر از 50 درصد ظرفیت خود را پر کردهاند، همچنین میزان ورودی آب به مخازن نیز نسبت به سال گذشته افت داشته است که این موضوع زنگ خطر جدی برای تابستان کمآب پیشِرو به حساب میآید.
در واکنش به این وضعیت، طرحهایی برای تأمین آب تهران در دستور کار قرار گرفته که از جمله آنها، حفر 50 تا 70 حلقه چاه عمیق برای تأمین آب شرب پایتخت است، این طرح، که بهعنوان یکی از گزینههای اضطراری مطرح شده، با مخالفت صریح برخی اعضای شورای اسلامی شهر تهران مواجه شده است. آنان معتقدند که این اقدام نهتنها یک راهکار پایدار نیست، بلکه به وخامت وضعیت منابع زیرزمینی نیز دامن میزند.
کنار این، پیشنهادهایی همچون انتقال آب از دریای خزر یا خلیج فارس به تهران نیز مطرح شده است، که هرچند از منظر تأمین فوری منابع آبی قابلتوجه بهنظر میرسند، اما از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و امنیت پدافندی، انتقادات و ابهامات جدی متوجه آنهاست.
نکته نگرانکنندهتر آن است که این سیاستها در شرایطی پیشنهاد شدهاند که تهران هماکنون یکی از اصلیترین کانونهای فرونشست زمین در کشور بهشمار میرود، افت سطح آبهای زیرزمینی در دشت تهران، بهویژه در جنوب و جنوبغربی استان، بهوضوح با افزایش نرخ فرونشست در ارتباط است و ادامه برداشت بیرویه از این منابع، مخاطرات جبرانناپذیری برای زیرساختها، تأسیسات حیاتی و زندگی میلیونها نفر ساکن در این پهنه بههمراه خواهد داشت.
بنابراین، هرچند بحران آب در تهران نیازمند پاسخهای فوری است، اما راهکارهای مقطعی مانند حفر چاههای جدید یا انتقال آب، نهتنها پایدار نیستند، بلکه ممکن است بهمرور، بحرانهای ثانویهای همچون فرونشست، تخریب منابع طبیعی و افزایش وابستگی به تأسیسات پرهزینه را تشدید کنند.
تمرکز بر مدیریت تأمین عامل اصلی سوءمدیریت منابع آبی
در رابطه با تأثیر این اقدام، دکتر علی بیتاللهی مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به تسنیم گفت: علاوه بر اینکه موضوع حفر چاه از سوی مسئولان محترم مطرح شده، بحث انتقال آب از دریا نیز اعلام شده است. اجازه دهید پیش از ورود به جزئیات، مقدمهای عرض کنم؛ در خصوص مدیریت آب در کشور و بهویژه در کلانشهر تهران، مدیریت منابع آب همواره بیشتر بر «مدیریت تأمین» متمرکز بوده است تا «مدیریت مصرف»، این دو واژه بسیار مهم و راهبردی هستند و سیاستگذاریهای ما را در حوزه آب تعیین میکنند.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال، زمانی که سد کرج ساخته شد، جمعیت تهران در سطح محدودی قرار داشت اما با افزایش جمعیت و بهدنبال کمبود منابع آب، سد لتیان احداث شد. پس از ورود سد لتیان به مدار مصرف، باز هم جمعیت افزایش یافت و همین چرخه ادامه پیدا کرد. برای تأمین آب بیشتر، سد لار و ماملو ساخته شد و سپس پروژه انتقال آب از سد طالقان انجام شد، این دور باطل همچنان ادامه یافت اما باز هم نتوانست نیازها را بهطور کامل پاسخ دهد، در نتیجه دوباره به حفر چاه و برداشت از منابع آب زیرزمینی در تهران روی آوردیم.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بیان کرد: متأسفانه، بهدلیل همین اقدامات، سطح آبهای زیرزمینی در تهران و بهویژه جنوب تهران کاهش یافت و بزرگترین پهنه فرونشستی کشور، از جنوب غرب تهران بهسمت شهریار، سپس جنوب استان البرز، بهسمت هشتگرد و در ادامه تا دشت قزوین، توسعه پیدا کرد.
افزایش نرخ فرونشست تهران نسبت به سال گذشته
وی اضافه کرد: پیش از احداث این 50 تا 70 چاه که به آن اشاره کردید، چاههای متعددی برای تأمین آب حفر شده بود. بهدنبال این اقدامات با وجود آنکه چند سالی روند فرونشست زمین در تهران حدوداً روی عدد 20 سانتیمتر ثابت مانده بود، متأسفانه در سال جاری و اواخر سال گذشته، میزان فرونشست بار دیگر افزایش یافته است. در محدوده یافتآباد و اطراف آن، بهدلیل حفر چاههای تأمین آب شور، این عدد بهمراتب بیشتر شده است.
بیتاللهی تصریح کرد: متأسفانه، در ادامه همان روند استحصال منابع آب زیرزمینی، تصمیم گرفته شده است که بهدلیل پیشبینی کمبود منابع آب شرب، بین 50 تا 70 حلقه چاه جدید حفر شود، بهنظر میرسد که اعتبارات و مسائل مربوط به تصفیه این آب نیز پیشبینی شده است، اما این اقدام، یکی از بزرگترین ضربهها به پایداری سرزمین در تهران محسوب میشود چراکه حدود سه میلیون نفر از جمعیت تهران در همین پهنه فرونشستی سکونت دارند.
زیرساختهای پایتخت در خطر فرونشست
وی گفت: زیرساختهای حیاتی نظیر پالایشگاهها، مخازن سوخت، لولههای انتقال گاز، خطوط فشار قوی برق و بسیاری مراکز صنعتی دیگر نیز دقیقاً در همین نواحی مستقر هستند و این مناطق همگی در معرض خطر فرونشست قرار دارند.
او خاطرنشان کرد: ما بهجای آنکه، همانند کشورهایی که در زمینه مقابله با فرونشست زمین تجربیات موفقی دارند، تلاش کنیم نرخ فرونشست را کاهش دهیم، متأسفانه با اتخاذ تصمیماتی از این دست، بهگونهای این روند را توجیه و تشدید میکنیم. تداوم این مسیر، آثار جبرانناپذیری بر مستحدثات و زیرساختهای موجود بهجای خواهد گذاشت.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: ما برای مدیریت منابع آب نیازمند رویکردی مبتنی بر «مدیریت مصرف آب» هستیم، نه «مدیریت تأمین آب». مدیریت تأمین آب منجر به این میشود که هر نیازی که برآورده میشود، خود به تولید نیازهای بیشتر منتهی شود، این اتفاق عمدتاً بهدلیل مهاجرت بیرویه از مناطق مختلف کشور به حاشیههای تهران رخ میدهد. اگر از مرکز شهر تهران شعاعی 100کیلومتری در نظر بگیریم، در این پهنه که کانون تمرکز جمعیتی پایتخت و اطراف آن محسوب میشود، نزدیک به 15 میلیون نفر ساکن هستند.
بیتاللهی تأکید کرد: مسئله فقط تأمین آب شرب یا آب برای استحمام و بهداشت نیست، وقتی چنین جمعیت انبوهی بهصورت متمرکز و صنعتی در یک گستره جغرافیایی بسیار محدود مستقر میشوند، نیازهای غذایی آنها نیز باید تأمین شود؛ نیاز به انواع سبزیجات، میوهها، محصولات کشاورزی، فرآوردههای دامی، و صنایع غذایی دیگر، طبیعتاً تأمین این نیازها، در اولویت اول، در همان زمینهای اطراف محدوده سکونتگاهی باید انجام شود و از نظر اقتصادی نیز منطقی نیست که محصولات کشاورزی یا مواد غذایی از هزار کیلومتر دورتر به تهران حمل شوند؛ زیرا هزینههای حملونقل بسیار بالا خواهد بود، بنابراین، تلاش میشود در همان حوالی، زمینهایی به کشاورزی و دامداری و صنایع غذایی اختصاص یابد.
او ادامه داد: اما این بهچهمعناست؟ برای نمونه، برای تولید یک کیلو گوشت، حدود 15هزار لیتر آب نیاز است؛ برای تولید یک کیلو میوه، حدود 300 تا 700 لیتر آب مصرف میشود، پس این جمعیت انبوه، نیازهایی دارد که باید در همان محیط پاسخ داده شود و این مسئله فشار بیسابقهای بر منابع آبی وارد میکند، علاوه بر نیاز مستقیم به آب شرب، استحمام و آب بهداشتی، نیازهای غیرمستقیم مانند تغذیه نیز از منابع آبی استفاده میکنند.
حفر چاههای جدید؛ تیر خلاص بر پایداری تهران
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: این چرخۀ تأمین آب، یک روش مدیریتی ناکارآمد و بسیار زیانبار برای محیط زیست و توسعه پایدار است. وقتی اعلام میشود که برای تأمین آب، علاوه بر حفر چاههای عمیق، قرار است از آب دریای خلیج فارس، با استفاده از آبشیرینکنها، به تهران آب انتقال داده شود، اینها همگی نشانههای توسعهای ناپایدار هستند. در این توسعهها، هیچ جایگاهی برای اصول پدافند غیرعامل در نظر گرفته نشده است.
وی افزود: تصور کنید که یک برج مسکونی فقط دو یا سه روز بدون آب بماند؛ این وضعیتی وحشتناک است. آب، بهخلاف برق یا گاز، جایگزینی موقت ندارد، آب رمز اول زندگی است، با این توسعههای ناپایدار، ما حتی به امنیت ملی خودمان نیز آسیب وارد میکنیم.
توزیع همگن جمعیت؛ راهکار پیشِرو
بیتاللهی درباره راهکارها نیز گفت: باید تلاش کنیم تمرکز جمعیت در کشور بهصورت همگن توزیع شود. در زمان حاضر، حدود 10 کانون جمعیتی اصلی در کشور وجود دارد؛ از جمله تهران و اطرافش، اصفهان، مشهد، تبریز، شیراز، و چند شهر دیگر، این 10 کانون، حدود 40 درصد جمعیت کشور را در خود جای دادهاند، این جمعیت از کجا آمدهاند؟ حاصل مهاجرت از استانها، شهرهای کوچک و روستاها هستند، از یکسو، سکونتگاههای روستایی خالی میشوند، و از سوی دیگر، فشار بر جمعیت و منابع طبیعی، بهویژه آبخوانها، در مناطقی چون مشهد، اصفهان و تهران، افزایش مییابد.
وی اظهار کرد: ما امروز بهروشنی مشاهده میکنیم که گستردهترین و شدیدترین فرونشستهای زمین دقیقاً در همین مناطق کانون جمعیتی متمرکز رخ داده است؛ در خراسان رضوی، در تهران، در اصفهان، در فارس، در کرمان و سایر نقاط با جمعیت متمرکز، یعنی نشست زمین، مستقیماً با تمرکز جمعیت در این مناطق در ارتباط است.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: رویکرد صحیح آن است که با برنامهریزی عادلانه برای ایجاد مراکز معیشتی جدید، زمینهساز «مهاجرت معکوس» جمعیتی در کشور شویم؛ تا دیگر چنین فشاری بر منابع آبی تهران یا کلانشهرهایی نظیر اصفهان و مشهد وارد نشود.
وی در پایان هشدار داد که در غیر این صورت، این روند توسعه، به سطحی ناپایدار و شکننده خواهد رسید؛ که در آن زمان، مسئولان فعلی دیگر پاسخگوی این پیامدها نخواهند بود، شخصاً نگران آن هستم که در همین تابستان پیشِرو، اثرات مستقیم این سیاستهای ناپایدار، بهویژه در بافتهای مسکونی و زیرساختهای تهران، بهوضوح نمایان شود.