شرط دختر داغدیده برای گذشت از قصاص مادرش

دختر نوجوانی که خواهان قصاص مادرش بود پیش از آنکه مادرش برای دومین بار پای چوبه اعدام برود، با یک شرط او را بخشید.

رسیدگی به این پرونده از ۱۷ آذر سال ۱۳۹۵ و پس آن آغاز شد که زن جوانی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از قتل شوهر خواهرش خبرداد و گفت: خواهرم در تماس تلفنی کوتاهی در حالیکه به سختی چ صحبت میکرد، گفت شوهرش را کشته و قرص خورده تا به زندگیاش پایان دهد.
در پی این تماس، ماموران پلیس به خانه مورد نظر رفتند اما کسی در را باز نکرد، بنابراین با هماهنگی قضایی و کمک امدادگران آتش نشانی وارد خانه شدند. آن موقع بود که ماموران با جسد خون آلود مرد خانه که پدرام نام داشت، روبرو شدند اما مهرنوش، همسر او هنوز زنده بود.بنابراین بازپرس جنایی که در جریان ماجرا قرار گرفته بود دستور داد پیکر نیمه جان زن به بیمارستان منتقل شود.
معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی از جسد پدرام حکایت از آن داشت که از زمان مرگ حدود 7 ساعت گذشته و این در حالی بود که به هم ریختگی خانه هم حکایت از درگیری بین زوج جوان داشت.
پس از مدتی زن جوان که با تلاش کادر درمان از مرگ نجات یافته بود در تحقیقات به قتل ناخواسته همسرش اعتراف کرد و گفت: روز حادثه دخترم را به خانه مادرم بردم و به خانه برگشتم. پدرام تازه از خواب بیدار شده بود و مثل همیشه شروع کرد به گیر دادن که همیشه سرت در گوشی است و با کی چت میکنی.
این زن ادامه داد: پدرام به من شک داشت و من هر چه می گفتم که کسی در زندگیم نیست باور نمیکرد. مثل همیشه دعوایمان شد و این بار کار بالا گرفت. صبحانه میخوردم که او از پشت موهایم را گرفت و کشید. درد شدیدی در سرم پیچید و ناخواسته برای اینکه از آن درد رهایی یابم با چاقوی میوه خوری که دستم بود به او ضربه زدم. ناگهان پدرام روی زمین افتاد و آن موقع بود که فهمیدیم چاقو وارد قلبش شده است. چند ساعتی کنار جنازه شوهرم بودم و درنهایت از شدت عذاب وجدان تصمیم گرفتم به زندگیام پایان دهم اما بعد از خوردن قرص به خواهرم زنگ زدم تا از او بخواهم مراقب تنها فرزندم باشد.
با اعتراف زن جوان او در اختیار کارآگاهان پلیس یکی از شهرستانهای جنوب کشور که ماجرای این قتل در آنجا اتفاق افتاده بود، قرار گرفت و صحنه قتل بازسازی شد. زمانی که مهرنوش در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت از دخترش و پدر و مادر پدرام تقاضای بخشش کرد اما هر سه نفر آنها خواهان قصاص قاتل بودند، بنابراین حکم قصاص صادر شد.
پرونده مهرنوش پس از تایید حکم در دیوانعالی کشور برای اجرا به دادسرا ارجاع شد، اما زن جوان لحظاتی قبل از آنکه حکمش اجرا شود به پای دخترش و خانواده همسرش افتاد تا به او رضایت دهند. پس از آن با مهلتی چند هفتهای دلیل زنده ماند.
با این وجود دختر مقتول که به سن نوجوانی رسیده است، همچنان خواهان قصاص مادرش بود، اما زمانی که نام مادرش برای دومین بار در فهرست محکومان به قصاص قرار گرفت، ناگهان به اجرای احکام دادسرا رفت و از قصاص گذشت کرد.
او زمانی که مشغول امضای برگه بخشش بود، به دادیار اجرای احکام گفت: در تمام این مدت کینه مادرم را به دل داشتم و میخواستم مجازات شود. اما دیشب خواب پدرم را دیدم که قرآن میخواند و لبخند میزند و مدام به من میگفت ببخش. اگر آن خواب را ندیده بودم حتما این بار حکم قصاص مادرم را اجرا میکردم.
دختر ۱۵ ساله ادامه داد: البته شرطی برای بخشش دارم، مادرم باید ۱۰ زندانی زن را که به صورت غیر عمد مرتکب جرم شدهاند و در زندان به سر می برند را آزاد کند. درصورتی که مادرم این شرط را قبول کند و بعد از آزادی ۱۰ زن زندانی، خودش یازدهمین زنی است که از زندان آزاد می شود.
پدر و مادر مقتول وقتی متوجه شدند نوهشان قاتل را بخشیده است، آنها هم از قصاص قاتل پسرشان گذشت کردند. همزمان زن جوان نیز قبول کرد که ۱۰ زندانی زن را آزاد کند و باتوجه به اینکه حدود ۸ سال از جنایت می گذرد به زودی از زندان آزاد خواهد شد.