ماجرای همسرکشی هولناک به خاطر قسط گوشی

  ماجرای همسرکشی هولناک به خاطر قسط گوشی

  مرد جوان بر سر قسط سه میلیون تومانی موبایل، همسرش را خفه کرد و بعد از جنایت، عذاب وجدان به سراغش آمد و خود را به پلیس معرفی کرد.

هفت صبح: مرد جوان بر سر قسط سه میلیون تومانی موبایل، همسرش را خفه کرد و بعد از جنایت، عذاب وجدان به سراغش آمد و خود را به پلیس معرفی کرد.

8200312_927

در زمان جنایت یکی از فرزدان مقتول در اتاق خواب و دو فرزند دیگرش در پذیرایی خواب بودند اما زمان قتل متوجه درگیری مرگبار بین پدر و مادرشان نشده بودند.

اعتراف تلخ در دل شب

3 بامداد 21 اردیبهشت مرد جوانی نگران و مضطرب خود را به یکی از کلانتری های جنوب تهران رساند و زمانی که در مقابل افسر نگهبان قرار گرفت گفت: همسرم را کشته ام و از شدت عذاب وجدان تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. نمی خواستم چنین اتفاقی رخ دهد و حالا از قتل او پشیمانم.

با مراجعه مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس موسی رضازاده اعلام شد و تیم جنایی راهی محل جنایت که طبقه اول ساختمانی در جنوب تهران بود، شدند. با ورود در محل آنها با جسد زن جوان در گوشه اتاق مواجه شدند. آثار کبودی روی گردن و دهان مهرنوش، حکایت از آن داشت که زن جوان خفه شده است.

مرد جوان که کارمند خدماتی مترو است در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: 15 سال قبل ازدواج کردیم و زندگی مان خوب بود و خیلی باهم اختلاف نداشتیم. همسرم وسایل قسطی برای خانه می خرید و این اواخر بدون اینکه به من بگوید یک گوشی قسطی خریداری کرده بود به مبلغ 20 میلیون تومان. واقعا در شرایطی نبودیم که همسرم نیاز به چنین گوشی گرانقیمتی داشته باشد.

او ادامه داد: شب حادثه همسرم گفت چند روز دیگر قسط سه میلیون تومانی گوشی است و باید آن را پرداخت کنیم. من هم اعتراض کردم که در این شرایط برای چی گوشی خریداری کرده که ماهی سه میلیون تومان قسط آن را پرداخت کنیم. گفتم من ندارم که بخواهم قسط گوشی هب این گرانقیمتی را بدهم. سر همین مساله دعوایمان شد و همسرم ناگهان گفت تو که نمی توانی یک گوشی برای من خریداری کنی، چرا باید با تو زندگی کنم. من خانه را ترک می کنم و بچه هایت را هم خودت بزرگ کن. با گفتن این حرف دعوا بالا گرفت و شروع به داد و فریاد کرد. برای اینکه هسمایه ها متوجه دعوای ما نشوند دستم را روی دهانش گذاشتم که ساکت شود اما زمانی که دستم را برداشتم متوجه شدم دیگر نفس نمی کشد. ترسیده بودم و فورا همسایه ها را خبر کردم و با اورژانس تماس گرفتم اما همسرم دیگر نفس نمی کشید. بدون اینکه توضیحی به آنها بدهم خانه را ترک کردم و خودم را به پلیس معرفی کردم.

با اعتراف متهم جوان به قتل به دستور بازپرس جنایی او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

برچسب
 

 منبع خبر

جدیدترین ویدئوها

بیشتر ببینید ›