حکایت دختر صبور و زن بابای حسود

در دل زمستانی سرد و تابستانی داغ، دخترکی به نام مهرناز با صبوری و مهربانی، از پس آزمون‌های سخت زن‌بابای حسودش برآمد و در نهایت، سرنوشت لبخند شیرینی به رویش زد.

انتقال به متن خبر بعد از سی ثانیه