چرا عمان میانجی مذاکرات شده است؟/ فرصت‌ها و تهدید‌های مذاکرات ایران برای عربستان، امارات و عمان

 چرا عمان میانجی مذاکرات شده است؟/ فرصت‌ها و تهدید‌های مذاکرات ایران برای عربستان، امارات و عمان

 با آغاز دور جدید مذاکرات اتمی میان ایران و آمریکا بار دیگر نقش «بازیگران میانجی» در این مناقشه بین‌المللی پر رنگ شده است. پیش از این کشور‌هایی همچون عمان، قطر، سوئیس، اتریش، نروژ و ژاپن در قامت میانجی در پرونده اتمی ایران به نقش آفرینی می‌پرداختند، اما تجربه دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ و تشدید تنش‌ها در منطقه خلیج فارس سبب شد تا کشور‌هایی همچون عربستان سعودی و امارات کارشکنی‌های گذشته را رها کرده و به باشگاه میانجی‌ها ملحق شوند.

به گزارش اقتصادآنلاین، در جریان مذاکرات بین‌المللی میان کشور‌های مختلف جهان، بازیگران دولتی و غیردولتی تأثیرگذاری قابل توجهی بر روند مذاکرات دارند. اینگونه بازیگران با سنجش منافع خود به طور عمده سه نقش «حامی برقراری صلح»، «بی‌طرفی» و «اخلال در روند مذاکرات» را بر عهده می‌گیرند. در منطقه خاورمیانه زمانی که یکی از قدرت‌های بزرگ منطقه (مانند ایران) در جریان مذاکرات قرار می‌گیرد، دیگر کشور‌های همجوار به دلیل تحت تأثیر قرار گرفتن منافع ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی واکنش خود را نسبت به اتفاقات در جریان نشان می‌دهد. به عنوان مثال عمان در طول جنگ ۸ ساله ایران حامی دولت عراق بود و از حملات عراق به ایران حمایت می‌کرد، اما به تدریج نقش خود را در منطقه تغییر داد. امروزه عمان به عنوان کشوری حامی صلح و به عبارتی «سوئیس خاورمیانه» شناخته می‌شود و از جنگ تا حد زیادی دوری می‌کند. از سویی دیگر ریاض که سال‌ها رقابت‌های سیاسی با ایران داشته است و در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ در پرونده ایران اخلال ایجاد می‌کرد، در حال حاضر با هدف پیش‌برد منافع بلند مدت خود، حامی ایجاد توافق میان ایران و آمریکا شده است. همچنین امارات که در پرونده مختلف از جمله جزایر سه‌گانه با ایران دارای اختلاف است، اما در شرایط کنونی از روند صلح در منطقه استقبال می‌کند. در ادامه این یادداشت به فرصت‌ها و تهدید‌های سه کشور عربی در صورت برقراری و عدم شکل‌گیری توافق میان ایران و آمریکا می‌پردازیم.

در سال‌های اخیر شاهد تغییر اساسی در سیاست‌های کلان عربستان سعودی و به دنبال آن تغییر نقش شیخ‌نشین‌های ریاض درمنطقه بوده‌ایم. در مرحله نخست عربستان برای آنکه برنامه توسعه ۲۰۳۰ را به مرحله پایانی ایده‌آل برساند، نیاز به محیطی صلح‌آمیز دارد. رقابت‌های بیش از حد منطقه‌ای و بروز جنگ‌های خانمان‌سوز، ریاض را از اهداف بلند مدت خود دور نگه می‌دارد. در درجه دوم همچنان بخش زیادی از درآمد‌های عربستان متکی بر درآمد‌های نفتی است؛ بنابراین ایجاد تنش در خاک ایران، بازار نفت در منطقه غرب آسیا را با چالش مواجه می‌کند و حتی در شرایط بحرانی نیز ممکن است آرامکو در معرض هدف حملات موشکی قرار بگیرد. از سویی دیگر علاوه بر اینکه تنش در منطقه، قیمت نفت را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نقل و انتقال طلای سیاه را با اخلال مواجه می‌کند.

امروزه بازار‌های نفت عربستان متنوع‌تر از گذشته شده است و عربستان دومین تامین‌کننده نفت چین در جهان است. در آخر نیز بروز معمای امنیت در منطقه غرب آسیا، عملکرد‌های نظامی از سوی کشور‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. منطقه غرب آسیا به دلیل چندین متغیر همچون نبود اتحاد نظامی میان دولت‌ها، وجود نیرو‌های نیابتی، مستقر بودن تنها یک دولت جعلی و هسته‌ای در غربی‌ترین ناحیه منطقه، وجود دولت ترک و ناتویی خاورمیانه و در نوسان بودن هزینه‌های نظامی کشور‌های منطقه از معمای امنیت رنج می‌برد. بدین ترتیب اگر مذاکرات میان ایران و آمریکا به نتیجه مطلوب نرسد، ایران با تغییر راهبرد نظامی و امنیتی خود، معمای امنیت در منطقه را تغییر می‌دهد و این موضوع به ضرر عربستان خواهد بود.

امارات عربی متحده به دلیل موقعیت حساس ژئوپلیتیکی و نزدیکی به آبراه‌های ایران، از برقراری زمینه صلح در همسایه شمالی استقبال می‌کند. به همین علت بعد از پایان مذاکرات روز اول میان ایران و آمریکا در مسقط، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه امارات در طی تماس تلفنی با همتای خود سید عباس عراقچی در ایران از روند مذاکرات پیش‌رو ابراز امیدواری کرد؛ زیرا در صورت رخنه کردن ناامنی در مرز‌های ایران، موقعیت و حاکمیت شیخ‌نشین‌های ابوظبی را با چالش مواجه می‌کند. در مرحله اول با ارسال تنها یک موشک، خطوط هوایی منطقه دچار اخلال می‌شود و گاهی به طور کلی بسته می‌شود، این مورد به اقتصاد گردشگری امارات ضربه سهمگینی خواهد زد. در مرحله دوم یکی از کارت‌های ایران، بستن تنگه‌های بین‌المللی برای ضربه زدن به اقتصاد و بازار انرژی فعال خواهد شد. این مورد هم سبب بسته شدن تنگه هرمز و عدم انتقال انرژی از کشور امارات می‌شود. سوم نیز اگر طرفین مذاکره به توافق دست نیایند و ابزار نظامی را انتخاب کنند، خاک امارات در معرض تهدید حملات هوایی ایران قرار می‌گیرد؛ زیرا تعدادی از نیرو‌های نظامی آمریکا در پایگاه هوایی «الظفره» حضور دارند. در آخر نیز وقوع درگیری منطقه‌ای، اقتصاد امارات را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از میزان سرمایه‌گذاری خارجی در این کشور می‌کاهد.

عمان به عنوان کشوری که در پرونده‌های مختلف مربوط به ایران همچون کاهش تحریم‌ها و توافق برجام حضور داشته است، یک «دولت امین» برای ایران شناخته می‌شود. این بار نیز با توجه به متفق‌القول بودن کشور‌های عربی در ایجاد زمینه صلح میان ایران و آمریکا، عمان قصد دارد به اعتبار بین‌المللی خود در فراهم کردن زمینه صلح بیافزاید. علاوه بر وجه سیاسی، در صورت وقوع درگیری در منطقه، اقتصاد نفتی و صادرات دیگر محصولات عمان با چالش مواجه می‌شود. همچنین مانند دیگر کشور‌های عربی همجوار بروز معمای امنیت خواه ناخواه کشور‌های جنوبی خلیج‌فارس را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. از سویی دیگر موقعیت جغرافیایی عمان آن را در مسیر کریدور‌های مهم بین‌المللی قرار داده است. کریدور شمال- جنوب که از اوایل سال ۲۰۰۰ مطرح شد، در سال‌های اخیر پیشرفت زیادی داشته است. عمان کشوری است که در سال‌های اخیر به این کریدور پیوسته است و به دنبال تزریق سوددهی کلانی از پروژه حمل‌ونقل جهانی به اقتصاد کشورش است. اهمیت این موضوع برای عمان سبب می‌شود این کشور تمایل زیادی به میانجی‌گری در روابط ایران و آمریکا و فراهم کردن صلح در همسایه فارسی زبان شمالی خود باشد.

هنگامی که کف ترازو به نفع برقراری صلح در خاورمیانه سنگینی می‌کند، کشور‌ها آمادگی خود را برای برعهده گرفتن نقش میانجی در روند مذاکرات ابراز می‌کنند. در این خصوص هرکدام یک از کشور‌ها با توجه به سوابق‌شان نقشی برعهده می‌گیرند. کشوری مانند عمان به دلیل سابقه سیاسی خود در میانجی‌گری، عهده‌دار مسئولیت برگزاری جلسات مذاکره می‌شود. از طرفی دیگر کشور‌هایی مانند امارات و عربستان با تماس تلفنی با وزیر امور خارجه ایران، از روند مذاکرات احساس خرسندی می‌کنند و منتظر نتایج اخبار مذاکرات هستند. عربستان قبل از شروع مذاکرات، این هشدار را به دولت واشنگتن داده بود که در صورت جنگ در ایران، در امور این کشور دخالت نخواهد کرد؛ بنابراین جهت‌گیری آنها قبل از شروع مذاکرات برای طرفین مشخص شده بود. با این وجود فرصت‌های پیش‌رو سه کشور سعودی، مسقط و ابوظبی در مقوله برقراری صلح در منطقه برقرار است و تهدیدات اقتصادی، ژئوپلیتیکی، نظامی، امنیتی و سیاسی از میزان تمایل آنها به عنوان بازیگری بی‌طرف و یا حامی تغییر وضع موجود و جنگ می‌کاهد.

برچسب
 

 منبع خبر