داستان کودکانه چشمه سحرآمیز و خرگوش کنجکاو

خرگوش کوچولو با نادیده گرفتن هشدار زنبور، از چشمه سحرآمیز می نوشد و کوچک می شود. آیا راهی برای بازگشت به حالت عادی وجود دارد؟

قصه چشمه سحر آمیز برای کودکان
تو یه جنگل بزرگ خرگوش کنجکاوی زندگی می کرد. یه روز خرگوش کوچولو در حال دویدن و بازی کردن بود که به چشمه سحرآمیز رسید .
خرگوش می خواست از اون آب بخوره که ناگهان یک زنبور خودش رو به اون رسوند و گفت از این چشمه آب ننوش و هرکس از این چشمه آب بنوشه، آروم آروم کوچیک میشه.
خرگوش به حرف زنبور گوش نکرد و از آب چشمه نوشید. همون لحظه آروم آروم کوچیک شد و به اندازه یک مورچه رسید. خیلی ناراحت شد و از زنبور پرسید حالا چیکار باید بکنم. خواهش می کنم دوباره به من کمک بکن تا دوباره مثل قبل بشم.
زنبور گفت : من بهت گفتم از آب این چشمه نخور. اما تو توجهی به من نکردی. خرگوش پرسید حالا باید چکار کنم. زنبور کوچولو گفت: تو باید به کوه جادو بری تا راز چشمه رو کشف کنی ...
بچه های عزیز برای شنیدن بقیه داستان چشمه سحر آمیز؛ قصۀ صوتی چشمه سحر آمیز را تا آخر گوش دهید .
دانلود قصه صوتی چشمه سحر آمیز
مطالب مرتبط
- سفر به تاریخ؛ «سهراب سپهری» نوجوان در حال نقاشی؛ دهۀ 1320/ عکس
- افسوس بزرگ رونالدینیو در دنیای فوتبال
- ناینگولان: از یک مجرم 100 هزار یورو قرض گرفتم
- قهرمانی دختر کرمانشاهی در مسابقات انتخابی تیم ملی نوجوانان تنیس روی میز
- نام متفاوت اتوبان معروف تهران چه بود؟ | چرا یادگار امام به این نام خوانده می شود؟
- طرز تهیه یک خوراک خوشمزه مراکشی با بادمجان
- شاه ماهی نقل و انتقالات مشتری جدید پیدا کرد!
- سکوت ستاره پرسپولیس در مورد شایعه جدایی شکست!