بررسی دو قسمت سریال توقیف شده «تاسیان»

تاسیان دومین سریال نمایش خانگی تینا پاکروان است که به طور آشکاری علاقه او به تاریخ معاصر و به طور مشخص ایران معاصر را نمایان میکند.

پاکروان هم در سریال خاتون و هم در تاسیان عرق و تعصبش به ایران و وطن را دستمایه اصلی داستان قرار داده و به این بهانه ملودرام تاریخی خود را در دو مقطع، یکی جنگ جهانی در خاتون و دیگری انقلاب اسلامی در تاسیان روایت میکند.
از این رو، تم اصلی سریال تاریخی تاسیان، ایران و ایراندوستی است که دستمایه روایتی عاشقانه شده است. در تاسیان و در قسمت اول آن، پاکروان سعی کرده از دو اسطوره مهم هنر ایران یعنی بهرام بیضایی و عباس کیارستمی ولو یک پلان یا سکانس یاد کند و از این رو قسمت اول سریال درونمایههای اجتماعی و فرهنگی-سیاسی بیشتری دارد و شروع مجموعه علاوه بر معرفی شخصیتها به تصویری از ایران در سال ۵۶ و اتفاقات قبل از انقلاب ۵۷ و فعالیت گروههای چپ، روشنفکری و از آن سو ساواک و توده مردم پرداخته است.
در قسمت نخست خانواده نجات شامل جمشید و شیرین، پدر و دختر به همراه هما خواهر جمشید و عمه شیرین معرفی میشوند و مراودات خانوادگی آنها با خانواده سامان یعنی منوچهر پدر و مریم دخترش مشخص میشود. در سوی مقابل امیر با بازی هوتن شکیبا کارگر یک چاپخانه است که از خانوادهاش دوری گزیده و معاشرت او با تنها برادرش نشان داده میشود. محمدرضا شریفینیا فردی مذهبی پدر امیر است و نقش مادر هوتن شکیبا و برادرش امید با بازی مجید یوسفی را نسرین نصرتی ایفا کرده است.
قسمت دوم سریال تا حد زیادی از درونمایه اجتماعی فرهنگی قسمت اول فاصله میگیرد و مضمون عاشقانه و ملودرام سریال آغاز میشود. عشق امیر به شیرین همان کهن الگوی ادبیات کلاسیک است که عشق پسر فقیر به دختر ثروتمند را نشانه گرفته است. امیر به واسطه رفت و آمد شیرین به چاپخانه یک دل نه صد دل عاشق شیرین میشود و مصداق شعر حافظ است که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها خود را نشان میدهد.
عشق و وطن دوستی دو مضمون مورد علاقه تینا پاکروان هستند که در دو سریال نمایش خانگی خود یعنی خاتون و تاسیان آن را به تصویر در آورده است. دو مضمون ازلی ابدی که میتواند مرزهای جغرافیایی و اعتقادی همه انسانها را پشت سر گذارد و از این رو میتوان همه طیفهای اجتماعی فارسی زبان و غیر فارسی زبان را مخاطب سریال تاسیان دانست که به شکلی جذاب ایران دهه ۵۰ را دستمایه روایت داستان عاشقانه خود قرار داده است. تاسیان در زبان گیلکی به معنی غم و اندوه یا ناراحتی و حس دلتنگی برای کسی که دیگر نیست. همچنین، تاسیان مجموعه شعرهای نوی هوشنگ ابتهاج است که دوستداران سایه با آن آشنایی دارند.
تلاقی داستانی عاشقانه و انقلاب سیاسی در ایران از لحاظ مضمون و درونمایه نیز تلاقی جالب و جذابی است چرا که همان گونه که انقلاب نوعی دگرگونی و تحول اجتماعی را سبب میشود، عشق نیز باعث تحول و دگرگونی فردی شده و از این رو تقارن جالبی بین این دو مضمون درسریال حادث شده است.
اگر بخواهیم جزئیتر به حلاجی شخصیتها و داستان قسمت اول و دوم بپردازیم باید به حضور جذاب بابک حمیدیان در نقش یک کارخانهدار متمول تهرانی با خصوصیات ناب و اصیل این شهر یعنی مرام و معرفت و دیسیپلین مهربان و خانواده دوست جمشید خان نجات اشاره کنیم که جزئیات شخصیت پردازی او در فیلمنامه و همچنین بازی همراهکننده حمیدیان این کاراکتر را به یکی از سمپاتیکترین شخصیتهای سریال بدل کرده است. از سوی دیگر، حضور متفاوت صابر ابر که در نقش سعید و دوست امیر و یک مامور ساواک حاضر شده یکی دیگر از جذابیتهای سریال برای دنبال کردن محسوب میشود. سکانسهای دو نفره سعید و امیر با بازی ابر و شکیبا از بهترین و حتی ماندگارترین دوتاییهای مردانه سریالهای ایرانی است مخصوصا اینکه بار دیگر یادآوری کنیم که این رفاقت مردانه در فیلم و سریالی از مسعود کیمیایی به وجود نیامده بلکه تولید و دست پروده یک فیلمساز زن به نام تینا پاکروان است و این به خودی خود دستاورد مهمی برای سریال محسوب میشود.
تاسیان علاوه بر بازیگران محبوب و حرفهای چون بابک حمیدیان، رضا بهبودی، هوتن شکیبا، صابر ابر، نازنین بیاتی و پانتهآ پناهی ها، یک گروه حرفهای پشت دوربین نیز دارد که سبب شده عیار فنی و تکنیکی کار تقویت شود. موسیقی شنیدنی و همراه کننده سروش انتظامی، فیلمبرداری چشمنواز پیمان شایانفر و گریم و طراحی صحنه استاد اسکندری و رامینفر سبب شده جنبههای بصری سریال نیز جزو آثار جذاب نمایش خانگی بستر فیلیمو به شمار آید.
در پایان میتوان پیشبینی کرد که سریال دوم تینا پاکروان میتواند موفقیت سریال اول او یعنی خاتون را به لحاظ جذب مخاطب تکرار کند. سریالی که مضامین درگیرکنندهای دارد، بازیگران حرفهای و جذاب در آن ایفای نقش میکنند، عوامل حرفهای و کاربلدی پشت دوربین طراحی و مراحل فنی را دنبال کردهاند و در یک کلام روایتی عاشقانه را که مخاطب ایرانی تشنه تماشای آن است در بستر عشق به وطن و ایران ارائه میدهد که نقطه اتصال خیل گستردهای از سریالبینهای این روزهای نمایش خانگی است.
بحث حجاب، رقص و نوشیدنیها به نظر موضوعاتی حاشیهای است که بعید است موضوع اصلی فیلمساز و یا محلی برای ترویج بیحجابی و موارد دیگر باشد بلکه بستری است که به طور واقعی و طبیعی ایران قدیم و معاصر سال ۵۶ به طور رئالیستی و نه دستکاری شده نشان مخاطب فهیم و دنیادیده ایرانی شود که به واسطه شبکه اجتماعی و اینترنت با فرهنگها و سلایق مختلف آشنا است و بعید است این مخاطب بالغ با یک مجموعه تلویزیونی هنجارهای اخلاقی و فرهنگی خود را کن فیکون کند.
منبع: فیلیموشات