وقتی فرهنگ در لیست خرید خانوار آخرین گزینه است/ کتاب قربانی بی‌صدای اقتصاد

 وقتی فرهنگ در لیست خرید خانوار آخرین گزینه است/ کتاب قربانی بی‌صدای اقتصاد

 برنا- گروه فرهنگ و هنر: نمایشگاه کتاب تهران در سایه رکود اقتصادی به جایی برای تفریح بدل شده است و کتاب به کالای لوکسی تبدیل شده که کمتر کسی توان خرید آن را دارد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ‌و هنر برنا؛ از ۱۸ تا ۲۷ اردیبهشت‌ماه، مصلی امام خمینی (ره) تهران میزبان یکی از مهم‌ترین رویداد‌های فرهنگی کشور است؛ سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران. این نمایشگاه، اگرچه با شعار ترویج کتاب‌خوانی و گسترش فرهنگ مطالعه برگزار می‌شود، اما در لایه‌های پنهان خود، آیینه‌ای تمام‌نما از حال ناخوش اقتصاد ایران و تأثیر مستقیم آن بر سبد فرهنگی خانوار است.

از غرفه‌های شلوغ لوازم‌التحریر و خوراکی‌ها تا مسیر‌های شلوغی که از کودک تا کهن‌سال، همه را در خود جا داده‌اند، شور حضور دیده می‌شود اما وقتی نگاه را از ازدحام به سمت کیسه‌های کتاب می‌بریم، پرسشی در ذهن نقش می‌بندد؛ آیا واقعاً مردم برای خرید کتاب آمده‌اند یا تنها برای گردش، تفریح و گرفتن چند عکس اینستاگرامی؟

وقتی فرهنگ در لیست خرید، آخرین گزینه است

فرهنگ، نخستین قربانی رکود اقتصادی است. زمانی که دخل با خرج نمی‌خواند، خانواده‌ها ناچارند اولویت‌بندی کنند. غذا، پوشاک، مسکن و سپس... اگر چیزی ماند، کتاب! این معادله تلخ، حالا در راهرو‌های نمایشگاه هم به وضوح دیده می‌شود.

در گشتی میدانی متوجه می‌شوید که اگر تا چند سال پیش، خریدار نمایشگاه شش جلد کتاب در سبد داشت، امروز همان فرد شاید تنها یک جلد بخرد؛ آن هم اگر تخفیف مناسبی نصیبش شود. بن‌های خرید افزایش یافته، اما قیمت‌ها هم پابه‌پای تورم بالا رفته‌اند. نتیجه؟ فشار روانی برای انتخاب میان نیاز‌های پایه‌ای و نیاز‌های فکری.

کتاب، کالای لوکس طبقه خاص؟

نکته دردناک‌تر آنجاست که کتاب در ذهن بسیاری از مردم به کالایی لوکس بدل شده؛ چیزی مخصوص طبقه‌ای خاص، نه نیاز همگانی. همان‌طور که تئاتر و سینما مدتی‌ است قشر متوسط را ترک کرده‌اند، حالا نوبت کتاب رسیده است تا از سفره‌ فرهنگ عامه جمع شود. در حالی که کتاب می‌تواند خوراک ذهن باشد، ولی واقعیت این است که ساندویچ و آب‌معدنی، به‌ مراتب بیشتر خریدار دارد.

در گرمای اردیبهشت، کمتر کسی را می‌توان یافت که از غرفه‌های خوراکی دست خالی برگردد، اما پلاستیک‌های پر، از کتاب نایاب‌اند. انگار خوراک جسم، بر خوراک اندیشه غلبه کرده و نمایشگاه کتاب بیشتر به نمایشگاه تغذیه تبدیل شده است.

نمایش، نه مطالعه

اگرچه حضور چهره‌های مشهور، مسئولان فرهنگی، نویسندگان و حتی شخصیت‌های مجازی، جذابیت ویژه‌ای به نمایشگاه داده اما نباید فراموش کرد که اغلب بازدیدکنندگان تنها به دنبال تجربه‌ای شبیه به تفریح هستند. قدم‌زدن در فضای نمایشگاه، گرفتن عکس با یک نویسنده یا استوری از غرفه محبوبشان، سهم‌شان از این رویداد است.

این در حالی‌ است که هدف اصلی چنین نمایشگاهی، باید تزریق جریان مستمر مطالعه به رگ‌های جامعه باشد. آیا هدف محقق شده؟ شاید در ظاهر بله، اما در باطن هنوز فاصله‌ای عمیق میان مردم و کتاب احساس می‌شود.

اقتصاد؛ کتاب‌دزد بی‌صدا

اگرچه نشر کشور یک بار در سال در این رویداد جان تازه‌ای می‌گیرد، اما کافی‌ است به عدد و رقم‌ها دقت کنیم. آیا فروش امسال نسبت به جمعیت ۸۰ میلیونی کشور قابل توجه است؟ آیا رقم‌های اعلام‌شده از فروش، صرفاً به‌ واسطه تراکنش‌های فیزیکی است یا خرید‌های سازمانی و مجازی هم دخیل‌اند؟

پاسخ روشن است؛ اقتصاد، بی‌سروصدا به سراغ فرهنگ آمده و کتاب، قربانی بی‌دفاعی‌ است که در سبد خرید، روز به روز جای کمتری پیدا می‌کند. این موضوع نه تنها آینده کتابخوانی را تهدید می‌کند، بلکه امنیت فرهنگی و حتی تفکر مستقل جامعه را نشانه گرفته است.

کتاب زنده است اما در آی‌سی‌یو

نمایشگاه کتاب تهران، زنده است. می‌تپد. رنگ دارد. صدا دارد. اما اگر عمیق‌تر نگاه کنیم، انگار در بخش مراقبت‌های ویژه قرار گرفته؛ با دستگاهی به نام "یارانه"، "بن خرید"، و "تخفیف". کتاب هنوز می‌جنگد، اما زخم‌خورده از اقتصادی که توان ایستادن به آن نمی‌دهد.

آیا می‌توان امید داشت؟ شاید. اما تا زمانی که فرهنگ، دغدغه‌ی اصلی نباشد و اقتصاد در ترازوی نابرابر باقی بماند، کتاب همچنان در حاشیه خواهد بود؛ در حاشیه‌ جیب‌ها، در حاشیه‌ سبد خانوار و در حاشیه‌ی ذهن‌ها.

انتهای پیام‌/

 

 منبع خبر