تاریخچه تکامل مکاواس؛ مرز بین راحتی ویندوز و آزادی لینوکس
تاریخچه تکامل مکاواس؛ مرز بین راحتی ویندوز و آزادی لینوکس

برخلاف ویندوز که مسیر تکاملی تدریجی و خطی را طی کرد، macOS از دل یک گسست تاریخی متولد شد: سال ۲۰۰۱، هنگامیکه اپل تصمیم گرفت سیستمعامل کلاسیک مک را کنار بگذارد و Mac OS X را معرفی کند، ریسک بزرگی را برای رضایت بلندمدت کاربران خود پذیرفت که از طرف دنیای فناوری چندان منطقی بهنظر نمیرسید.
اما برای درک این تصمیم جسورانه، باید کمی به عقب برگردیم؛ به روزهایی که استیو جابز و تیم افسانهای مکینتاش، رؤیای کامپیوتری متفاوت را در سر میپروراندند.
اولین تلاش جدی اپل برای توسعهی یک سیستمعامل کامپیوتری با رابط کاربری گرافیکی، با پروژهی «لیزا» رقم خورد؛ پروژهای بلندپروازانه که به کاربر اجازه میداد بهجای دستورات متنی، از آیکونها و منوهای بصری استفاده کند.
پس از مدتی، استیو جابز به دلیل اختلافات تیمی از پروژهی لیزا کنار گذاشته شد و لیزا پیش از آنکه موفقیتی بزرگ در کارنامهی اپل باشد، به شکستی گرانقیمت تبدیل شد: این کامپیوتر ۱۰ هزاردلاری لوکستر از آن بود که عموم مردم را به خریدش قانع کند.
اما این شکست، پایان ماجرا نبود. در همان زمان، استیو جابز نگاهی به پروژهی دیگری داشت که قرار بود همه چیز را تغییر دهد: مکینتاش. گروه کوچکی از مهندسان با رهبری بیل اتکینسون، آندی هرتزفلد، سوزان کر، برود ساکاجی و جف راسکین، مشغول کار روی سیستمی بودند که قرار بود همان اهداف لیزا را، اما این بار بهدرستی و روی کامپیوترهای مقرونبهصرفه اجرا کند.
مکینتاش سال ۱۹۸۴ با رابط گرافیکی جذاب و تبلیغ معروف «۱۹۸۴» به یکی از نمادهای تاریخ فناوری تبدیل شد. اما درست در اوج موفقیت، جابز از شرکتی که خودش تأسیس کرده بود، کنار گذاشته شد. او اپل را ترک کرد و شرکت جدیدی به نام NeXT را راهاندازی کرد؛ شرکتی که قرار بود در آینده، دوباره به اپل بازگردد و سرنوشت آن را تغییر دهد.
در غیاب جابز، اپل مسیر مکینتاش را ادامه داد، گرچه سیستمعاملهای کلاسیک این شرکت (System 1 تا System 7) با وجود نوآوریهای متعدد، دو روی یک سکه بودند. از یک سو، این سیستمعاملها با رابط کاربری گرافیکی پیشرو و بصری خود، استفاده از کامپیوتر را برای کاربران عادی آسان کردند. پشتیبانی عالی از فونتها و تایپوگرافی، مک را به انتخاب اول طراحان تبدیل کرد و سیستم صوتی پیشرفتهس آن، امکانات صوتی بینظیری را در اختیار کاربران قرار داد. سیستم مدیریت فایل سلسله مراتبی با رابط کاربری ساده نیز تجربهی کاربری منحصر به فردی را رقم زد.
اما از سوی دیگر، محدودیتهای فنی جدی، توسعهی این سیستمعامل را با چالش مواجه کرده بود. نبود قابلیت مالتیتسکینگ واقعی به این معنا بود که کاربران تنها میتوانستند یک برنامه را در هر زمان اجرا کنند. معماری ۲۴ بیتی، استفاده از حافظه را به ۸ مگابایت محدود میکرد و بهدلیل نبود سیستم حفاظت حافظه، خطای یک برنامه میتوانست کل سیستم را از کار بیندازد.
نبود پشتیبانی از چند پردازنده و مشکلات امنیتی ناشی از نبود سیستم مجوزدهی، از دیگر چالشهای جدی سیستمعاملهای کلاسیک محسوب میشدند.
سپس در سال ۱۹۹۷، استیو جابز به اپل بازگشت و این بار آمده بود تا شرکت را از نابودی نجات دهد. تصمیمی که مسیر مکاواس را برای همیشه تغییر داد، خرید شرکت NeXT و استفاده از سیستمعامل آن بهعنوان پایهای برای نسخهی بعدی macOS بود. این تصمیم، نهتنها اپل را از بحران بیرون کشید، بلکه راه را برای سیستمعاملی باز کرد که تا به امروز زنده و در حال تکامل است.
سال ۲۰۰۱، نخستین نسخهی Mac OS X (حرف X در واقع عدد رومی و معادل ۱۰ است) با نام «چیتا» (Cheetah)، رونمایی شد؛ سیستمعاملی که با هستهی متنباز «داروین» مبتنی بر یونیکس و رابط کاربری چشمنواز Aqua، اپل را وارد عصری تازه کرد. از اینجا به بعد، مکاواس مسیری طولانی را طی خواهد کرد، اما همه چیز از یک نقطه شروع شد: از تلاش برای ساخت آیندهای بهتر، عبور از اشتباهات و شکستها و بازگشت مردی که هرگز از ساختن دست نکشید.
فصل اول؛ Mac OS X: عصر آکواریومی و انقلاب نرمافزاری (۲۰۰۱–۲۰۱۲)
همهچیز با چیتا شروع شد: رابط کاربری شیشهای، دکمههای براق و انیمیشنهایی که مک را زنده کردند. اما زیبایی تنها کافی نبود و اپل باید اعتماد کاربران را دوباره جلب میکرد. تایگر و لئوپارد آمدند و مک را پایدار، سریع و پیشرفته کردند، تا جایی که اسنو لئوپارد با تمرکز بر بهینهسازی، نشان داد که Mac OS X نهفقط زیبا، بلکه جدی و کاربردی هم است.
چیتا (Mac OS X 10.0 Cheetah)
سال ۲۰۰۱ چیتا، با مجموعهای از ویژگیهای نوآورانه و تغییرات چشمگیر، فصل تازهای در دنیای سیستمعاملهای اپل گشود. یکی از مهمترین نوآوریهای این نسخه، معرفی «داک» بود؛ روشی کاملاً جدید برای سازماندهی برنامهها که تحولی بزرگ نسبت به شیوههای سنتی اجرای برنامه در نسخههای پیشین به شمار میرفت.
برای نخستینبار، کاربران مک با برنامهی «ترمینال» آشنا شدند؛ ابزاری که دسترسی به رابط خط فرمان یونیکس را امکانپذیر میکرد. این قابلیت برای سیستمعامل مک که تا آن زمان یکی از معدود سیستمعاملهای بدون رابط خط فرمان بود، یک پیشرفت قابلتوجه محسوب میشد.
نرمافزار ایمیل جدید این سیستمعامل هم قابلیتهای کاربردی متعددی در اختیار کاربران میگذاشت، مانند مدیریت همه حسابهای ایمیل در یک فهرست، دستهبندی ایمیلها در پوشهها، جستجوی پیشرفته و امکان افزودن خودکار امضا به ایمیلهای ارسالی.
دفترچه آدرس نیز بهعنوان یک برنامه جدید، امکانات متنوعی را ارائه میکرد: از صدور و ورود مخاطبین با فرمت vCard گرفته تا رابط برنامهنویسی برای تعامل با سایر برنامهها، اعلان تغییر آدرس، گروهبندی مخاطبین و قابلیت شخصیسازی فیلدها و دستهبندیها.
TextEdit جایگزین برنامهی ساده SimpleText شد و پشتیبانی از PDF به سیستمعامل آمد. همچنین رابط کاربری جدید Aqua معرفی شد و برخی از ویژگیهای محبوب Mac OS 9، مانند موتور جستجوی Sherlock، به نسخه جدید منتقل شدند.
یکی از مشکلات مهم چیتا این بود که از پخش دیویدی و رایت سیدی پشتیبانی نمیکرد؛ عاملی که بازخوردهای انتقادی کاربران را به دنبال داشت و باعث شد اپل دو ماه بعد در بهروزرسانی ۱۰.۰.۲ این قابلیتها را به سیستمعامل اضافه کند.
پوما (Mac OS X 10.1 Puma)
در سپتامبر ۲۰۰۱۷، تنها شش ماه پس از معرفی چیتا، اپل نسخه او اس ایکس ۱۰.۱ را با نام رمز Puma عرضه کرد. این بهروزرسانی که بهصورت رایگان برای کاربران ارائه شد، سعی داشت کندی و نواقص نسخهی پیشین را برطرف کند. استیو جایز در زمان معرفی پوما، سرعت بالای آن را به «موشک» تشبیه کرده بود.
این نسخه با مجموعهای از قابلیتهای هیجانانگیز معرفی شد. افزایش سرعت و کارایی در سراسر سیستم، مشخصهای بود که کاربران بهمحض استفاده از آن را احساس میکردند. پشتیبانی پیشرفته از رایت CD و DVD در Finder و iTunes، به همراه امکان پخش DVD در نرمافزار Apple DVD Player، تجربه چندرسانهای کاربران را متحول کرد.
در زمینهی گرافیک، پوما با بهبود ۲۰ درصدی عملکرد OpenGL، تجربه سهبعدی خیرهکنندهتری را برای کاربران به ارمغان آورد. همچنین AppleScript با دسترسی به بخشهای بیشتری از سیستم، امکانات شخصیسازی گستردهتری را فراهم کرد و با معرفی AppleScript Studio، ساخت برنامههای کامل با رابط گرافیکی ساده امکانپذیر شد.
پوما با مجموعهای غنی از برنامههای کاربردی عرضه شد:
- برنامههای ارتباطی مانند میل و اینترنت اکسپلورر
- ابزارهای سرگرمی نظیر iMovie و iTunes
- برنامههای کاربردی روزمره مثل آدرسبوک، ماشینحساب و ساعت
نکتهی قابلتوجه اینکه با انتشار بهروزرسانی ۱۰.۱.۲، اپل تصمیم گرفت این سیستم عامل را بهعنوان سیستم عامل پیشفرض روی تمام مکهای جدید نصب کند؛ تصمیمی که نشاندهندهی اعتماد شرکت به پختگی و کارایی این نسخه بود.
جگوار (Mac OS X 10.2 Jaguar)
آگوست ۲۰۰۲ اپل با عرضهی جگوار فصل تازهای در تکامل سیستمعامل مک گشود و ویژگیهای ماندگاری را معرفی کرد که بسیاری از آنها تا به امروز همچنان بخشی جداییناپذیر از macOS هستند. این نسخه با پشتیبانی از MPEG-4 در کوئیکتایم، معرفی دفترچه آدرس و قابلیت جذاب Inkwell برای تشخیص دستخط، تجربه کاربری را به سطح جدیدی ارتقا داد.
یکی از نوآوریهای چشمگیر جگوار، معرفی Rendezvous (که بعدها به Bonjour تغییر نام داد) بود که اولین پیادهسازی فناوری Zeroconf توسط اپل محسوب میشد. این فناوری به دستگاههای موجود در یک شبکه اجازه میداد تا به طور خودکار یکدیگر را شناسایی کنند و خدماتی مانند اشتراک فایل، اسکنر و چاپگر را به کاربران ارائه دهند.
اما مهمترین تغییر جگوار نسبت به نسل قبل با معرفی Quartz Extreme رخ داد: موتور گرافیکی جدیدی که تمام محاسبات مربوط به رابط کاربری را به کارت گرافیک منتقل میکرد. این تغییر باعث افزایش چشمگیر سرعت سیستم شد. رابط کاربری نرمتر و واکنشپذیرتر شده بود و حتی در سیستمهای قدیمیتر هم عملکرد بهتری داشت.
با افزودهشدن Universal Access، مک برای کاربران دارای معلولیت نیز قابلاستفاده شد. در اقدامی نماد شناخته شده «مک خندان» که از اولین مکینتاش همراه این سیستم عامل بود، جای خود را به لوگوی خاکستری اپل داد، تغییری که تا نسخهی OS X Yosemite ادامه یافت.
پَنتر (Mac OS X 10.3 Panther)
اکتبر ۲۰۰۳ اپل سیستمعامل Mac OS X 10.3 را با نام رمز پَنتر و بیش از ۱۵۰ ویژگی جدید معرفی کرد. بارزترین نماد این تغییرات، رابط کاربری Brushed Metal بود که ظاهری مدرن و حرفهایتر به سیستمعامل میبخشید.
یکی از جذابترین قابلیتهای جدید، Exposé بود که مدیریت پنجرهها را با نمایش همزمان تصاویر کوچک آنها آسان میکرد. همچنین با معرفی ویژگی «تعویض سریع کاربر»، دیگر نیازی به خروج کامل از حساب کاربری برای ورود کاربر دیگر نبود.
فایندر هم چهرهای تازه به خود گرفت: رابط کاربری متالیک، موتور جستجوی زنده، نوار کناری قابل شخصیسازی و حتی بازگشت برچسبهای رنگی محبوب از نسخه کلاسیک مک. بهعلاوه قابلیت حذف امن فایلها و پشتیبانی داخلی از فایلهای فشرده Zip نیز به آن اضافه شد.
پنتر با معرفی برنامههای جدید و کاربردی، کاربران خود را دوباره به شور آورد:
- Font Book مدیریت حرفهای فونتها را با امکان مشاهده نقشه کاراکترها و سازماندهی فونتها در مجموعهها ممکن ساخت
- FileVault منیت را با رمزگذاری خودکار پوشه خانگی کاربر تضمین میکرد
- iChat AV ارتباطات کاربر را با قابلیتهای تماس صوتی و تصویری بهبود داد
- سافاری بهعنوان مرورگر اختصاصی اپل جایگزین اینترنت اکسپلورر شد
- X11 پشتیبانی رسمی از برنامههای یونیکس را با شتابدهی سختافزاری گرافیک فراهم کرد
درنهایت، پنتر سازگاری با ویندوز را نیز تاحد زیادی بهبود داد.
تایگر (Mac OS X 10.4 Tiger)
تایگر، پنجمین نسخه اصلی سیستمعامل مک، آوریل ۲۰۰۵ با قیمت ۱۲۹٫۹۵ دلار بهعنوان جانشین پانتر معرفی شد. این نسخه چنان پیشرفته بود که برخی از قابلیتهای آن را مایکروسافت بعدها با عملکردی قابلقبول به ویندوز اضافه کرد.
مهمترین ویژگی جدید تایگر Spotlight بود؛ موتور جستجوی فوری که تمام محتوای سیستم را فهرستبندی میکرد و جستجو در فایلها، ایمیلها، تصاویر و حتی متن درون PDFها را در کسری از ثانیه ممکن میساخت.
اپل در این نسخه پشتیبانی پیشرفته از پردازش ۶۴ بیتی را برای کامپیوترهای Power Mac G5 معرفی کرد، هرچند هستهی سیستم همچنان ۳۲ بیتی باقی ماند. Core Image و Core Video، دو فناوری جدید برای پردازش تصویر و ویدیو در سطح سختافزار نیز به توسعهدهندگان امکان میداد افکتهای بصری پیچیده را با کارایی بالا اجرا کنند.
و درنهایت، نقطه اوج تایگر را میتوانیم Automator بدانیم که امکان خودکارسازی وظایف را بدون نیاز به برنامهنویسی فراهم کرد.
تایگر با بیش از ۶ میلیون نسخه فروش در دو سال اول، محبوبیت مکاواس X را به اوج رساند و نشان داد سیستمعامل اپل میتواند هم برای کاربران خانگی جذاب باشد و هم نیازهای حرفهایها را برآورده کند.
لئوپارد (Mac OS X 10.5 Leopard)
اکتبر ۲۰۰۷، پس از تأخیری چهارماهه به دلیل توسعه آیفون، اپل سیستمعامل جدید خود را با نام لئوپارد عرضه کرد. این نسخه که با شعار «بزرگترین بهروزرسانی Mac OS X در تاریخ» معرفی شد، بیش از ۳۰۰ قابلیت جدید داشت و تغییرات بنیادینی در ظاهر و عملکرد سیستمعامل ایجاد کرد.
این نسخه آخرین سیستمعاملی بود که از معماری PowerPC پشتیبانی میکرد، زیرا نسخهی بعدی یعنی اسنو لئوپارد تنها برای کامپیوترهای مبتنی بر پردازنده اینتل طراحی شد.
مهمترین ویژگی جدید لئوپارد، Time Machine بود؛ سیستم پشتیبانگیری خودکاری که به کاربران امکان میداد فایلهای حذف شده یا تغییریافته را بازیابی کنند. گرچه این قابلیت در زمان خود انقلابی بود، اما محدودیتهایی نیز داشت که بعداً برخی از آنها، مانند پشتیبانگیری روی درایوهای متصل به AirPort Extreme، برطرف شد.
Spaces مفهوم دسکتاپ مجازی را به مک آورد. کاربران میتوانستند تا ۱۶ فضای کاری مجزا ایجاد کنند و برنامههای خود را بین آنها سازماندهی کنند، مثلاً یک فضا برای کار و دیگری برای سرگرمی.
در سطح فنی، لئوپارد پشتیبانی کامل از برنامههای ۶۴ بیتی را معرفی کرد و از فناوری Core Animation برای ایجاد رابطهای کاربری پویا بهره میبرد. پشتیبانی از DTrace برای عیبیابی سیستم اضافه شد و سیستم فایل ZFS بهصورت آزمایشی در دسترس کاربران قرار گرفت.
بااین حال حذف پشتیبانی از برنامههای کلاسیک در این نسخه نشان میداد که اپل مصممتر از همیشه بهسوی آینده حرکت کند.
اسنو لئوپارد (Mac OS X 10.6 Snow Leopard)
آگوست ۲۰۰۹، اپل با معرفی نسخه ۱۰.۶ رویکردی متفاوت در پیش گرفت. اسنو لئوپارد برخلاف نسخههای پیشین که بر معرفی قابلیتهای جدید تمرکز داشتند، به دنبال بهبود و تکامل ویژگیهای موجود بود. بسیاری از تغییرات در پسزمینه سیستم رخ میداد، بهطوریکه کاربران تغییر محسوسی در رابط کاربری نمیدیدند.
مهمترین تغییر در Snow Leopard، مهاجرت کامل به معماری ۶۴ بیتی بود. هسته سیستمعامل و تمام برنامههای داخلی اپل به ۶۴ بیت انتقال یافتند که امکان استفاده از بیش از ۴ گیگابایت حافظه و پردازش سریعتر دادهها را فراهم میکرد. این تغییر بنیادین، پایههای لازم برای نسل بعدی نرمافزارهای قدرتمند را فراهم کرد.
یکی از مهمترین تحولات، بازنویسی کامل فایندر با استفاده از رابط برنامهنویسی Cocoa بود که قابلیتهای جدید سیستم عامل را به خدمت میگرفت. همچنین حجم سیستمعامل به طور چشمگیری کاهش یافت: حدود ۷ گیگابایت کمتر از نسخه لئوپارد. این کاهش حجم تا حدی بهخاطر رویکرد جدید در نصب درایورهای چاپگر بود که فقط در صورت نیاز دانلود و نصب میشدند.
نوآوریهای مهم دیگر شامل:
- معرفی Mac App Store در نسخه ۱۰.۶.۶ که الهام گرفته از فروشگاه iOS بود
- بهبود Boot Camp با امکان خواندن و کپی فایلها از پارتیشنهای HFS+ در ویندوز
- یکپارچهسازی پشتیبانی از Microsoft Exchange 2007 در برنامههای Mail، Address Book و iCal
- پشتیبانی کامل از تراکپد چندلمسی در لپتاپهای قدیمیتر
البته اسنو لئوپارد برخی ویژگیهای قدیمی مک را نیز کنار گذاشت؛ مانند پروتکل شبکه AppleTalk و امکان تغییر زبان برنامهها از طریق پنجره دریافت اطلاعات فایندر. این قابلیت در سال ۲۰۱۹ با سیستمعامل کاتالینا به مک بازگشت.
لاین (Mac OS X 10.7 Lion)
جولای ۲۰۱۱، اپل با معرفی لاین، برای اولینبار سیستمعامل خود را فقط از طریق مک اپاستور عرضه کرد؛ تصمیمی که نشان میداد اپل در حال حرکت به سمت توزیع دیجیتال نرمافزار است. لاین با الهامگرفتن از iOS، تجربهی کاربری مک را خوشایندتر کرد.
مهمترین ویژگی جدید لاین را میتوانیم ژستهای مالتی تاچ گسترده بدانیم. کاربران حالا میتوانستند با حرکات مختلف روی ترکپد، بین صفحات جابهجا شوند، بین برنامهها سوییچ کنند و زوم کنند. Mission Control که ترکیبی از اکسپوز و اسپیسها بود، مدیریت پنجرهها و فضاهای کاری را با این حرکات یکپارچه میکرد. لانچ پد، نیز شبکهای از آیکونهای برنامهها را شبیه به آیفون نمایش میداد.
برخی دیگر از تغییرات لاین در موارد زیر خلاصه میشود:
- قابلیت Resume که پیشتر در آیاواس دیده شده بود، به مک آمد. برنامهها درست در همان حالتی که بسته شده بودند، دوباره باز میشدند. این ویژگی تجربه کاربری را روانتر کرد.
- Versions که شبیه Time Machine عمل میکرد و به کاربران امکان میداد نسخههای قبلی اسناد خود را مرور و بازیابی کنند.
- System Information (جایگزین System Profiler) با طراحی جدید، اطلاعات سختافزاری را به شکلی گرافیکی و جذاب نمایش میداد.
- AirDrop برای اشتراکگذاری آسان فایلها بین مکهای نزدیک معرفی شد.
- فیستایم بهعنوان یک برنامه مستقل به مک آمد و به کاربران اجازه داد با دیگر دوستانی که از آیفون و آیپد استفاده میکردند، تماس تصویری برقرار کنند.
یکی از تغییرات بحثبرانگیز Lion، معکوس کردن جهت پیشفرض اسکرول بود که «Natural Scrolling» نام داشت. این تغییر که ریشه در هماهنگی بیشتر با آیاواس داشت، در ابتدا برای بسیاری از کاربران گیجکننده بود؛ اما بهتدریج به یکی از پیشفرضهای استاندارد مک تبدیل شد.
فصل دوم؛ OS X: از جزیره مک به اقیانوس اپل (۲۰۱۲–۲۰۱۶)
در این دوره، اپل با حذف واژهی Mac از ابتدای سیستمعامل خود نشان داد که دیگر دسکتاپ و موبایل را جدا از هم نمیبیند. Mavericks و Yosemite سیستم را سبکتر و هماهنگتر با iOS کردند. طراحی تخت و شفاف شد، Handoff و Continuity دستگاهها را به هم متصل کردند، و مک آرامآرام به بخشی از یک اکوسیستم منسجمتر تبدیل شد.
ماونتین لاین (OS X 10.8 Mountain Lion)
ماونتین لاین، نهمین نسخه سیستم عامل مک، در ۲۵ جولای ۲۰۱۲ از طریق فروشگاه مک عرضه شد. این انتشار آنلاین، نشاندهنده استراتژی جدید اپل برای عرضه سالانه نسخههای جدید سیستم عامل بود. هدف اصلی از توسعه ماونتین لاین، تسهیل مدیریت و همگامسازی محتوا بین دستگاههای مختلف اپل و آشناتر کردن محیط سیستم عامل برای کاربران بود.
ماونتین لاین در اقدامی مهم نوتیفیکیشن سنتر را معرفی کرد که اعلانهای برنامهها را در سه قالب نمایش میداد: بنرها (پیامهای موقت)، هشدارها (پیامهای نیازمند اقدام) و نشانها (اعداد قرمز روی آیکون برنامهها). کاربران میتوانستند مستقیماً از این مرکز در توییتر پست بگذارند یا وضعیت فیسبوک خود را بهروز کنند.
برنامهی Notes از آیاواس به مک آمد و به کاربران امکان میداد یادداشتهای خود را در فونتهای مختلف بنویسند، تصاویر و پیوستها را اضافه کنند و همه را از طریق iCloud همگامسازی کنند.
اپل همچنین Game Center شبکه اجتماعی بازیهای آنلاین آیاواس را نیز به ماونتین لاین اضافه کرد. حالا کاربران میتوانستند دوستان خود را به بازی دعوت کنند، دستاوردهایشان را پیگیری کنند و رکوردهای خود را در جدول امتیازات مقایسه کنند.
ماونتین لاین نمودی از تلاش اپل برای نزدیکتر کردن تجربه کاربری iOS و macOS بود، درعینحال که ویژگیهای قدرتمند یک سیستم عامل دسکتاپ را حفظ میکرد.
ماوریکس (OS X 10.9 Mavericks)
اکتبر ۲۰۱۳، اپل با معرفی سیستمعامل ماوریکس، استراتژیهای سابق خود را از دو جهت تغییر داد: اول، برای نخستینبار از نام یک مکان در کالیفرنیا (موجهای معروف Mavericks) بهجای گربهسانان برای اواسایکس استفاده کرد. دوم و مهمتر اینکه سیستمعامل خود را بهصورت رایگان عرضه کرد؛ تصمیمی غیرمنتظره که شگفتی صنعت نرمافزار را به دنبال داشت.
ماوریکس در وهلهی اول روی بهینهسازی مصرف انرژی و منابع سیستم تمرکز داشت: App Nap برنامههای غیرفعال را به خواب میبرد و Timer Coalescing مصرف سیپییو را تا ۷۲ درصد کاهش میداد.
در بخش رابط کاربری، ماوریکس تجربهی چند نمایشگره را متحول کرد. منوبار و Dock روی هر نمایشگر در دسترس بودند و حتی Apple TV میتوانست بهعنوان نمایشگر خارجی استفاده شود. Mission Control نیز برای مدیریت مستقل فضاهای کاری بین نمایشگرها بهروز شد.
طراحی سیستم نیز مدرنتر شد و بسیاری از عناصر سهبعدینما با طراحی تخت مشابه iOS 7 جایگزین شدند. بهعلاوه iCloud Keychain برای ذخیره امن نامهای کاربری، رمزهای عبور و اطلاعات Wi-Fi در دسترس کاربران قرار گرفت.
نکتهی جالب اینکه ماوریکس در عرض پنج روز بیش از ده میلیون بار دانلود شد، آماری فوقالعاده که گواهی بر صحت تصمیم اپل برای رایگانکردن سیستمعامل بود.
یوسمیتی (OS X 10.10 Yosemite)
اکتبر ۲۰۱۴ اپل با انتشار یوسمیتی بزرگترین بازطراحی اساسی رابط کاربری سیستمعامل خود را از زمان معرفی لئوپارد به جهان نشان داد. این نسخه با الهام از iOS 7، طراحی تخت را جایگزین طراحی سهبعدی کرد. فونتهای نازکتر با شفافیتهای ظریف و آیکونهای سادهتر، ظاهری مدرنتر به سیستمعامل میبخشید.
مهمترین ویژگی جدید یوسمیتی، Continuity بود: مجموعهای از قابلیتها که مک و iOS را بیشازپیش به هم نزدیک میکرد. Handoff به کاربران اجازه میداد کاری را که روی یک دستگاه شروع کردهاند، روی دستگاه دیگر ادامه دهند. برای مثال، میتوانستند ایمیلی را روی آیفون شروع کنند و روی مک تمام کنند. تماسهای تلفنی و پیامکهای معمولی حالا میتوانستند از طریق آیفون روی مک دریافت و ارسال شوند.
برخی دیگر از بهبودهای این نسخه شامل:
- اسپاتلایت حالا در مرکز صفحه ظاهر میشد و نتایج جستجو از منابع آنلاین مانند Bing، Maps و Wikipedia را نیز نشان میداد
- سافاری با گزینههای سفارشی پاککردن تاریخچه، افزودن موتور جستجوی DuckDuckGo امکان بستن تبها از راه دور با استفاده از آیفون، مرور خصوصی برای پنجرههای مجزا بهبود یافت.
- Photos جایگزین iPhoto و Aperture شد و با iCloud Photo Library یکپارچه گردید.
یوسمیتی با بیش از شش و نیم میلیون کاربر در برنامه بتای عمومی، عنوان پرطرفدارترین نسخهی آزمایشی نرمافزار در تاریخ اپل (تا آن زمان) را کسب کرد.
ال کاپیتان (OS X 10.11 El Capitan)
سپتامبر ۲۰۱۵ دوازدهمین نسخه سیستمعامل مک که نامش را از صخره d معروفی در پارک ملی یوسمیتی گرفته بود، با نام ال کاپیتان و با تمرکز بر سه محور اصلی کارایی، پایداری و امنیت منتشر شد.
بهبود عملکرد در El Capitan چشمگیر بود: باز کردن پیدیافها تا چهار برابر، جابهجایی بین برنامهها و مشاهده ایمیلها دوبرابر و اجرای برنامهها ۴۰ درصد سریعتر از قبل انجام میشد.
یکی از مهمترین وجه تمایز ال کاپیتان در مدیریت پنجرهها، قابلیت جدید Split View بود که به کاربران اجازه میداد دو برنامه را بهصورت تمام صفحه و در کنار هم اجرا کنند. Mission Control بازطراحی شد تا پنجرهها را منظمتر و قابل تشخیصتر نمایش دهد. حالا کاربران میتوانستند پنجرههای برنامهها در یک ردیف و بر اساس فضای کاری مرتب کنند.
برنامههای کلیدی نیز بهروزرسانی شدند:
- Mail و Messages با پشتیبانی از حرکات مالتی تاچ برای مدیریت ایمیلها و پیامها
- Maps با افزودن اطلاعات حملونقل عمومی در شهرهای اصلی
- Notes بازطراحی کامل با قابلیتهای پیشرفته متن و همگامسازی امنتر
- Safari با امکان پین کردن تبها و قطع صدای تبهای پخشکننده صدا
- Spotlight با جستجوی هوشمندتر با پشتیبانی از زبان طبیعی و اطلاعات بافتی
در بخش امنیت System Integrity Protection بهعنوان مهمترین قابلیت جدید سیستمعامل شناخته شد، ویژگیای که از فایلها و فرایندهای حیاتی سیستم در برابر تغییرات غیرمجاز محافظت میکرد، حتی اگر کاربر از دسترسی root برخوردار بود.
فصل سوم؛ macOS: خداحافظ اینتل، سلام آینده (۲۰۱۶–اکنون)
اپل در این دوره تنها نام سیستمعامل را تغییر نداد، بلکه آیندهاش را هم بازنویسی کرد. Sierra و Mojave هوشمندتر شدند، Catalina آخرین خداحافظی با اپهای ۳۲بیتی بود، و بعد نوبت Big Sur رسید: رابط کاربری جدید، پردازندههای اختصاصی M1 و جهشی که macOS را به نسل بعدی رساند. حالا مک، چیزی فراتر از یک کامپیوتر است؛ دروازهای به دنیایی که اپل برای آیندهاش برنامهریزی میکند.
سیرا (macOS 10.12 Sierra)
سپتامبر ۲۰۱۶، اپل با معرفی نسخه ۱۰.۱۲، نام سیستمعامل خود را از او اس ایکس به macOS تغییر داد تا با نامگذاری سایر سیستمعاملهای این شرکت یعنی آیاواس، واچاواس و تیوی اواس هماهنگتر شود. این نسخه که سیرا نام داشت، برای اولینبار سیری دستیار محبوب اپل را به دنیای دسکتاپ آورد.
سیری روی مک میتوانست علاوه بر وظایف معمول مانند تنظیم یادآورها و پخش موسیقی، جستجوهای پیچیدهتری در فایلها انجام دهد و نتایج را به برنامههای دیگر بفرستد. کاربران میتوانستند نتایج جستجوی دستیار هوشمند اپل را به Notification Center سنجاق کنند یا مستقیماً به اسناد خود بکشند. بهعلاوه سیری میتوانست تنظیمات سیستم را کنترل کند و اطلاعات فنی سیستم را نمایش دهد.
سیرا امکانات جدیدی نیز برای مدیریت فضای ذخیرهسازی به ارمغان آورد. ویژگی Optimized Storage بهصورت هوشمند فایلها، اسناد و محتواهایی را که کمتر استفاده میشدند، به iCloud منتقل میکرد تا فضای دیسک آزاد بماند. این قابلیت، بهویژه برای کاربرانی که با فایلهای حجیم کار میکردند، بسیار کاربردی بود و چالش دیرینهی مدیریت حافظه را تا حدود زیادی به کنار میزد.
های سیرا (macOS 10.13 High Sierra)
سپتامبر ۲۰۱۷، اپل با معرفیهای سیرا همان روندی را در پیش گرفت که پیشازاین در اسنولئوپارد و الکاپیتان اجرا کرده بود: تمرکز بر زیرساختهای اساسی سیستمعامل.
در مرحلهی اول سیستم فایل APFS جایگزین HFS Plus شد؛ تحولی بزرگ که برای حافظههای فلش بهینه شده بود و قابلیتهای مدرنی مانند رمزگذاری داخلی، محافظت در برابر خرابی سیستم، پشتیبانگیری سادهتر و سرعتی بالاتر در عملیات متداول مثل کپی فایلها را به کاربران ارائه میداد.
بهبود مهم دوم نسخهی جدید API گرافیکی اپل با نام Metal 2 بود که از واقعیت مجازی پشتیبانی میکرد و از امکانات یادگیری ماشین بهره میبرد. همچنین برنامههای کلیدی مک نیز بهروزرسانی شدند:
- Photos با ابزارهای ویرایش جدید و همگامسازی چهرهها با iOS 11
- Safari با قابلیت «پیشگیری هوشمند از ردیابی» و مسدودسازی پخش خودکار ویدیو
- Mail با جستجوی بهتر و مصرف ۳۵درصد فضای کمتر
- Notes با امکان افزودن جدول و پین کردن یادداشتها
- Messages با پشتیبانی از iCloud برای همگامسازی پیامها بین دستگاههای مختلف
موهاوی (macOS 10.14 Mojave)
سپتامبر ۲۰۱۸، اپل با معرفی macOS 10.14 با نام رمز Mojave، که از صحرای موهاوی در کالیفرنیا الهام گرفته شده بود، تحولی بصری و عملکردی در سیستمعامل مک ایجاد کرد. مهمترین ارتقای قابلتوجه این نسخه معرفی «حالت تاریک» بود و اینبار نه فقط برای نوار منو و داک، بلکه برای کل سیستمعامل. کاربران میتوانستند بین حالت روشن و تاریک سوییچ کنند و توسعهدهندگان قادر بودند برنامههای خود را با این ویژگی سازگار کنند.
اپل با موهوای دسکتاپ هوشمندتر و جذابتری را در اختیار کاربران گذاشت: تصویر پسزمینه متناسب با زمان روز تغییر میکرد و Stacks فایلهای دسکتاپ را بر اساس نوع، تاریخ یا تگها گروهبندی میکرد.
همچنین مک اپاستور با محتوای ویرایشی و دستهبندیهای جدید برای کشف و یافتن برنامهها کاملاً بازطراحی شد و شباهت بیشتری به فروشگاه آیاواس پیدا کرد. بهعلاوه گروپفیستایم هم امکان تماس تصویری تا ماکزیمم ۳۵ نفر را فراهم میکرد.
حالا به لطف بهبودهای امنیتی موهاوی برنامهها برای دسترسی به دوربین، میکروفون و دادههای سیستمی نیاز به مجوز کاربر داشتند. موهاوی نشان داد که مک میتواند هم زیباتر شود، هم کاربردیتر و درعینحال امنتر و قدرتمندتر.
کاتالینا (macOS 10.15 Catalina)
اکتبر ۲۰۱۹، اپل با معرفی macOS 10.15 با نام رمز کاتالینا، تغییراتی بنیادین در سیستمعامل مک ایجاد کرد. این نسخه با حذف iTunes و تقسیم آن به برنامههای مجزا، پایان پشتیبانی از برنامههای ۳۲ بیتی، و معرفی Project Catalyst، فصل جدیدی در تاریخ macOS گشود.
مهمترین تغییر کاتالینا، خداحافظی با iTunes بود. این برنامهی محبوب جای خود را به سه اپلیکیشن مجزا داد: Music ، Podcasts و TV.
Sidecar نوآوری هیجانانگیز دیگری بود که آیپد را به نمایشگر دوم مک تبدیل میکرد. با Apple Pencil، آیپد حتی میتوانست بهعنوان تبلت گرافیکی استفاده شود.
امنیت و حریم خصوصی سیستم با تغییرات اساسی تقویت شد و پارتیشن سیستمی بهصورت فقط-خواندنی در پارتیشنی جداگانه قرار گرفت. Activation Lock به مکهای دارای چیپ T2 آمد و حالا برنامهها برای دسترسی به فایلها و قابلیتهای سیستمی نیاز به مجوز صریح کاربر داشتند.
اپل در کاتالینا قابلیت Find My را در دسترس کاربران قرار داد و امکان پیداکردن دستگاههای آفلاین را با استفاده از شبکه بلوتوث دستگاههای اپل فراهم کرد. Voice Control پیشرفته هم با تشخیص گفتار دقیق، کنترل کامل مک با فرمانهای صوتی را ممکن ساخت.
بیگ سر (macOS 11 Big Sur)
نوامبر ۲۰۲۰ اپل با معرفی بیگسِر برای نخستینبار پس از بیست سال، شمارهی نسخه اصلی سیستم عاملهای خود را تغییر داد و به مکاواس ۱۱ رسید؛ تغییری که نشان از برنامههای جدید و آیندهنگرانهی این شرکت داشت.
بیگ سر بزرگترین تغییر طراحی از زمان معرفی مکاواس ایکس را بههمراه آورد: رابط کاربری با تصاویر پسزمینه انتزاعی و پالت رنگی جدید، زبان بصری تازهای را معرفی کرد:
نوار منو نیمهشفافتر شد و آیتمها فاصلهی بیشتری پیدا کردند. کنترلسنتر جدید، با الهام از iOS، امکان دسترسی سریع به تنظیمات پرکاربرد را فراهم میکرد. آیکونهای برنامهها با طراحی یکدست و مربعی با گوشههای گرد، ظاهری مدرنتر پیدا کردند.
نوتیفیکیشن سنتر و ویجتها با طراحی جدید و گروهبندی هوشمند اعلانها بازطراحی شدند. ویجتها در اندازههای مختلف ارائه شدند و میتوانستند در کنار آیکونهای برنامهها قرار گیرند. برنامهی Messages قابلیتهای جدیدی مانند پیامهای پین شده، پاسخهای مستقیم و میموجیهای انیمیشنی دریافت کرد.
علاوه بر بهبود قابلیتهای امنیتی مانند پشتیبانی از بیومتریک برای احراز هویت دومرحلهای، توسعه نرمافزار نیز با Xcode 12 و SwiftUI 2 بهبود یافت. حالا توسعهدهندگان میتوانستند رابطهای کاربری پیچیدهتر بسازند و از ویژگیهایی مانند تبها و پنجرههای جدید استفاده کنند.
مانتری (macOS 12 Monterey)
مکاواس مانتری که سال ۲۰۲۱ معرفی شد، تجربهی همگامسازی دستگاههای اپل را به سطح جدیدی رساند. قلب این تحول، Universal Control بود: قابلیتی بسیار کاربردی که به کاربران اجازه میداد با یک صفحهکلید و ماوس، چندین مک و آیپد را کنترل کنند، انگار که یک دستگاه واحد هستند.
در این نسخه بیشازپیش شاهد اضافهشدن قابلیتهای آیاواس به سیستمعامل مک بودیم:
- برنامه Shortcuts برای خودکارسازی کارها
- Live Text برای استخراج متن از تصاویر
- Visual Look Up برای شناسایی هوشمند اشیا در عکسها
- Focus برای مدیریت هوشمند اعلانها
برای اولینبار کاربران میتوانستند در فیستایم پسزمینه را محو کنند و با SharePlay صفحهنمایش خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. قابلیت AirPlay to Mac نیز به کاربران اجازه میداد فیلم و موسیقی را مستقیماً از آیفون یا آیپد خود، روی نمایشگر مک پخش کنند.
اما یکی از نکات قابلتوجه این بود که برخی قابلیتها صرفاً در دستگاههای مجهز به تراشههای اختصاصی اپل اجرا میشدند و مکهای اینتلی از ویژگیهایی مانند حالت پرتره، جستجو یا ترجمه متن در تصاویر، نقشههای دقیق شهرها و حتی دیکتهی گفتار به نوشتار در تایپکردن که تمام پردازشها را کاملاً آفلاین انجام میداد، محروم شدند.
اپل بهطور واضح قصد داشت کاربران را به سمت استفاده از مکهای مجهز به پردازندههای اپل سیلیکون سوق دهد و این تصمیم در نسخههای بعدی سیستمعامل خود جدیتر دنبال کرد.
ونتورا (macOS 13 Ventura)
یکی از برجستهترین ویژگیهای ونتورا که در سال ۲۰۲۲ معرفی شد، Stage Manager بود که روش تعامل کاربران با برنامههای مختلف را بهبود میداد. این قابلیت با الهام از چیدمان صحنه تئاتر، پنجره برنامه فعال را در مرکز صفحهنمایش قرار میدهد، درحالیکه سایر برنامههای باز بهصورت منظم در کنار صفحه قرار میگرفتند. بهاینترتیب کاربران نهتنها میتوانستند تمرکز بیشتری روی کار فعلی خود داشته باشند، بلکه بسیار راحتتر بین برنامههای مختلف جابهجا میشدند.
ونتورا با بازطراحی کامل بخش تنظیمات سیستم و نامگذاری آن به System Settings، گامی دیگری در جهت یکپارچهسازی تجربه کاربری مکاواس، آیاواس و آیپداواس برداشت. این تغییر ظاهری با هدف سادهسازی دسترسی به تنظیمات مختلف انجام شد و به کاربران اجازه میداد سریعتر به بخشهای موردنظر خود دست پیدا کنند.
در بخش ارتباطات، Mail به قابلیتهای مفیدی مانند زمانبندی ارسال ایمیل و امکان لغو ارسال مجهز شد. کاربران میتوانند ایمیلهای مهم را نشانهگذاری کرده و از سیستم یادآوری هوشمند برای پیگیریهای بعدی استفاده کنند. همچنین Messages امکان ویرایش و حذف پیامهای ارسال شده (تا ۱۵ دقیقه پس از ارسال) را فراهم کرد و قابلیت تبدیل خودکار پیامهای صوتی به متن را به خدمات خود افزود.
Continuity Camera یکی از نوآوریهای چشمگیر ونتورا بود که به کاربران اجازه میداد از دوربین آیفون خود بهعنوان وبکم مک استفاده کنند. این قابلیت با پشتیبانی از ویژگیهایی مانند حالت پرتره و Center Stage، کیفیت تصویربرداری در تماسهای تصویری را نیز تاحد زیادی بهتر کرد.
اسپاتلایت با قابلیتهای پیشرفته جستجوی متن در تصاویر و نتایج غنیتر از وب، کارآمدتر از همیشه شد. در بخش امنیتی نیز Rapid Security Response با ارائه بهروزرسانیهای امنیتی سریع بین آپدیتهای اصلی، امنیت سیستم را ارتقا داد.
سونوما (macOS 14 Sonoma)
مکاواس ۱۴ یا Sonoma تابستان ۲۰۲۳ معرفی شد و تغییرات قابلتوجهی را در رابط کاربری و قابلیتهای مک به همراه آورد. این نسخه با تمرکز روی تجربه بصری، ارتباطات و بهرهوری، مجموعهای از ویژگیهای کاربردی را به سیستمعامل مک اضافه کرد.
یکی از مهمترین تغییرات نسخهی سونوما، امکان استفاده از محافظ صفحهنمایش بهعنوان پسزمینه دسکتاپ بود. این قابلیت با ارائه ویدیوهای باکیفیت از مناظر مختلف، همراه با جلوههای بصری نرم و روان، ظاهر دسکتاپ را پویاتر و جذابتر کرد.
ویجتها در سونوما تحول چشمگیری پیدا کردند. حالا کاربران میتوانستند آنها را مستقیماً روی دسکتاپ قرار دهند و از اطلاعات و ابزارهای موردنیاز بهسرعت استفاده کنند. ویجتها به طور هوشمند با پسزمینه ترکیب میشدند و وقتی یک پنجره روی آنها قرار میگرفت، محو میشدند تا مزاحم کار نباشند.
سافاری در این نسخه قابلیتهای امنیتی قویتری دریافت کرد. Private Browsing حالا از قفلشدن پنجرههای خصوصی و مسدودکردن ردیابهای مخفی پشتیبانی میکرد. پروفایلهای مرورگر هم اضافه شدند که به کاربران اجازه میدادند فضاهای کاری جداگانه برای موارد شخصی و کاری ایجاد کنند.
تماسهای تصویری در سونوما پیشرفت قابلتوجهی داشتند. قابلیت Presenter Overlay به کاربران اجازه میداد هنگام اشتراکگذاری صفحهنمایش، تصویر خود را روی محتوا قرار دهند و با استفاده از حالتهای مختلف نمایش، ارائههای جذابتری داشته باشند.
بهبودهای سوناما شامل بازیهای مک نیز شد. Game Mode اولویت پردازشی بیشتری به بازیها میداد و تأخیر را در هدستهای AirPods کمتر میکرد. همچنین پشتیبانی از کنترلرهای بازی بهبودیافت و تجربه بازی روانتری را فراهم آورد.
در زمینه ارتباطات، Messages قابلیتهای جدیدی برای مدیریت استیکرها دریافت کرد و امکان جستجوی بهتر در پیامها فراهم شد. FaceTime هم امکان ضبط پیامهای ویدیویی را اضافه کرد تا کاربران بتوانند در صورت پاسخندادن تماسگیرنده، پیام ویدیویی بگذارند.
سکویا (macOS 15 Sequoia)
مکاواس ۱۵ یا نسخهی Sequoia که در سال ۲۰۲۴ معرفی شد، با بهرهمندی از قابلیتهای اپل اینتلیجنس نقش مهمی در همگامسازی و ارتقای تعامل بین دستگاههای اپل، بهویژه مک و آیفون، ایفا کرد.
یکی از ویژگیهای محبوب سکویا، قابلیت iPhone Mirroring بود. کاربران با این نوآوری، میتوانستند صفحهی آیفون خود را بهصورت بیسیم و در قالب یک پنجرهی مجزا روی دسکتاپ مک مشاهده و کنترل کنند.
این قابلیت نهتنها امکان جابهجایی محتوا بین دستگاهها (به کمک قابلیت درگ و دراپ) را فراهم میآورد، بلکه اعلانهای آیفون را نیز بهطور مستقیم روی مک نمایش میداد؛ امری که بهرهوری و یکپارچگی اکوسیستم اپل را به طرز چشمگیری ارتقا میداد.
سکویا با معرفی قابلیت جدید Window Tiling تجربهی مدیریت پنجرهها را به سطح جدیدی برد. حالا سیستم با کشیدن یک پنجره به لبه صفحه، به طور خودکار پیشنهادهایی برای چیدمان بهینه ارائه میداد. این ویژگی، که مانند قابلیت Snap در ویندوز عمل میکرد، به کاربران اجازه میداد تا بدون نیاز به اپلیکیشنهای جانبی، چندین برنامه را بهصورت سازمانیافته کنار هم قرار دهند و از فضای دسکتاپ به بهترین نحو بهره ببرند.
یکی دیگر از تغییرات مهم این نسخه، معرفی اپلیکیشن جدید Passwords بود. این ابزار مدیریت رمز عبور، به کاربران امکان میداد تا تمامی رمزها، passkeyها و کدهای تأیید را در یک مکان متمرکز داشته باشند و از طریق رمزنگاری سرتاسری، امنیت اطلاعات شخصی خود را تضمین کنند. به کمک این اپلیکیشن همگامسازی رمزها در میان دستگاههای مختلف اپل بدون دردسر انجام میشد.
سکویا ویژگیهای بهبودیافتهای در اپلیکیشنهای بومی مانند سافاری، آیمسیج و فوتوز ارائه میداد:
برای مثال در سافاری، امکاناتی نظیر هایلایتها و Reader به کمک هوش مصنوعی، اطلاعات کلیدی صفحات وب را بهصورت خلاصه و سازمانیافته به نمایش میگذاشتند؛ در iMessage، گزینههای جدیدی مانند تپبکها و امکان زمانبندی ارسال پیام اضافه شد که تجربه مکالمه را شخصیتر و جذابتر میکرد و در اپلیکیشن Photos، ابزارهایی مانند Image Playground، به کاربران اجازه میداد با واردکردن توضیحات متنی، تصاویر هنری و خلاقانه تولید کنند.
از نظر امنیت و بهینهسازی عملکرد، Sequoia با بهبود مدیریت حافظه، کاهش مصرف انرژی و تقویت الگوریتمهای رمزنگاری، محیطی مطمئن و کارآمد برای کاربران فراهم کرد. نکتهی قابلتوجه اینکه بسیاری از قابلیتهای پیشرفتهی اپل اینتلیجس، لااقل در ابتدا فقط روی دستگاههای مجهز به تراشههای سری M (M1، M2، M3 یا بالاتر) قابلاستفاده بودند.
مسیر تکامل سیستمعاملهای دسکتاپ اپل پر بود از ریسکهای بزرگ و تصمیمات راهبردی: مهاجرت از NeXTSTEP به اواس X، از اینتل به اپل سیلیکون، از آکوا به طراحی مینیمالیستی امروزی. اما فاکتوری که در طول زمان مکاواس را متمایز نگه داشت، نه تنها تغییرات فنی، بلکه تعهد آن به امنیت و حریم خصوصی، یکپارچگی، کارایی و تجربهی کاربری منحصربهفرد بود و به همین دلیل امروزه مک دیگر فقط یک کامپیوتر شخصی نیست؛ بلکه نقش هاب هماهنگی میان آیفون، آیپد، اپل واچ و حتی فضاهای ابری را ایفا میکند.
و کاربران چه میخواهند؟ شاید اینکه سیر این تحولات سرعت بیشتری به خود بگیرد و مکاواس هوشمندتر و منعطفتر از همیشه شود: سیستمعاملی که میداند چطور با سبک کار و نیازهای شما هماهنگ شود، به صورت هوشمندانه شما را همراهی میکند و حتی خود را با سایر دستگاهها و محیطهای مختلف تطبیق میدهد.