تصویر زندگی در «آینه فوتبال» با اینتر و انریکه/ قصههایی در دو شب، برای یک عمر!

شباهتهای معنادار و شگفتانگیزی میان کامبک در فوتبال و بازگشت به زندگی وجود دارد. همیشه هم صرفاً پای یک تیم در میان نیست، گاهی بازیکن یا مربی به نمادی از تمام فراز و فرودهای زندگی تبدیل میشود؛ مثل لوئیز انریکه.

مهدی ملکی - شبیه نه، فوتبال خودِ زندگی است. بارها این جمله را شنیده یا خواندهایم. جملهای تکراری که هیچگاه از باز تعریف خود دست نمیکشد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، سهشنبه و چهارشنبه دو دیدار برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد. دو شب متوالی که در آن شاهد غلیان هیجان بودیم. بازیهایی که روایتگر یک قصه با اجزا و نقشهای متفاوت بود؛ قصه فوتبال، داستان زندگی.
سهشنبه شب، اوج هنرنمایی دوگانه فوتبال-زندگی و شباهتها و اشتراکات معنادار آن بود. میلیونها علاقهمند به فوتبال در سراسر دنیا، در این شب برای بار Nاُم، شمعهای تولد فوتبال را فوت کردند. گویی این دیدار کیک جشن تولد فوتبال بود و یکبار دیگر واژههایی چون امید، ناامیدی، اراده، انگیزه، اشک، لبخند و ... معنا شد. بازی اینتر و بارسا خلاصهای دو ساعته از جریان زندگی بود و هر آنچه ممکن است روزانه تجربه کنیم را مقابل دیدگانمان قرار داد؛ مصداق ضربالمثل در ناامیدی بسی امید است. چیزی به حذف اینتر آنهم در خانه باقی نمانده بود. حتی چهره هواداران نراتزوری که توسط کارگردان تلویزیونی به تصویر کشیده میشد هم گویای همین موضوع بود.
شاگردان سیمونه اینزاگی با یک گل عقب بودند و ثانیهها و دقایق پایانی به سرعت سپری میشد. بارسا میتوانست میخ آخر را به تابوت اینتر بکوبد و گل چهارم را هم بزند، اما توپ به تیر خورد و لحظاتی بعد در میان بهت شاگردان فلیک و هواداران بارسا، دروازه این تیم باز شد. این داستان در طول دو بازی رفت و برگشت دو تیم، بارها اتفاق افتاد؛ کامبک در جواب کامبک و جابهجایی امید و ناامیدی میان دو تیم. زننده گل؟! فرانچسکو آچربی؛ بازیکنی که دو بار با بیماری سرطان مبارزه کرده و به زندگی برگشته است. گلش به بارسلونا هم بازگشت اینتریها به زندگی بود.
هرکدام از ما در طول زندگیمان چند بار با رفت و برگشتهای «امید» مواجه میشویم؟ چند بار تا لبه پرتگاه میرویم و بعضاً در عین ناامیدی با چیزی شبیه معجزه، گشایشی ایجاد میشود و بهجریان عادی زندگی برمیگردیم. بارها و به دفعات، انگیزه و ارادهمان را برای رسیدن به هدفی و در آغوش گرفتن موفقیتی، به چالش میکشیم. احیاناً موارد پرشماری را تجربه میکنیم که بهزعم خودمان در آستانه رسیدن به خواستهمان هستیم اما به یکباره گره در کارمان میافتد، انگار که توپمان به تیر میخورد یا دروازهمان در عین ناباوری باز میشود. گاهی هم همه اینها بالعکس اتفاق میافتد و جای برنده و بازنده عوض میشود. مثل شرایطی که مهدی طارمی در بازی مهیج و بهیادماندنی اینتر و بارسا پشت سر گذاشت.
مهاجمی که در مدت اخیر با تیغ تیز انتقادات رسانههای ایتالیا، هواداران اینتر و کارشناسان مواجه بود و حتی تندترین جملات مثل دستوپا چلفتی علیه او استفاده شد اما سهشنبه شب، او تولدی دوباره را جشن گرفت و موج اظهار نظرهای تحسینآمیز از راه رسید. بازیکنی که گفته میشد به سمت در خروجی باشگاه اینتر حرکت میکند، بعد از این بازی با عبارت «الماس»، مورد ستایش قرار گرفت. تمامی این فراز و فرودهای غیرمنتظره، در روال زندگی هر کدام از میلیاردها انسان روی کرهخاکی هم اتفاق میافتد. گاهی اهمیت فراز و نشیبها که روزانه با آن دستوپنجه نرم میکنیم، ناچیز است مثل یک پاس نادرست یا دریبل ناموفق در وسط زمین که هیچ خطری به دنبال ندارد و بلافاصله هم جبران میشود اما گاهی هم فرصتی برای جبران نیست، شبیه موقعیتی که مهاجم تیم بازنده در واپسین ثانیههای بازی مقابل دروازه خالی، از دست میدهد.
چهارشنبه شب هم نمای دیگری از زندگی را در «آینه فوتبال»، تماشا کردیم. این بار خبری از کامبک یک تیم نبود بلکه نشانه بزرگی از بازگشت یک مربی به زندگی مورد علاقهاش، نمایان شد.
یک دهه از قهرمانی بارسلونا با هدایت لوئیز انریکه در لیگ قهرمانان اروپا میگذرد و این تیم سهشنبه شب نتوانست طلسم ۱۰ ساله راهیابی به فینال لیگ قهرمانان را باطل کند. البته ۲۴ ساعت بعد، انریکه اینبار با پیاسجی به این مهم دست یافت و با عبور از آرسنال، راهی دیدار نهایی مهمترین و جذابترین مسابقات باشگاهی فوتبال شد. انریکه در این ۱۰ سال عمده فعالیت خود را روی نیمکت تیمملی اسپانیا گذراند و یکبار به دلیل بیماری دخترش از هدایت این تیم کنارهگیری کرد. دختری که پَر کشیدنش از این دنیا، ضربه روحی سنگینی به لوئیز انریکه وارد آورد. شانا که در جشن قهرمانی بارسا در سال ۲۰۱۵ پدرش را همراهی کرد، در سال ۲۰۱۹ در ۹ سالگی درگذشت؛ حالا انریکه باید دیدار فینال مقابل اینتر و قهرمانی احتمالی را در غیاب دخترش برگزار کند.
انریکه چند ماه پیش در یک نشست خبری، ادای احترامی عاطفی به دخترش داشت که بهطور غمانگیزی درگذشت. او به عکسی از جشن قهرمانی بارسا در ۱۰ سال پیش اشاره کرد و گفت: «مطمئنم که شانا هنوز در حال جشن گرفتن است. عکسی شگفتانگیز از فینال لیگ قهرمانان در برلین دارم، که در آن پرچم بارسا را کاشت. آرزو دارم بتوانم همان کار را با PSG انجام دهم. جسم دخترم آنجا نخواهد بود، اما روحش همیشه کنار من خواهد بود.» حالا انریکه در مسیر آرزو و هدفش قدم بزرگی برداشته و با پاریسیها در دیدار نهایی چمپیونزلیگ در مونیخ حاضر است؛ او میخواهد با شانا در جشن قهرمانی تیمش شرکت کند! لوئیز انریکه بعد از چند سال و پشت سرگذاشتن شرایطی سخت، به زندگی بازگشته.





مطالب مرتبط
- بنیانگذار بایننس، چانگپنگ ژائو، به دنبال عفو از دونالد ترامپ
- تغییر در ساعت کار متروی تهران از شنبه
- غذا با برگ انگور / دستور پخت کاملا جدید با برگ انگور
- فال درخت | فال درخت جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
- یادی کنیم از تحقیر شدن تاریخی فرح توسط محمدرضا پهلوی در مقابل میلیونها تماشاگر/ دیکتاتوری که هر نظر مخالفی رو با خاک یکسان میکرد حتی اگر همسرش بود
- ایده های نابغه ای برای دکوراسیون منزل با لامپ های سوخته و شیشه!
- ترکیب احتمالی سپاهان مقابل هوادار اعلام شد
- عکس/ نویسنده ی معروف در روزنامه اطلاعات