اثر معکوس جنگ تعرفهای ترامپ بر راهبرد فشار حداکثری ضدایران

دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ با تصمیماتی تهاجمی در عرصه سیاست خارجی و اقتصادی همراه بود که از جمله آنها میتوان به سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران و جنگ تجاری با چین اشاره کرد؛ اما در این که این تصمیمات آمریکا را به هدف برساند، تردید وجود دارد.

گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ با تصمیماتی تهاجمی در عرصه سیاست خارجی و اقتصادی همراه بود که از جمله آنها میتوان به سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران و جنگ تجاری با چین اشاره کرد.
هدف اعلامشدهی ترامپ از فشار حداکثری، به صفر رساندن صادرات نفت ایران و وادار کردن تهران به پذیرش خواستههای واشنگتن بود. اما سیاستی که ترامپ برای جنگ تجاری با چین در پیش گرفته باعث شده تا راهبرد فشار حداکثری به درب بسته برخورد کند.
طبق گزارش شرکت کپلر به رغم تلاشهای دولت آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، تهران همچنان روزانه بین 1.2 تا 1.5 میلیون بشکه نفت خام صادر میکند. این در حالی است که در اواسط سال 2020 ترکیبی از عوامل شامل همهگیری کرونا و فشار حداکثری آمریکا باعث شده بود صادرات ایران به زیر 400 هزار بشکه در روز برسد.
بسیاری از کارشناسان مسائل اقتصادی و بینالمللی میگویند تعرفههای سنگین آمریکا بر کالاهای چینی بهجای تقویت اهرم فشار واشنگتن دست این کشور را در برابر پکن خالیتر کرد. جنگ تجاری علاوه بر این توانایی ترامپ را برای توقف جریان نفت ایران به چین محدود کرد.
تنشهای میان آمریکا، چین و ایران در سالهای اخیر به اوج خود رسید و تصمیمگیریهای همزمان ترامپ در این دو جبهه، پیامدهای ناخواستهای به دنبال داشت. او از یک سو با اعمال تعرفههایی که گاهی تا 145 درصد هم میرسید، اقتصاد چین را تحت فشار قرار داد و از سوی دیگر، با تحریمهای ثانویه، خریداران نفت ایران را تهدید کرد. اما این دو سیاست بهجای همافزایی، یکدیگر را خنثی کردند تا ایران بتواند همچنان جریان نفت خود را حفظ کند.
کاهش اهرم فشار آمریکا بر چین
جنگ تجاری با چین، که حجم تجارت 584 میلیارد دلاری میان دو کشور را هدف گرفت، محاسبات پکن را بهطور اساسی تغییر داد. کلیتون سیگل، تحلیلگر برجسته بازار نفت، در این باره به پایگاه دویچهوله میگوید: «وقتی تعرفههای سنگین آمریکا بر کالاهای چینی اعمال شد، هزینههای اقتصادی ناشی از این تعرفهها برای چین بهمراتب سنگینتر از تبعات تحریمهای ثانویه مرتبط با خرید نفت ایران شد.»
این بدان معناست که تهدید تحریمها برای پکن کمرنگتر از فشار جنگ تجاری به نظر میرسید و انگیزه چین برای همکاری با آمریکا کاهش یافت.
پیش از آغاز جنگ تجاری، چین در برابر تحریمهای آمریکا محتاطتر عمل میکرد و خرید نفت از ایران را تا حدی محدود کرده بود. اما پس از تشدید تعرفهها، رفتار چین تغییر کرد. به گفته سیگل، «تحریمهای مالی که قرار بود خریداران نفت ایران را منصرف کند، در سایه جنگ تجاری کماثر شدند.»
چین که 80 تا 90 درصد صادرات نفت ایران را خریداری میکند دیگر حاضر نبود به خواستههای آمریکا تن دهد، زیرا هزینههای اقتصادی جنگ تجاری به مراتب برایش ملموستر بود.
بنابراین، جنگ تجاری بهطور غیرمستقیم اهرم فشار ژئوپلیتیکی آمریکا را تضعیف کرد و دست ایران را برای ادامه صادرات نفت باز گذاشت.
اندیشکده مرکز مطالعات بینالمللی و راهبردی مستقر در واشنگتن هم در تحلیلی مشابه نوشته جنگ تعرفهای ترامپ روی جنگ اقتصادی او علیه ایران سایه انداخته است.
این اندیشکده مینویسد: «در سطح ژئواکونومیک، جنگ تجاری شدیدی که از اوایل آوریل توسط دولت ترامپ بر چین تحمیل شد، به شکلی شاید متناقض اهرم فشار واشنگتن بر پکن در زمینه تجارت با ایران را کاهش داده است. به هر حال، نرخ تعرفه ترکیبی 145 درصدی کنونی بر کالاهای با منشأ چینی که به ایالات متحده صادر میشوند، مجازاتی به مراتب سنگینتر بر اقتصاد چین تحمیل میکند تا تحریمهای ثانویه، بهویژه چون چین به شدت در برابر حذف از اکوسیستم مالی مبتنی بر دلار آمریکا آسیبپذیر نیست. از این منظر، تعرفهها تاکنون حداکثر فشار را بر پکن وارد کردهاند، پس چرا چین نباید به واردات محصولات نفتی ایران با تخفیف ادامه دهد؟»
عدم همکاری منطقهای
در این میان البته عوامل دیگری هم بر عدم موفقیت آمریکا در جلوگیری از جریان صادرات نفت ایران اثرگذار است.
اندیشکده مرکز مطالعات بینالمللی مینویسد اجرای مؤثر تحریمها نیازمند همکاری کشورهای منطقهای مانند مالزی و امارات است که روابط اقتصادی نزدیکی با ایران و چین دارند. اما این کشورها یا انگیزه کافی برای همراهی با آمریکا ندارند یا از ظرفیت فنی لازم برای رصد و توقف صادرات نفت ایران برخوردار نیستند. فقدان هماهنگی دریایی و محدودیتهای فنی، شکاف دیگری در استراتژی آمریکا ایجاد کرد که ایران و چین بهخوبی از آن استفاده کردند.
پیامدهای گستردهتر
جنگ تجاری و تحریمها پیامدهای عمیقی بر بازار جهانی نفت و روابط بینالمللی داشتند که توانای ترامپ را بیش از پیش محدود کرد. از یک سو، تحریمهای شدید میتوانست عرضه جهانی نفت را کاهش دهد و قیمتها را بالا ببرد، که با هدف ترامپ برای کاهش قیمت سوخت در داخل آمریکا در تضاد بود. از سوی دیگر، جنگ تجاری با کاهش تقاضای جهانی، فشار کاهشی بر قیمت نفت وارد کرد و این تناقض، سیاستگذاری او را پیچیدهتر ساخت.
در عرصه ژئوپلیتیکی نیز، جنگ تجاری روابط آمریکا و چین را تیرهتر کرد و احتمال همکاری پکن در اجرای تحریمها را به حداقل رساند. چین بارها تحریمهای یکجانبه آمریکا را محکوم کرده و از تجارت با ایران دفاع میکند. همزمان، کشورهایی مانند روسیه و ونزوئلا با استفاده از روشهای مشابه ایران، به پیچیدگیهای این معادله افزودند و نشان دادند که فشار حداکثری در جهانی چندقطبی، بهسادگی قابل اجرا نیست.
نتیجه آن که جنگ تجاری دونالد ترامپ با چین که قرار بود قدرت اقتصادی آمریکا را به نمایش بگذارد، بهجای آن، نقطه ضعف سیاست فشار حداکثری او را عیان کرد. این جنگ با تغییر محاسبات چین، تضعیف اثربخشی تحریمها و ایجاد چالشهای اجرایی و ژئوپلیتیکی، راه را برای ادامه صادرات نفت ایران به چین هموار کرد.
انتهای پیام/





مطالب مرتبط
- خلاقیت مشاغل: ایده بامزه و منحصربفرد تولیدکننده خوشذوق در طراحی جوراب برای «شب یلدا»+عکس/ محشره😍
- افزایش ۵ درصدی زائران حج تمتع از خراسان
- رئیس جمهوری چین: پکن و مسکو برای نظم عادلانهتر در جهان تلاش می کنند
- مدیرعامل گوگل دیپمایند: جامعه هنوز برای هوش جامع مصنوعی آماده نیست
- بیوگرافی و زندگی شخصی و اجتماعی سورنا ستاری و همسرش + فیلم و عکس های جذاب و دیدنی
- استایل کژوال لیندا کیانی با دستمال سر در جشنواره کن
- خلاقیت خندهدار و عجیب یک ایرانی برای جلوگیری از دزدیده شدن صندلی پلاستیکی شکسته+عکس/ مرد حسابی یه پولی هم با دستت باید بدی اینو ضایعاتی ببره🤣
- تنها فرزند ناصرالدین شاه که انقلاب اسلامی را دید + عکس