«مردِ اسرائیل دررامالله»؛ چرا حسین الشیخ منفور فلسطین است؟

انتخاب حسین الشیخ به عنوان معاون رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، نه انتخاب مردم فلسطین و نه ابومازن بود، بلکه این یک اقدام برنامهریزی شده توسط اشغالگران از سالهای طولانی برای روی کار آوردن مهرهای بود که هیچ تعهدی به پروژه ملی فلسطین نداشته باشد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، انتخاب حسین الشیخ به معاونت محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین آن هم در میان جنگ نسل کشی وحشیانهای که رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه به راه انداخته است، موجی از مخالفتها را در میان ملت و گروههای فلسطینی برانگیخت و این اقدام را در چارچوب ادامه خوشرقصی تشکیلات خودگردان برای دشمن آمریکایی- صهیونیستی دانستند.
مهره اسرائیل چگونه به راس هرم تشکیلات خودگردان رسید؟
تحلیلگران معتقدند که رسیدن فردی مانند حسین الشیخ که یک چهره منفور فلسطینی بوده و به خوش خدمتی برای اشغالگران شهرت دارد، به راس هرم تشکیلات خودگردان، یک اتفاق خودجوش یا نتیجه طبیعی روند سیاسی نبود؛ بلکه اوج یک فرایند مشکوک در راستای پروژه رژیم اشغالگر برای تقویت بازوهای امنیتی این رژیم در ساختار سازمان آزادیبخش فلسطین است.
از زمان رسیدن حسین الشیخ به منصب معاونت رئیس تشکیلات خودگردان، مشخص شده که او صرفاً یک چهره برجسته در جنبش فتح نیست؛ بلکه ثمره استراتژی بلند مدت رژیم صهیونیستی با هدف روی کار آوردن یک رهبری فلسطینی قابل قبول برای نهاد امنیتی و سیاسی این رژیم است.
مرد اسرائیل در رامالله
وب سایت عبری «سیحا مکومیت» که یک وب سایت تحلیلی برجسته در محافل صهیونیستی به شمار میرود، در این زمینه به بررسی حرفه سیاسی حسین الشیخ پرداخته و صراحتاً او را «مرد اسرائیل در رام الله» معرفی کرد که نشانهای آشکار از نقش وی به عنوان یک رابط قابل اعتماد میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین است.
حسین الشیخ در میان آن دسته از شخصیتهای فلسطینی است که بعد از اشغالگری رسمی صهیونیستها در کرانه باختری از سال 1967 ظهور کردند و هر کدام در مسیرهای جداگانه ای گام برداشتند، اما افرادی که متعهد به هماهنگی و همکاری با اسرائیل بودند، تبدیل به مهره این رژیم شدند و حسین الشیخ هم یکی از آنهاست.
الشیخ از ماهیت سیطره صهیونیستها بر اراضی فلسطین و به ویژه کرانه باختری کاملاً آگاه بود و برای تحکیم نفوذ خود در سازمان آزادی بخش فلسطین از طریق هماهنگی با رژیم صهیونیستی تلاش کرد. برخلاف افرادی مانند مروان البرغوثی که او هم از اعضای جنبش فتح بود و یک مسیر مبارزاتی را در پیش گرفت و بهای این موضع خود را هم با ماندن در زندانهای دشمن صهیونیستی پرداخت، حسین الشیخ خودش را در فضایی کاملا متفاوت قرارداد ؛ فضایی که در آن فعالیت سیاسی با روابط امنیتی با اسرائیل در هم آمیخته بود و از این روابط برای جاه طلبیهای شخصی خود استفاده میکرد.
تبانی آشکار حسین الشیخ با دشمن
در طول انتفاضه دوم فلسطین، یعنی بیش از دو دهه قبل حسین الشیخ بعد از ظهور تشکیلات خودگردان قطبنمای خود را به سمت تقویت همکاری و هماهنگی با احزاب اسرائیلی چرخاند. وب سایت عبری سیحا مکومیت در این زمینه اعلام کرد که حسین الشیخ مهره محبوب اسرائیل است و حتی زمانی که او متهم به دست داشتن در عملیات علیه اسرائیلیها شده بود، اما محاکمهای علیه وی صورت نگرفت، زیرا اسرائیل برای تثبیت او در تشکیلات خودگردان برنامهریزی کرده بود.
حسین الشیخ بعد از انتفاضه دوم فلسطین و زمانی که وزارت هماهنگی مدنی را به دست گرفت و مسئول امور روزمره فلسطینیها از جمله صدور مجوز نقل و انتقالات مالی و حمل و نقل کالا شد، در واقع تبدیل به مدیر امور مدنی فلسطینیها در راستای برنامههای اسرائیل گشت و سیاستهای این رژیم را با چهره فلسطینی و تحت پوشش تشکیلات خودگردان اجرا میکرد.
حمایت مستقیم صهیونیستها از جایگاه سیاسی حسین الشیخ
وب سایت عبری سیحا مکومیت در این زمینه گزارش داد: اینکه حسین الشیخ همواره در کنار محمود عباس قرار داشت و نزدیکترین فرد به او بود و همه جا وی را همراهی میکرد، یک اقدام برنامهریزی شده از طرف اسرائیل بود تا حسین الشیخ به عنوان یک چهره بین المللی فلسطینی معرفی شود. یک مقام ارشد در تشکیلات امنیتی اسرائیل در مقالهای برای مجله فارن پالیسی، حسین الشیخ را «مردِ ما (اسرائیل) در رامالله» توصیف کرد. بعد از آن، مطبوعات اسرائیلی تحلیلهای زیادی در این زمینه نوشته و تاکید کردند که حسین الشیخ نه تنها مورد قبول و تایید اسرائیل است، بلکه از نظر سیاسی تحت هدایت مستقیم تل آویو پرورش یافته است.
مطیع کردن فضای داخلی فلسطین به نفع اشغالگران
حسین الشیخ نقش کلیدی در به حاشیه راندن مخالفان ابومازن در جنبش فتح ایفا کرد و در از بین بردن ساختار رهبری مخالفان داخلی این جنبش هم نقش مهمی داشت. این مسئله به او اجازه داد تا به طور پیوسته به اوج قدرت برسد و چهرههایی همچون محمد دحلان، ناصر القدوه و جبریل الرجوب را به حاشیه راند تا در حلقه داخلی محمود عباس تنها بماند و در واقع جانشین بیرقیب او باشد.
حسین الشیخ هیچ تعهدی به پروژه ملی فلسطین ندارد
بر همین اساس، محافل عبری هم معتقدند که حسین الشیخ یک انتخاب شخصی برای محمود عباس نیست، بلکه انتخابی است که اسرائیل آن را مناسب میدانست؛ زیرا حسین الشیخ آرزوی تل آویو برای داشتن یک عامل فلسطینی که میتواند فضای داخلی فلسطین را به نفع اسرائیل کنترل کند و هیچگاه حرفی درباره تشکیل کشور فلسطین یا پایان اشغالگری اسرائیل نزند، برآورده میکند.
مناخیم کلاین، تحلیلگر سیاسی رژیم صهیونیستی که از اعضای سابق هیئت مذاکره کننده این رژیم است میگوید: پروژه فلسطینی که توسط محمود عباس و حسین الشیخ نمایندگی میشود، هرگز یک پروژه آزادی بخش برای فلسطینیها نبوده، بلکه در واقع تشکیلات خودگردان را تبدیل به دستگاهی کرده که یک سیستم نظامی گری داخلی را علیه مردم خود با هدف محافظت از منافع جامعه اسرائیل پیش میبرد.
وی افزود: کسانی که توافقنامههای اسلو را با اسرائیل سازماندهی کردند، از محمود عباس تا حسین الشیخ و ... در واقع ابزارهای کنترل داخلی اسرائیل بودند که در خدمت پروژه شهرک سازی آن عمل میکردند. تشکیلات خودگردان اکنون یک دستگاه استعماری است که هیچ کنترلی بر امور خود ندارد، بلکه صرفاً دستورات اسرائیل را از طریق ابزارهای فلسطینی اجرا میکند. این عملکرد تشکیلات خودگردان در چارچوب تسهیل حرکت اسرائیل به سمت الحاق بیشتر اراضی فلسطینی و تثبیت یک رژیم آپارتاید کامل است.
به گفته این تحلیلگر صهیونیست، در سایه حمایتهای نامحدود قدرتهای جهانی از اسرائیل این رژیم دیگر مانند گذشته به ابزارهای داخلی در فلسطین نیاز زیادی ندارد و به همین دلیل شروع به کاهش قدرت آنها و تلاش برای اعمال کنترل مستقیم بر فلسطینیها کرده است. بر همین اساس احتمال دارد که آینده حسین الشیخ تضمین شده نباشد؛ زیرا خیلیها در دوره جدید، چه از نظر ایدئولوژیکی و چه سیاسی دیگر هیچ ارزشی در فلسطینیها نمیبینند و آنها را نه به عنوان مذاکره کننده و نه به عنوان شریک به رسمیت نمیشناسند, حتی اگر مهره و ابزار خودشان باشند.
بنابراین محافل صهیونیستی معتقدند که حسین الشیخ تنها یک حلقه در زنجیره طولانی رهبران فلسطینی است که مسیر آسانتری را برای نفوذ سیاسی انتخاب کردهاند؛ مسیری که مبتنی بر هماهنگی با اسرائیل؛ تن دادن به شرایط امنیتی آن و کنار گذاشتن کامل پروژه ملی آزادسازی فلسطین است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که حسین الشیخ نه با حمایت مردمی و نه طبق یک پروژه ملی، بلکه با حمایت مستقیم رژیم صهیونیستی به یک قدمی ریاست تشکیلات خودگردان رسید. به همین دلیل است که فلسطینیها و گروههای مقاومت تاکید دارند خشم آنها از انتخاب حسین الشیخ به عنوان معاون رئیس تشکیلات خودگردان، صرفاً با هدف محکوم کردن اقدامات خیانتکارانه او نیست؛ بلکه فراخوانی برای بازنگری در سیاستها و نقش تشکیلات خودگردان است که ادعای نمایندگی ملت فلسطین را دارد اما در واقع سرزمین، مردم و آرمان فلسطین را به صهیونیستها فروخته است.
انتهای پیام/





مطالب مرتبط
- مرگبارترین تونل تهران کجاست؟/ ویدئو
- ۳۰ پروژه پست فوق توزیع در چهارمحال و بختیاری اجرا میشود
- واکنش پورعلیگنجی به شایعه دخالت یک بازیکن در پرسپولیس
- کارگران وفادارترین افراد جامعه به کشور هستند
- نشانه های طلاق خاموش
- واکنش مدیرعامل استقلال به بدهی ۱۹۵۰ میلیاردی
- واکنش خلیلزاده به حکم کمیته استیناف
- طرح ویژه دولت و کارفرمایان برای خانهدار شدن کارگران رسماً نهایی شد