تولید؛ بنیان یک نظام مستقل و مقاوم

 تولید؛ بنیان یک نظام مستقل و مقاوم

  تولید در ایران نیازمند یک نیروی سیاسی است که بتواند از آن دفاع کند و آن را به‌ عنوان یک مطالبه عمومی مطرح کند. در غیاب این نیرو، سیاست‌گذاری‌های اقتصادی به پروژه‌هایی مقطعی تبدیل می‌شود که در نهایت در ساختار اقتصادی وابسته کشور حل می‌شود.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، محمدامین حقگو در یادداشتی نوشت: بیش از یک دهه از تأکید رهبر معظم انقلاب بر مساله تولید ملی و اقتصاد مقاومتی می‌گذرد. این موضوع بیش از آنکه یک شعار و نامگذاری صرف باشد،‌ یک طرح سیاسی برای ورود به جهانی تازه است. در واقع، این نامگذاری‌های سالانه تنها یک راهکار اقتصادی برای برون‌رفت از چالش‌های درآمدی_معیشتی نیست، بلکه طرحی کلان برای ایجاد یک نظم سیاسی - اقتصادی مستقل در برابر نظم جهانی مسلط به رهبری آمریکاست. در تفکر آیت‌الله خامنه‌ای، تولید نه ‌فقط ابزاری برای رونق اقتصادی، بلکه سازوکاری برای خلق قدرت و استقلال ملی است. این رویکرد، تقابل آشکاری با اقتصاد «نفت‌محور» دارد که همواره کشورها را به وابستگی و آسیب‌پذیری سوق داده است. کشورهای نفت‌پایه منطقه، از جمله عربستان و امارات، نمونه‌هایی از این وابستگی هستند که با وجود درآمدهای هنگفت نفتی، از قدرت و استقلال راهبردی بی‌بهره‌اند و در برابر تحولات جهانی منفعل عمل می‌کنند.

* اقتصاد ملی و اراده سیاسی
اقتصاد ملی زمانی معنا می‌یابد که در ارتباط مستقیم با اراده سیاسی یک ملت قرار گیرد. جمهوری اسلامی تنها کشوری است که در دوران بسط سیاست‌زدایی پس از جنگ دوم جهانی، موفق به خلق یک ملت شد و با اراده‌ای مستقل، در برابر قواعد نظم جهانی ایستادگی کرد. این نظم که عمدتاً بر پایه اقتصاد نئولیبرالی و وابستگی کشورهای پیرامونی به متروپل‌ها استوار است، 3 نقش را برای کشورهای غیرصنعتی تعریف کرده است: تأمین مواد خام، تبدیل شدن به بازار مصرف و ارائه نیروی کار ارزان برای صنایع مونتاژی. در این چارچوب، تولید ملی به‌ عنوان یک اقدام سیاسی، تلاش دارد این حلقه وابستگی را بشکند و ایران را به کنشگری مستقل در اقتصاد جهانی تبدیل کند. این امر نه‌تنها یک برنامه اقتصادی، بلکه یک استراتژی برای تغییر آرایش قدرت در سطح داخلی و بین‌المللی است.

* از اقتصاد نفت‌محور تا اقتصاد تولیدمحور
اقتصاد نفت‌محور، علاوه بر اینکه موجب انفعال سیاست‌گذاری‌های ملی و اقتصادی می‌شود، زمینه‌های وابستگی ژئوپلیتیک را نیز فراهم می‌کند. تجربه کشورهای صنعتی نظیر آلمان و آمریکا نشان داده است اتکای صرف به منابع طبیعی هرگز موجب خلق قدرت و اقتدار ملی نمی‌شود. برعکس، این کشورها از طریق توسعه صنایع مستقل، نوآوری‌های فناورانه و زنجیره‌های تولید صنعتی، به استقلال اقتصادی و سیاسی دست یافته‌اند و صاحب یک نظم مستقل سیاسی در جهان شده‌اند.

 

چنین طرحی در مفهوم اقتصاد مقاومتی نیز به چشم می‌آید. رهبر انقلاب با مفهوم «اقتصاد مقاومتی» همواره تلاش داشته‌اند مدلی بومی برای توسعه اقتصادی ارائه دهند که بتواند کشور را در برابر تحریم‌ها و فشارهای خارجی مقاوم کند. این مدل، برخلاف اقتصاد نفت‌محور، بر درون‌زایی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های ملی و توسعه زنجیره‌های تولید داخلی و در نهایت برون‌گرایی و شکل دادن به طرحی خاص از سیاست خارجی که قدرت‌محور است، تأکید دارد.

* شکاف میان سیاست رسمی و اقتصاد واقعی
یکی از چالش‌های اساسی در تحقق اقتصاد تولیدمحور، شکاف میان سیاست‌های اعلامی و واقعیت‌های اقتصادی کشور است. جمهوری اسلامی سیاست‌هایی را اعلام می‌کند که در تعارض با ساختار وابسته اقتصاد جهانی است اما در عمل همچنان درگیر مناسباتی است که امکان اجرای این سیاست‌ها را محدود می‌کند. این شکاف موجب شده است سیاست اقتصادی کشور در مسیر تولید داخلی چندان موفق عمل نکند.

در این بستر، نقش جناح‌های سیاسی کشور نیز قابل تأمل است. یک جریان عمدتاً با تأکید بر اقتصاد مصرف‌محور و وابستگی به نظام بین‌الملل، مسیر ادغام در اقتصاد جهانی را دنبال کرده است. در مقابل، جریان دیگر با تأکید بر عدالت توزیعی، مدل اقتصاد دولتی را پیگیری کرده اما کمتر توانسته‌ راهبردی جدی برای گذار به یک اقتصاد تولیدمحور ارائه دهد. نتیجه این دو مسیر، تثبیت وضعیت موجود و تداوم اقتصاد نفتی بوده است. در واقع می‌توان بیان کرد که رکن اصلی تحقق شعار تولید، جریان‌های سیاسی هستند که در نسبت با شکل سیاست‌ورزی و سیاست‌گذاری، نظم اقتصاد سیاسی را رقم می‌زنند. امر تولید نیز باید از این مسیر سرچشمه‌ای داشته باشد و بدون آن،‌ مساله تولید همچنان روی زمین خواهد ماند.

* تولید ملی و تغییر آرایش قدرت
واقعیت این است که تولید ملی تنها در صورتی به‌ عنوان یک راهبرد مؤثر عمل می‌کند که حاملان سیاسی خود را داشته باشد. تولید در ایران نیازمند یک نیروی سیاسی است که بتواند از آن دفاع کند و آن را به‌ عنوان یک مطالبه عمومی مطرح کند. در غیاب این نیرو، سیاست‌گذاری‌های اقتصادی به پروژه‌هایی مقطعی تبدیل می‌شود که در نهایت در ساختار اقتصادی وابسته کشور حل می‌شود.

تجربه کشورهای صنعتی نشان داده توسعه تولید تنها از طریق برنامه‌ریزی دولتی امکان‌پذیر نیست، بلکه نیازمند شکل‌گیری نهادهای مستقل، بنگاه‌های تولیدی پایدار و حمایت عمومی از سیاست‌های تولیدمحور است. از این ‌رو، ایجاد یک اراده سیاسی جدید در عرصه اقتصاد ملی ضروری است.

در نهایت،‌ باید توجه داشت ک رهبر معظم انقلاب با تأکید بر «تولید ملی»، در پی تغییر اساسی در آرایش قدرت اقتصادی - سیاسی کشور هستند. این تغییر، تنها با عبور از اقتصاد نفت‌محور و ایجاد یک اقتصاد تولیدمحور ممکن است. چنین اقتصادی نه‌تنها موجب رشد و توسعه کشور می‌شود، بلکه قدرتی درون‌زا ایجاد می‌کند که وابستگی ایران به نظم اقتصادی جهانی را کاهش داده و استقلال آن را تقویت می‌کند.

اما تحقق این هدف، نیازمند عزم ملی، برنامه‌ریزی دقیق و شکل‌گیری یک نیروی سیاسی حامی تولید است. بدون این مؤلفه‌ها، همچنان شاهد استمرار اقتصاد وابسته خواهیم بود که ایران را از رسیدن به جایگاه واقعی خود در نظام بین‌الملل بازمی‌دارد.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/

 

 منبع خبر