عشقهای لحظه ای در سیاست خارجی ترامپ

ترامپ یک روز با روسیه خوب است با اوکراین بد و روزی دیگر برعکس.

به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،سیدمهدی طالبی در یادداشتی نوشت: اوکراین در روزهای اخیر و پس از مذاکره با تیم دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در عربستان، اعلام کرده با طرح واشنگتن برای آتشبس 30 روزه و شروع مذاکرات صلح موافق است. روسیه تاکنون نظر خود را درباره این موضوع اعلام نکرده، اما واکنشش به اعمال فشار برای پذیرش آتشبس منفی بوده است. کییف میگوید پس از موافقتش با طرح واشنگتن، این کشور فوراً تعلیق در تبادل اطلاعات را لغو کرده و کمکهای امنیتی به اوکراین را از سر خواهد گرفت. آمریکا که حالا پشت اوکراین ظاهر شده، تقریباً یک ماه قبل در مذاکره با هیئت روسی در همان عربستان، اوکراین و اروپا را نادیده گرفته و به آغوش پوتین رفته بود. سرد و گرم کردنهای دولت ترامپ در حوزه سیاست خارجی شاید باعث ترک برداشتن برخی تحلیلها در قبال تحرکات او شده باشد، اما نمیتواند مانع از دیدن آنچه ترامپ در دست و ذهن خود دارد، شود.
نکات
در خصوص سیاست خارجی ترامپ به ویژه در خصوص اوکراین نکاتی وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1- عربستان، سوگولی ترامپ
مذاکرات واشنگتن با کییف برای ایجاد صلح در جنگ اوکراین همانند مذاکرات آمریکا و روسیه در این خصوص، در عربستان برگزار شد. بازیگر ثابت هر دو دیدار واشنگتن است که نشان میدهد آمریکا به دلایلی درصدد تقویت جایگاه عربستان در منطقه برآمده است. دستان آمریکا برای تقویت عربستان سعودی در پرونده لبنان نیز مشهود است. واشنگتن در همکاری تنگاتنگ با ریاض، ژنرال جوزف عون، فرمانده ارتش را به ریاستجمهوری رساند و با فشارهایش باعث نخستوزیری نواف سلام شد. روزنامه عبری «یدیعوت آحارونوت» روز گذشته پرده جدیدی از سیاستهای آمریکا در منطقه را فاش کرد. این روزنامه روز چهارشنبه نوشت: «آمریکا در حال حاضر اسرائیل را وادار میکند توافق تعیین مرزهای دریایی با لبنان را اجرا کند، توافقی که نتانیاهو در زمان امضایش توسط یائیر لاپید آن را توافق خیانت و تسلیم توصیف کرد. نتانیاهو با اینکه تعهد داد این توافق را لغو میکند، اکنون مجبور به اجرای آن است.» آحارونوت ادامه داد: «در اینجا به نظر میرسد که توافق تعیین مرزها با لبنان در راستای منافع آمریکا و عربستان بوده و هدف از آن تقویت جایگاه ریاض در منطقه است.» ترامپ از جنگ اوکراین در اروپا تا جنگ غزه و لبنان که به جهان اسلام و جهان عرب مربوط است، عربستان را در رأس دستور کار خود برای مطرحسازی و تقویت قرار داده است.
2- منفعتگرایی تجاری شدید
رویکرد ترامپ در قبال تحولات جهانی به شدت متأثر از منفعت اقتصادی پایهگذاری شده است. رئیسجمهور آمریکا که ادعا میکند در دور نخست ریاستجمهوری خود 400 میلیارد دلار قرارداد را با عربستان به امضا رساند، از ریاض خواسته در قبال توجه به این کشور، در دوره جدید رقم قراردادها به یک تریلیون دلار برسد. درباره اوکراین، او خواهان امتیاز بهرهبرداری از منابع معدنی به ارزش 500 میلیارد دلار است. در جریان دیدار چندی قبل هیئت عالیرتبه روس با مقامات آمریکایی، کریل دمیتریف رئیس صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه (RDIF) نیز در هیئت روسیه حضور داشت؛ در حالی که هیئت آمریکایی صرفاً از مذاکرهکنندگان سیاسی تشکیل شده بود. با این حال، نمیتوان حضور «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه آمریکا برای امور غرب آسیا را کاملاً سیاسی دانست. ویتکاف یهودی، همانند ترامپ، سرمایهگذار در حوزه املاک است که بدون سابقه قابل توجهی، به یک مسئولیت مهم دیپلماتیک رسیده است. در حالی که کیت کلاگ، نماینده ویژه ایالات متحده در امور اوکراین و روسیه به شمار میرود، او عملاً منزوی شده و حتی برای آزادی یک زندانی آمریکایی در سوریه، این ویتکاف بود که به مسکو رفت. ویتکاف نه در امور غرب آسیا تبحر دارد و نه چیزی از روسیه میداند، چه اینکه مسئولیت رسمیاش نیز محدود به غرب آسیاست، اما آنچه او را مطرح ساخته و دو حوزه را به یکدیگر متصل کرده، توانمندیهای تجاری او و نزدیکی منافع شخصیاش به ترامپ است.
3- دوستی مجدد به خاطر معادن
پس از مشاجره ترامپ با زلنسکی، روابط دو کشور باید متشنج میشد، اما قرارداد منابع بعدی چیزی نبود که رئیسجمهور آمریکا از آن دست بکشد. از این رو، آشکار بود که این مشاجره اثراتی موقت خواهد داشت. ترامپ چنان فضای داخلی آمریکا را تغییر داده و به منفعتگرایی رادیکالتری سوق داده است که کریس مورفی، سناتور مشهور دموکرات و نزدیک به جو بایدن، رئیسجمهور سابق این کشور نیز او را به دلیل از دست دادن توافق معادن در دیدار با زلنسکی سرزنش کرد.
4- ردپای اروپا در توافق موقت
روسیه مخالف توافق موقت است. مسکو معتقد است توافق موقت ریشه در حربه اروپاییها برای ایجاد فرصت تنفس جهت بازسازی اوکراین دارد تا این کشور بتواند بار دیگر به جنگ بازگردد. اصلاح روابط ترامپ با اوکراین و سوق یافتن مذاکرات این کشور با آمریکا به طرح آتشبس موقت که طرحی ریشهدار در قاره سبز است، رد پای اروپا را نشان میدهد. اروپا گرچه از مذاکرات و توافق کنار گذاشته شده است، اما از پای ننشسته و با توسل به حربههای سیاسی و لابیگری به دنبال اثرگذاری است.
5- اعتماد به نفس حداکثری
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا پس از نشست با مقامات اوکراینی گفت: «ما اکنون این پیشنهاد را به روسها خواهیم داد و امیدواریم که آنها بگویند بله، به صلح بله بگویند. توپ اکنون در زمین آنهاست.» او در ادامه اعلام کرد: «اگر آنها بگویند نه، ما متأسفانه خواهیم دانست که مانع صلح در اینجا چیست.» این تلاش برای سوق دادن قدرتی در اندازه روسیه به یک توافق اجباری، آن هم در پروندهای به شدت حساس، نشاندهنده اعتماد به نفس حداکثری دولت ترامپ است. دولت جدید آمریکا را در سیاست خارجی شاید بتوان جمع اعتماد به نفس حداکثری و بلوف دانست. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در مصاحبهای با رادیو اسپوتنیک در واکنش به مواضع مقامات آمریکایی تأکید کرد: «اخبار اصلی برای ما از همین جا ارائه میشوند. مواضع روسیه در خارج از مرزهای آن یا به قیمت تلاشهای هیچ طرف دیگری شکل گرفته نمیشوند. مواضع روسیه در داخل خود روسیه شکل میگیرند.» علیرغم تلاشهای دولت ترامپ، آنچه از مسکو و تهران تا پکن، لندن، برلین و اتاوا قابل مشاهده است، چیزی جز مقاومت و رویارویی با تاکتیک جدید کاخ سفید نیست. در اینجا البته باید دانست مخالفتها با سیاست ترامپ در حال حاضر نمیتواند جنبه راهبردی پیدا کرده و به عاملی برای نزدیکی تمام مخالفان این سیاست تبدیل شود.
6- سیالت اتحادها یا تکروی؟
دولت ترامپ در قضیه اوکراین در ابتدا طرف روسیه را گرفت. این قضیه تا جایی مهم شد که برخی از سیاستمداران آمریکایی هشدار دادند ترامپ در دیدار با زلنسکی برای آنکه ادعاهای پوتین را تکرار کند، قرارداد منابع معدنی ارزشمند را به تعویق انداخت. نادیده گرفتن اروپا در مذاکرات جنگ اوکراین در کنار حمله جیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا به قاره سبز در نشست امنیتی مونیخ، یک جابهجایی در جهتگیریهای واشنگتن تلقی شد. حالا پس از مدت کوتاهی، واشنگتن طرف مسکو را رها کرده و بار دیگر به سمت کییف چرخیده است؛ بدون آنکه اوکراینیها واقعاً این چرخش را قابل اتکا بدانند.
7- بازی دوگانه و متناقض
بازی ترامپ با همه طرفها متناقض است. آیا او واقعاً طرف اوکراین را رها کرده یا پشتیبان این کشور است؟ آیا ترامپ میخواهد پوتین را تقویت کند یا درصدد انتقام از روسیه است؟ این بازی دوگانه را بهتر از هر جا میتوان در قبال رژیمصهیونیستی دید؛ رژیمی که به دلیل برخورداری از لابیهای قدرتمند صهیونیستی در آمریکا که بر غرب آسیا متمرکز هستند، اغلب جایگاهی مطمئن در واشنگتن دارد. با روی کار آمدن ترامپ، عدهای معتقد بودند حضور وی یک موهبت برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی برای یکهتازی در منطقه و واشنگتن است. حالا اما خبرهای متفاوتی به گوش میرسد؛ گرچه این اخبار نافی اخباری که حمایت از نتانیاهو را نشان میدهند، نیستند. ترامپ با ادعا در خصوص اخراج ساکنان غزه و احتمال حضور نظامیان آمریکایی در این منطقه، موضع نتانیاهو و تلآویو را تقویت کرد، اما همزمان با توسل به اقدامی مانند مذاکره مستقیم با حماس، دست به کاری ابتکاری علیه رژیمصهیونیستی زد. ترامپ حتی در قبال ایران این تناقض همزمان را حفظ کرده و ضمن ابراز مواضع مثبت و حتی گامهای عملی در انتصاب برخی مقامات و طرد عدهای دیگر، برخلاف این اقدامات، تصمیمات تندی علیه تهران اتخاذ کرد.
منبع: روزنامه فرهیحتگان
انتهای پیام/