افشاگری جنجالی ثریا اسفندیاری درباره محمدرضا پهلوی/ از روحیه انتقاد ناپذیر شاه تا دخالت پسر همجنس باز باغبان مدرسه سوییسی در دربار ایران و حتی زندگی زناشویی محمدرضا

ساعد نیوز: ثریا اسفندیاری درباره شاه و دربار ایران در زمان پهلوی شناخت بسیاری داشت. بعد از طلاق از وی شروع به ثبت خاطراتش کرد. در اینجا بخش کوچکی از خاطرات ثریا راببینید و بشنوید.
به گزارش سرویس تاریخ ساعد نیوز، ویدیویی که مشاهده کردید قسمتی از خاطرات ثریا اسفندیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی بود، که از کانال یوتیوب
Profile Channel انتخاب و در اختیار شما قرار داده شده بود.
در اینجا کمی درباره ارنست پرون که همواره خشم ثریا را برمی انگیخت (در آخر این ویدیو به آن پرداخته شده) بخوانید
ارنست پرون، یکی از نزدیکترین و صمیمیترین دوستان محمدرضا شاه و پسر فرّاش مدرسه لهروزه در کنار دریاچه ژنو در سوئیس بود. رضا شاه میخواست فرزندش به روش غربیان بار بیاید، از این رو مدرسه لهروزه در سوئیس (بیطرف) را برگزیده بود تا احتمال بروز مخاطرات سیاسی ناشی از تحصیل ولیعهدش را در یکی از کشورهای درگیر مسائل سیاسی ایران به کمترین مقدار کاهش دهد.
ارنست 10 سال از محمدرضا بزرگتر بود. وی در مراقبت از زمینها و بناهای آن مدرسه به پدرش کمک میکرد. یکی از زندگینامه نویسان درباره آغاز دوستی محمدرضا و پرون مینویسد:
«... (پرون) لاغر و کوچک اندام بود... و بسیاری از شاگردان او را دست میانداختند. روزی یکی از شاگردان، فرغون محتوی کودی را که پرون حمل میکرد، با لگد سرنگون میسازد، محمدرضا مقصر را کتک میزند، پس از آن در مدت چند روز، پسر فرّاش و پسر پادشاه ایران با هم دوستانی صمیمی میشوند.»
پس از تبعید رضا شاه از ایران و گذشت پنج سال از ورود ارنست پرون، او صاحب اختیارات تام و تمام دربار شد. رضا شاه مثل یک عروسک کوکی، فرمانبردار دستورهای او بود و شاه به هیچوجه قادر نبود، آشکارا برخلاف دستورهای او رفتار کند. همه درباریان، رجال سیاسی و سران نظامی نیز در برابر ارنست پرون، کلاه از سر برمیداشتند و برایش احترام قائل بودند. این مرد، نفوذ مغناطیسی عجیبی بر شاه داشت. او در حد کمال، شوخ طبع بود و شاید واقعا به همین دلیل بود که شاه، عاشق و دلباختهاش شده بود...
رضاخان، نگران این مسئله بود که یک باغبانزاده نمیتواند برای وراثت سلسله پهلوی، همدم مناسبی باشد. از این بدتر رضاخان، مدتها نگران فرزندش بود و به عنوان ماموریتی اساسی، وظیفه خود قرار داده بود تا مایه تقویت آن را فراهم سازد. بازگشت ولیعهد از خارج با مردی سالمندتر از خودش به عنوان دوست، نگرانی عمیق شاه را درباره محمدرضا در پی داشت. با این همه، ماهیت دقیق ارتباط شاه با پرون، نامشخص مانده است.
ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم شاه، از سالهای آخر اقامت خود در دربار و کاخ شاه میگوید که پرون و شاه هر روز صبح یکدیگر را در اتاق شاه ملاقات میکنند و پرون در این ملاقاتها به دسیسهچینی علیه دشمنان میپردازد.
حسین فردوست ـ همکلاسی و دوست شاه که از شش سالگی با وی ارتباط تنگاتنگ داشت و همراه وی به سوئیس رفت ـ در کتابش مینویسد:
«لحن صحبت و نحوه رفتار پرون با محمدرضا شاه، شایسته شاه نبود. او بهاندازه کافی به شاه احترام نمیگذاشت»