مغزهای کوچک عقب افتاده هر اتفاقی در هستی را به جمهوری اسلامی ربط می‌دهند!

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری ساعدنیوز، با شروع بحران کرونا در آمریکا و انگلیس، ضعف شدید زیرساخت‌ها و ناتوانی دولت‌ها در مدیریت بحران آشکار شد؛ اما هیچ‌کس سقوط این کشورها را به لیبرالیسم یا بنیان‌های فلسفی آن‌ها ربط نداد. بحران در همان سطح حکمرانی تحلیل شد، نه بیشتر. در مقابل، افرادی چون رضا پهلوی، حامد اسماعلیون، شیرین عبادی و حسین رونقی، هر اتفاق داخلی، از جمله حادثه بندرعباس را بی‌درنگ به گردن جمهوری اسلامی می‌اندازند. این رفتار بیشتر به ذهنیت‌های ساده‌لوحانه شباهت دارد:

• در دنیایی که دولت‌ها روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شوند، فقط ذهن‌های عقب‌افتاده هر حادثه‌ای را تقصیر حکومت می‌دانند.

• این افراد، به جای دفاع از کشورشان، عملاً در جبهه دشمنان ایران ایستاده‌اند و در برابر دشمنان خارجی سکوت می‌کنند.

• همانند مورچه‌هایی که باران خانه‌شان را خراب کرده، دیدی محدود دارند و جهان‌بینی‌شان در حد یک حادثه خلاصه شده است.

• اعتماد به نفس ملی ندارند و مدام منتظر اشاره اسرائیل و آمریکا برای موضع‌گیری‌اند.

• شبیه نیروهای سازمان منافقین، فقط خط خبری دشمنان ایران را تکرار می‌کنند، بدون خلاقیت یا تحلیل مستقل.

• حتی در برابر جنایات غرب و اسرائیل، سکوت کامل دارند که نشانه کم‌عقلی سیاسی است.

• در نهایت، اینان نسخه‌های کم‌هوش‌تر مسعود رجوی‌اند که با دشمنان ملت ائتلاف کرده‌اند، اما حتی توان سخنرانی‌های جذاب و اثرگذار را هم ندارند.

در این باره روزنامه فرهیختگان نوشت:

اولین باری که ویروس کرونا در آمریکا قربانی گرفت، بحث‌هایی درباره آینده آمریکا و پاندمی آغاز شد. چند هفته بعد، در کنگره و دولت جلساتی برگزار شده که میزان آمادگی کشور در مواجهه با این بحران بررسی شد. جمع‌بندی این بود که هیچ آمادگی‌ای وجود ندارد و حتی توان تولید ماسک و توزیع آن را هم نداریم. وزارت بهداشت هم زیرساخت لازم را ندارد و از نظر مالی، به جز توزیع غذا در برخی ایالت‌ها، فعلاً راه‌حلی وجود ندارد. پس از چند ماه، کرونا همه آمریکا را با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو کرد و دولت وقت هیچ کاری جز دلقک‌بازی‌های ترامپ نمی‌توانست انجام دهد! وضعیت در انگلیس هم مشابه آمریکا بود؛ حتی نخست‌وزیر وقت تا آستانه مرگ با ویروس کرونا پیش رفت! و دنیا در چنین بحرانی با افرادی مثل بوریس جانسون و ترامپ روبه‌رو بود. اما هیچ‌کس از مدافعان این کشور مسئولیت این بحران را به گردن حکومت نمی‌انداخت و نمی‌گفت این مرگ‌ها و جان‌های از دست رفته به گردن مثلاً آدام اسمیت یا جان لاک است! بلکه بحران حکمرانی در سطح خودش مطرح می‌شد. فقط ذهن‌های عقب‌افتاده می‌توانند هر بحرانی را به حاکمیت ربط دهند. مثلاً بعد از آتش‌سوزی در لس‌آنجلس، آیا باید گفت این مرگ‌ها و داغ‌ها به گردن لیبرالیسم است؟ یا باید از ایده ژان-ژاک روسو به دلیل خروج انگلیس از برگزیت عبور کرد! اگر چنین ساده‌اندیشی‌هایی را رواج دهیم، قطعاً خیلی‌ها خواهند گفت پیشنهاد‌دهنده‌ها دچار مشکلات روانی هستند، چون برای حل مشکلات سعی دارند با مقصر‌یابی مسئله را ساده نشان دهند!

درواقع رضا پهلوی، حامد اسماعلیون، شیرین عبادی و حسین رونقی که حادثه بندرعباس را به گردن حکومت می‌اندازند، نقش همان افرادی را بازی می‌کنند که مشکلات روانی دارند و می‌خواهند واقعیت‌ها را انکار کنند.
1. مغزهای کوچک: در هیچ‌کجا در دنیا یک حادثه را به گردن حکومت نمی‌گذارند، آن هم در این روز‌ها که دولت‌ها در حال کوچک‌سازی هستند و بسیاری از وظایف به بخش‌های خصوصی واگذار شده است. فقط ذهن‌های عقب‌افتاده چنین افکاری را رواج می‌دهند.
2. استقرار در جبهه دشمن: به جای دفاع از وطن، هیچ‌گاه دشمن را سفیدشویی نمی‌کنند. مثلاً کیسینجر در جلسه با زلنسکی قطعاً به او نگفته که تو بی‌عرضه‌ای که بخشی از خاک کشورت را از دست داده‌ای، بلکه پوتین و زیاده‌خواهی او را متهم می‌کند. در بحران‌ها اما امثال این افراد رسماً طرف اسرائیلی‌ها هستند. حتی در حادثه‌های تروریستی هم توان محکوم کردن تروریست‌ها را ندارند و خیلی سریع، مانند کودکان، به طرح حکومت اشاره می‌کنند؛ شبیه کودکی که اعداد را به طور کامل یاد ندارد و هنگام محاسبه با اعدادی که بلد است، مانور می‌دهد.
3. مورچه‌ها در هنگامه باران: مورچه‌ها وقتی باران شروع می‌شود، افق دیدشان تنها همان خانه کوچک خودشان است و تصور می‌کنند دنیا به پایان رسیده است، آن‌ها افق دیدشان محدود است و نمی‌بینند که این باران فقط خانه آن‌ها را نابود کرده است و در دنیا اتفاق دیگری نیفتاده. فکر ساده این چهار نفر هم مثل مورچه‌هاست. در جهانی که نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است، این چهار نفر هر اتفاقی در هستی را به جمهوری اسلامی ربط می‌دهند!
4. سربازانی با اعتماد به نفس پایین: در ذهن این چهار نفر، ایران توان هیچ‌کاری ندارد و باید به دهان امثال نتانیاهو نگاه کند تا تکلیف را روشن کند. این‌ها حتی توان دفاع از وطن خودشان را هم ندارند، چون اعتماد به نفس کافی ندارند و سربازانی در خدمت ایده نتانیاهو هستند. حتی اگر نتانیاهو به کشورشان حمله کند، آن‌ها ترس دارند که حرفی بزنند و مجدداً به حکومت حمله می‌کنند!
5. مشابه آدم‌آهنی‌های آلبانی: چند سال پیش عکسی از فعالیت نیرو‌های سازمان منافقین در فضای مجازی منتشر شده بود که مشابه آدم‌آهنی‌ها در پای سیستم‌هایی در حال تولید خط خبری برای اربابان خود بودند. پهلوی تا اسماعلیون و رونقی هم مشابه همان آدم‌آهنی‌ها صرفاً مطالبی را می‌گویند که در جنگ به نفع آمریکا و اسرائیل باشد و هیچ حرفی برای ارائه ندارند و صرفاً منتظرند دستور صادر شود و آن‌ها در خط تنظیم‌شده حرکت کنند.
6. کم‌عقل‌ها: این چهار نفر در سال شاید هزاران بار به حکومت حمله می‌کنند. عقل حکم می‌کند که نقد‌های کوچکی به جنایت‌های طرف غربی یا اسرائیل هم صورت دهند، اما حتی یک نقد کوچک هم صورت نمی‌گیرد. این کار فقط از کم‌عقل‌ها برمی‌آید و جالب است که این افراد از انسانیت دفاع می‌کنند.
7. مسعود رجوی‌های کم‌هوش‌تر: کار این چهار نفر مشابه مسعود رجوی است؛ ائتلاف با دشمن و نشان دادن اینکه حکومت علیه مردم است. اما هرچند رجوی با سخنرانی‌های خود نشان می‌داد، هوش خوبی دارد؛ ولی موفق نشد. اما این چهار نفر نشان داده‌اند که حتی توان کار‌های نو و جدید و سخنرانی جذاب را هم ندارند و صرفاً به حرف‌های تکراری بسنده می‌کنند، چون توانی ندارند!

سایر اخبار سیاسی را از دست ندهید