داستان های قدیمی اما خندهدار/ 4 حکایت کوتاه عبید زاکانی

ساعد نیوز: آماده خندیدن با حکایات عبید زاکانی، طنزپرداز مشهور ایرانی باشید! در این ویدیو، با چند تا تا از خندهدارترین حکایات عبید زاکانی آشنا میشوید.

به گزارش سرویس جامعه ساعد نیوز، خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی شاعر و لطیفهپرداز نامدارایران در قرن هشتم هجری است. وی ازخاندان زاکانیان بوده و زاکانیان تیرهای از اعراب هستند که به قزوین مهاجرت کرده و آنجا ساکن شده بودند. وی به لحاظ وضعیت اجتماعی آن روزگار، به طنز روی آورد و نظم و نثر خود را وسیلهٔ حمله به عرفها و عادات نادرست و مفاسد و معایب طبقهٔ مشخصی از اجتماع قرار داد. وی در حدود سالهای 771 و 772 هجری قمری زندگی را بدرود گفت. از آثار برگزیدهٔ او میتوان به مثنوی عشاقنامه، کتاب اخلاقالاشراف، ریشنامه، صد پند، لطایف و ظرایف، رسالهٔ دلگشا و بالاخره منظومهٔ معروف موش و گربه اشاره کرد.
در این ویدیو 4 داستان کوتاه عبید زاکانی را شنیدید
حکایت اول : خوابیدن عبید زاکانی با دوست پرحرفش
حکایت دوم : عبید زاکانی خورشت پشکل
حکایت سوم : عبیدزاکانی و گم شدن حاکم شهر
حکایت چهرم : عبید زاکانی و خوردن زهر مار